امام علی علیه السلام روزی وارد بازار
خرما فروش ها شد و دید زن خدمتکاری در حال گریه است. از او پرسید:« چرا گریه میکنی؟»
زن گفت:« این خرمافروش به من یک درهم خرما فروخته، ولی اربابم آن را نمیخواهد. این مرد هم خرماها را پس نمیگیرد.»
امام به خرمافروش فرمود:« خرماها را بگیر و پول او را پس بده. این زن خدمتکار است و از خود اختیاری ندارد، ولی خرمافروش که امام را نمی شناخت، نپذیرفت.
شخصی به خرمافروش گفت:« تو نمیدانی این شخص، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب است؟» خرما فروش تا این را شنید، خرماها را از خدمتکار گرفت، پولش را پس داد و به امام گفت:« دوست دارم از من راضی شوی.» حضرت فرمود:« اگر حقوق مردم و مشتریان را رعایت کنی، همین مایه خرسندی من از توست.»
آنگاه امام همانطور که از کنار خرمافروشان میگذشت، فرمود:« ای خرمافروشان، به مستمندان خرما ببخشید تا کسب شما سود کند.»
منابع: