منو
 کاربر Online
481 کاربر online

تغییر سیاست یزید پس از واقعه عاشورا

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > دوران زندگی > دوران امامت > با حاکمان معاصر
(cached)

رفتار و سخنان بازماندگان نهضت حسینی به ویژه حضرت زینب صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت سجاد علیه السلام و به‌خصوص خطبه‌ی امام سجاد در مسجد اموی، از یک سو چنان قاطع و مستدل بود که:
یزید بی‌تجربه و عیاش، توان مقابله با آنها را نداشت.
و دیگر اینکه افکار عمومی شهر را به نفع خاندان اهل بیت عوض نمود و زمینه‌های شورش و انقلاب روز به روز در سطح شهر ظاهر می‌شد.


تدابیر یزید
یزید برای مقابله با این وضعیت از طرفی شیوه رفتار خود را با اهل بیت عوض نمود ( هدایای زیادی به آنها داد و اظهار محبت فراوان کرد؛ مکان اقامت آنها را عوض کرد و به آنها اجازه عزاداری داد)
و از طرف دیگر سعی کرد گناه قتل امام حسین علیه السلام را به گردن ابن زیاد بیندازد و از خود سلب مسئولیت کند.
از این رو مرتب او را لعنت می‌کرد و می‌گفت:
اگر من بودم اجازه نمی‌دادم حسین کشته شود.
اما به هر حال، حوادث به گونه‌ای پیش رفت که یزید، ماندن اهل بیت در شام را تهدیدی برای حکومت خود دید و تصمیم گرفت آنها را به مدینه منتقل کند؛ به‌خصوص که بعد از عزاداری هفت‌روزه‌ی بازماندگان عاشورا در شام، «مروان بن حکم » نزد او آمد و از تغییر حال مردم شام خبر داد و گفت:
اگر اینها در اینجا بمانند کار خلافت تو تمام است.
برای همین، یزید حضرت سجاد علیه السلام را طلبید و گفت:« سه خواسته‌ای را که به تو وعده داده بودم برآورده می‌کنم، بگو.»
امام فرمود:
اول اینکه سر مولا و پدرم حسین را به من نشان بده، چرا که می‌خواهم در این لحظه‌ی آخر با او وداع کنم.
دوم اینکه اموالی را که از ما غارت شده به ما برگردان.
سوم اگر تصمیم داری مرا بکشی، کسی را با این زنان همراه کن که آنها را به حرم جدشان برگرداند.


یزید گفت:
اولا صورت پدرت را که هرگز نخواهی دید.
ثانیا من از تو در گذشتم و زنان را کسی جز تو به مدینه بر نمی‌گرداند؛ در ضمن عوض آنچه از شما غارت شده، چندین برابر قیمتش را به شما خواهم داد.

امام سجاد علیه السلام فرمود:
مال تو را نمی‌خواهیم؛ ارزانی خودت باد. من که اموال غارت شده مان را طلب کردم، به این علت بود که:
پارچه دستبافت و روسری و گردنبند و پیراهن فاطمه سلام الله علیها جزو آنها بود.
یزید دستور داد اموال را برگردانند و دویست دینار هم به آن اضافه کرد که حضرت زین العابدین علیه السلام همه را میان فقیران تقسیم فرمود.
سپس یزید دستور داد اسیران خانواده حسین علیه السلام به وطن خودشان یعنی مدینه پیامبر باز گردند.
هنگام خداحافظی با کاروان اسرا به امام سجاد علیه السلام گفت:
خدا لعنت کند ابن مرجانه را. اگر من پدرت را می‌دیدم، هر خواسته‌ای داشت، می‌پذیرفتم و مانع کشته‌شدنش می‌شدم؛ ولو به قیمت کشته‌شدن فرزاندانم تمام می‌شد! ولی خب، کشته‌شدن او قضا و قدر الهی بود. وقتی به وطنت رسیدی، با من مکاتبه کن و خواسته‌های خودت را برایم بنویس.

img/daneshnameh_up/8/85/156.jpg


آن‌گاه «لقمان بن بشیر » را که صحابی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بود با سی سرباز اسب‌سوار با آنها همراه کرد و به او سفارش کرد برای رعایت حال و حفظ آبروی اهل بیت، آنها را شب‌ها حرکت دهد، و خود پیشاپیش آنها حرکت کند و اگر علی بن الحسین در بین راه چیزی خواست، آن را برآورده سازد.
سپس اهل بیت را در محمل‌های آراسته نشاند و گفت:
اینها به جبران آنچه بر شما گذشت. حضرت ام کلثوم نیز پاسخ تندی به او داد.

منابع:

بحارالانوار ، ج 45 ،‌ ص 144 ، 145 ، 146
(تاریخ طبری جلد 5، صفحه 232)

مراجعه شود به:

حرکت اسرای کربلا از کوفه به سوی شام


تعداد بازدید ها: 22898


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..