پس از آن که نرجس خاتون همراه
بشیر بن سلیمان به
بغداد رفت و سرگذشت خود را به زبان عربی برای بشیر بن سلیمان شرح داد، بشیر از این که یک زن رومی به زبان عربی مسلط بود، تعجب کرد و از او پرسید:« شگفتا که تو اهل فرنگی و به زبان عربی به خوبی سخن می گویی!»
نرجس خاتون پاسخ فرمود:« جدم به دلیل علاقه زیادش به من، می خواست آداب و رسوم ملت های دیگر را فرا گیرم و مرا بسیار به این کار تشویق می کرد. او زن مترجمی را که به هر دو زبان عربی و فرنگی مسلط بود، مامور کرده بود هر صبح و شب نزد من آید و زبان عربی را به من بیاموزد. من نیز پس از مدتی زبان عربی را به خوبی آموختم.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 51، ص 9، حدیث 12 ---------- غیبه الشیخ
مراجعه شود به: