در تحقیقات اجتماعی
مطالعات توصیفی و
بررسیهای عملی تفاوت بارزی با هم دارند بدین ترتیب که مطالعاتی را که با
فرضیه یا فرضیاتی آغاز گردیده و پس از طی مراحل تحقیق نهایتاً به
تئوری ختم میشوند تحت عنوان بررسیهای علمی یا مطالعات تحلیلی مینامند ولی مطالعاتی که تنها به منظور شناخت و جمع آوری اطلاعات و نه حصول و به نظریه انجام میگیرند و فرضیه یا فرضیههایی در آغاز ارائه نمیشود, به شناسائی یا مطالعات توصیفی معروفند .
مطالعات توصیفی گواینکه به تئوری منتهی نمیشوند ولی خود ممکن است زمینه ساز فرضیههایی برای مطالعات بعدی باشند و از طرف دیگر این نوع مطالعات همانطور که از اصطلاح آن یعنی "شناسائی "نیز بر میآید, در مواردی انجام میگیرند که اطلاعات ما نسبت به موضوع مورد مطالعه ضعیف یا هیچ باشد.
بنابراین ابتدا برای شناخت
جامعه یا موضوع مورد مطالعه به جمع آوری اطلاعات میپردازیم , غالبا مطالعاتی که در زمینه
جامعه شناسی در موسسات تحقیقاتی انجام گرفته یا میگیرد از نوع مطالعات توصیفی است که هدف آنها همانطور که گفته شد نوعی جمعی آوری
آمار و ارقام و اطلاعات جامعه مورد مطالعه است .
در این نوع مطالعات روابط علی مدنظر نیست و محقق تنها به نوعی عکسبرداری از واقعیتهای موجود در جامعه مورد نظر میپردازد. اما در مطالعات علمی یا تحلیلی که مبتنی بر فرضیه میباشد سعی بر آن است که فرضیه ارائه را در بوته آزمایش قرار داده و آنرا اثبات نمائیم, البته امکان این نیز وجود دارد که فرضیه در جریان تحقیق باطل گردد که در آنصورت محقق فرضیه دیگری را سرآغاز تحقق خود قرار میدهد.