معصومین علیهم السلام با همهی کمالات و فضایلی که داشتند، خود را « عبد » خداوند میدانستند و همه خوبیها را از او و برای او میدیدند؛ آنها هرگز به عنایات خاص الهی که شامل حالشان شده بود، مغرور نمیشدند و خود را در مقابل خداوند، دارای کمال و قدرت و علم و منزلتی نمیدانستند.
امام سجاد علیه السلام نیز مظهر عبودیت الهی و مجسمه تواضع و فروتنی بود و در برخورد با کسانی که مدح و ستایشش را می کردند، متوجه خداوند میشد و به او پناه میبرد،؛ او خود را فقط از صالحین قوم خود معرفی میکرد، هرگز نمیخواست کسی در محبت او راه افراط بپیماید و او را بیشتر از آنچه که شایسته است دوست بدارد.
به مواردی از برخورد امام با کسانی که به او اظهار محبت می کردند یا او را میستودند، توجه فرمایید:
1- مردی به امام عرض کرد:« یا ابن رسول الله من برای خدا شما را بسیار دوست دارم.»
امام فرمود:« بار پروردگارا، من به تو پناه می برم که برای تو دوست داشته شوم، ولی تو از من ناراضی باشی.»
2- در حضور امام سجاد علیه السلام فضائل ایشان ذکر شد. امام فرمود:« همین مقدار که ما از افراد صالح قوم خود باشیم ما را بس است.»
3- روزی
عبدالملک بن مروان با دیدن سیمای نورانی امام سجاد علیه السلام و آثار عبادت که در آن هویدا بود، شروع به مدح و ستایش از امام کرد و گفت« شما دارای فضائل و علم و دین و تقوا هستید، به گونه ای که هیچکس مانند شما از این کمالات برخوردار نیست.»
امام فرمود:« همه آنچه تو گفتی از فضل خداوند و تایید و توفیق اوست. حال شکر آنچه او نعمت داده است کجاست؟»
و سپس گوشه ای از فضائل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را بیان کرد و از عبودیت خود و ناتوانی اش بر شکر حتی یکی از نعمتهای الهی سخن گفت؛ و از این سخنان هم خودش گریست و هم عبدالملک به گریه افتاد.
4- یکی از دشمنان امام، نزد امام شروع به تمجید و مدح از او کرد. امام به او فرمود:« من از آنچه تو می گویی پایینترم، و از آنچه در دل داری، بالاتر و برترم.»
از این ماجرا هم علم امام به آنچه در قلب این منافق بوده، ثابت میشود و هم تواضع و فروتنی اش، چرا که می فرماید من از آنچه تو مدح می کنی کمترم.
5-
ابن شهاب زُهری میگوید:
حضرت علی بن الحسین به ما فرمود:« ما را دوست بدارید چنان که اسلام را دوست میدارید. محبت شما به نفع ماست مگر اینکه به عیب ما تبدیل شود.»
علامه مجلسی در تفسیر این روایت می فرماید:
یعنی محبّت شما نسبت به ما مایه سعادت و نجات شماست و برای ما نیز افتخار و نعمت است، مگر اینکه از جاده اعتدال خارج شود و به ما آنچه را خودمان نمی پسندیم نسبت دهید، که در این صورت این محبّت به عیب تبدیل خواهد شد.( مردم به دلیل آنچه شما به ما نسبت می دهید، از ما عیب خواهند گرفت.)
مراجعه شود به
منابع :
- بحارالانوار، ج 46، ص 62 به نقل از خصال و صفحه 74 حدیث 63 به نقل از ارشاد، ص 102 به نقل از شرح ابن ابی الحدید