دیدکلی
سنگهای آذرین از تبلور
ماگما حاصل می شوند. ماده مذاب ممکن است در درون پوسته زمین سرد شده و هرگز به بیرون راه نیابد که در این صورت ماگما به تدریج سرد و منجمد میشوند و تشکیل تودههایی از سنگهای آذرین با شکل و اندازههای مختلف میدهند. امروزه به خاطر فرسوده شدن سنگهای پوشاننده قبلی ، اینگونه سنگهای آذرین بر روی سطح قاره قابل روئیت هستند.
برای مثال اولین قسمت درونی یک
آتشفشان ، که در اثر عمل فرسایش ظاهر میشود پلاکی است که از انجماد ماگما در مجرای قبلی تشکیل شده بود. پس از آن دالانهایی که ماگما از طریق آنها به سطح راه مییافت آشکار میشوند. و بالاخره در برخی از نقاطی که در دورانهای گذشته فعال بودهاند پوسته آنقدر بالا آمده و فرسوده شده است که مخزنی که روزگاری ماگما را در خود نگاه داشته بود به صورت تودهای سنگ جامد در سطح دیده میشود.
سنگهای آذرین نفوذی
به تودههای سنگ آذرینی که از انجماد ماگما در درون پوسته زمین حاصل شدهاند سنگ آذرین نفوذی یا پلوتون میگویند اگر سنگی که مورد هجوم ماگما قرار گرفته است دارای
لایه بندی مشخص باشد و دو سطح بالایی و پایینی ماگما با این لایه بندی موازی باشند ماگما را همشیب و در صورتی که این دو سطح لایه بندی را قطع کند ماگما را ناهمشیب مینامند. سنگهای آذرین نفوذی بر حسب اندازه ، شکل و رابطهای که با سنگهای اطراف دارند طبقه بندی شدهاند. بر این اساس سنگهای آذرین نفوذی را به
سیلها ، دایکها ،
لوپولیتها ، لاکولیتها و باتولیتها تقسیم میکنند.
پلوتونهای صفحهای
اگر ضخامت پلوتونی از سایر ابعاد آن کوچکتر باشد آن را پلوتون صفحهای یا تخت مینامند.
سیلها
سیل پلوتونی صفحهای و همشیب است. بسته به حالت وضعیت سنگی که سیل با آن همشیب گشته است میتوان سیلهای افقی ، خمیده و یا عمودی داشت. از نظر اندازه سیلها از صفحاتی با ضخامت کمتر از 1 سانتیمتر تا تودههایی صفحهای با ضخامت چندین صد متری متغیرند. از آنجایی که سیل تودهای نفوذی است یعنی راهی به سنگهای دیگر باز کرده است و از سنگهای احاطه کننده خود همیشه جوانتر میباشد.
سیلها را نباید با جریان گدازه معمولی که بعدها در زیر سنگ و
خاک مدفون شده است، اشتباه کرد. راههای مطمئنی برای تشخیص این دو از یکدیگر وجود دارد. بدین ترتیب که سطح بالایی گدازه مدفون معمولا مواج و پیچیده بوده و در اثر خروج حبابهای گاز حفرهدار به نظر میرسد. علاوه بر آن اثر فرسایش را بر روی آن میتوان مشاهده کرد. در صورتی که سیل دارای سطحی هموارتر و غیر هوازده است. همچنین سیل ممکن است دربرگیرنده خرده سنگهایی باشد که هنگام نفوذ ماگما از سنگهای اطراف شکسته شدهاند.
دایکها
دایک پلوتونی صفحهای و ناهمشیب است و معمولا هنگامی که ماگما با فشار راه خود را از میان شکاف سنگهای مجاور خود باز میکند، تشکیل میشود. عرض هر
دایک از چند سانتیمتر تا چندین متر تغییر میکند. گاهی اوقات هنگامی که ماگما راه خود را با فشار به طرف بالا باز میکند مقطعی استوانهای از پوسته را بیرون میراند. در نتیجه امروزه در بعضی جاها شاهد حضور تودههایی تقریبا مدور و یا بیضوی از سنگ هستیم که در حقیقت نشان دهنده شکل مقطع استوانهای پوسته هستند. اینگونه ماگماهای منجمد شده را دایکهای حلقوی مینامند.
برخی از دایکهای حلقوی به صورت مجموعههای هم مرکز مشاهده میشوند. اینگونه دایکها حاصل از هجوم ماگما به شکافهایی هستند که شکل مخروطی واژگون را داشتهاند. مخروطی که راس آن به طرف منبع ماگمای قبلی قرار گرفته بود. اینگونه دایکها را صفحات مخروطی میگویند.
لوپولیتها
لوپولیت پلوتونی صفحهای و همشیب است که قاشقی شکل بوده و سقف و کف آن به طرف پایین افتاده است. اکثر لوپولیتها از سنگی تشکیل شدهاند که به خاطر تفریق ، کانیهای تیره و روشن آن به صورت لایههای متناوب تیره و روشن به نظر آمد و ظاهری شبیه به
سنگهای رسوبی ، لایه بندی نازک دارند.
پلوتونهای تودهای
هر پلوتونی که فاقد شکل صفحهای باشد به عنوان پلوتون تودهای شناخته میشود. انواع پلوتونهای تودهای عبارتند از :
لاکولیتها
لاکولیت ، پلوتونی تودهای و هم شیب است و از اندازه شده سنگهای پوشاننده
ماگما به شکل گنبد حاصل میشود. نمونههای بینظیری از لاکولیت را میتوان در کوههای جنوب شرقی یوتا در فلات کلرادو مشاهده کرد.
باتولیتها
باتولیت ، پلوتونی بزرگ و ناهمشیب است که اندازه آن به طرف پایین زیاد میشود. منظور از واژه بزرگ در این تعریف بیرون زدگی سطحی بیش از 100 کیلومتر مربع است. اگر سطح بیرون زدگی پلوتونی کمتر از این مقدار بوده اما سایر خصوصیات باتولیت را دارا باشد. در این صورت پلوتون مزبور را
استوک مینامند. برخی از باتولیتها در اثر نیروی عمل کننده درون
پوسته زمین بالا آورده شده و اکنون در سطحی هزاران متر بالاتر از سطح دریا دیده میشوند. هزاران متر سنگ پوشاننده این باتولیتها در اثر میلیونها سال عمل
فرسایش از بین رفته است.
مباحث مرتبط با عنوان