|
آیا این نقش صورت انسان است که
از سطح مریخ عکس برداری شده یا به صورت
عوامل طبیعی بوجود آمده است.
|
مقدمه
گالیله نخستین کسی است که در سال 1610 با
تلسکوپ به دیدار بهرام رفت و دریافت که مریخ نیز از صوری کما بیش همانند
ماه برخوردار است. اولین تصویر ارزشمند بهرام بوسیله
کریستین هویگنی در سال 1659 تهیه گردید. وی همچنین به چرخش 24 ساعته یا روز بهرام پی برد که در مقایسه با مدت دقیق آن که برابر 24 ساعت و 27 دقیقه و 22.6 ثانیه است. از دقت کافی برخودار است.
جی. دی. کاسینی ستاره شناس ایتالیائی کلاهکهای سفید بهرام را در سال 1666 کشف کرد و در سال 1719
جی. مارالدی در دنباله در بررسیهای کاسینی ، دریافت که کلاهکهای قطبی بهرام دقیقاً بر قطبهای کره مزبور متمرکز نیستند.
ویلیام هرشل در خلال سالهای 1777 تا 1783 وجود یخ و برف را در کلاهکهای قطبی بهرام مسجل دانست و زمان و چرخش محوری آن را که با واقعیت بسیار نزدیک بود، محاسبه کرد. هرشل همچنین از چگونگی نور ستارگانی که در پشت مریخ قرار میگرفتند به جو رقیق بهرام پی برد و افزون بر آن میزان میل محور بهرام را نیز تعیین کرد و دریافت که راستای شفائی محور چرخش سیاره مزبور از ستارهای بنام
ذنب الدجاجه عبور میکند. بیشتر ستاره شناسان قدیم بر این پندار هستند که لکههای سطح مریخ دریاهای سیاره مزبور میباشند، همداستان بودند و نواحی روشن و نارنجی آن را قارههای بهرام میپنداشتند.
در سال 1860
لیائیس ستاره شناس فرانسوی نظریهای مبنی بر اینکه لکههای سیاره مریخ بستر اقیانوسهای پیشینی هستند که از انبوه روئیدنیها برگزیده ، ارائه نمود که تا 20 سال پیش همچنان به قوت خویش باقی بود. وجود پدیدهای بنام ابرهای بهرام ضمن نقشه برداری از سیاره مزبور محقق گردید و برخی از مریخ شناسان را بر این گمان داشت تا آنها را گونهای تندبادهای غبارین انگارند.
کانالهای بهرام
جی. وی. شیپارلی ستاره شناس اهل میلان ، به کمک
تلسکوپهای نسبتاً پیشرفته ، نقشه جدیدی از مریخ تهیه کرد و خطوط ظریف و مستقیمی را که از میان دشتها و کویرهای بهرام میگذشتند. کانالهای آبیاری مریخیان پنداشت و اظهار نظر کرد که مردمان هوشمند بهرام سیاره خویش بوسیله شبکهای از کانالهای مصنوعی که آب را از نواحی قطبی به مناطق خشک و گرم ، یعنی محل سکونت ساکنان خیالی مریخ حمل میکنند، آبیاری مینمایند.
در سال 1886 وجود کانالهای بهرام بوسیله دو تن ستاره شناس دیگر بنام
پروتین و
ثولون که از منعکس کنندههای بزرگی برای دیدار بهرام استفاده کرده بودند. تأیید گردید و بعد از آنها نیز وجود کانالهای مریخ تا مدتها به گفتگو و مباحث ستاره شناسان گرمی بخشید و پرسی وال لوول بنیانگذار رصدخانه معروف ایالت آریزونا را نیز به مطالعه مریخ تشویق نمود. وی به کمک یک منعکس کننده 61 سانتیمتری به دیدار بهرام شتافت و کتابهای چندی در تأیید و چگونگی شبکه کانالهای بهرام به رشته تحریر در آورد.
همزمان ستاره شناسان دیگری که آنها نیز از دستگاههای مشابهی استفاده کرده بودند وجود کانالهای مریخ را انکار نمودند و آنها را زائیده خطای دید انگاشتند. این مسئله تا زمان مسافرت
سفینههای مارینر همچنان در بوته ابهام و تردید باقی بود تا اینکه سطح سیاره مزبور به یاری چشمهای تلویزیونی مارینر در برابر دیدگان زمینی قرار گرفت و به بحث کانالهای بهرام برای همیشه پایان داده شد و رسماً اعلام گردید که کانالهای بهرام چیزی جز خطای
کج نمائی عدسی تلسکوپها نبوده و چنین عوارضی اصلاً در سطح بهرام وجود ندارند.
نتایج کاوشهای جدید
تا چندی پیش ، تغییرات دوره ای لکه های تاریک بهرام را به گونهای اندامهای زیستی وابسته میدانستند و تا زمانی که سفر
مارینر 4 با موفقیت انجام یافت. این پندار ما بیش به قوت خود باقی بود. مارنیر 4 در سال 1965 از فاصله ده هزار کیلومتری سطح بهرام عبور کرد و پیامهای شگرفی به زمین مخابره نمود و روشن نیست برخوردار است و گاز
دی اکسید کربن عنصر عمده آن را تشکیل میدهد. مارینر 4 همچنین مشخص ساخت که لکه های سیاره مریخ از نسبت کم بازتاب پاره ای مناطق که گاه گودال و گاه |فلاتهای بلندی هستند، حاصل می گردد.
پوسته بهرام نیز همانند بسیاری از سیارات و اقمار خاکی از به
بارانهای شهابی در امان نمانده و کما بیش آبله گون گردیده است. در سال 1969 سفینههای آمریکائی
مارینر 6 و
7از کنار مریخ گذشتند و عکسهای بسیار روشن و واضحی از سطح آن به زمین مخابره نمودند. در سال 1971
مارینر 9 درصد از نزدیکی به دور بهرام گردش در آمد و طی کاوشهایی که تا سال 1972 ادامه داشت، هزاران تصویر زیبا و روشن به زمین ارسال نمود. مارینر 9 طی این کاوشها
آتشفشانهای بلند و درههای ژرف و بستر رودخانهها و مسیلهای فراوانی را کشف نمود و برای نخستین بار از سراسر کره بهرام به دقت کافی نقشه برداری کرد.
نخستین مریخ نورد
نخستین سفینه از نوع
وایکینگ مدارپیما در سال 1975 به مریخ روانه گردید و در ژوئن و اوت سال 1976 به حوالی بهرام رسید و در فاصله کوتاهی به دور سیاره مزبور به گردش پرداخت و پس از نقشه برداری از فرودگاههای مناسب ، آرام نشین خویش را در 20 ژوئیه همان سال در نقطهای به طول 47.5 درجه باختری و عرض 22.4 درجه شمالی فرو نشانید. آرام نشین
وایکینگ 2 نیز در سپتامبر همان سال در نقطهای از دست اتوپیا به طول 226 درجه و عرض 48 درجه شمالی بر سطح بهرام فرو نشست و دستگاه لرزه نگار آن با موفقیت آغاز به کار کرد و آشکار گردید که لرزههای بهرام بسیار خفیف بوده و به ندرت روی میدهند. بررسیهای زمین شناسی نشان میداد که محل فرود آرام نشینهای مزبور از همانندی فراوانی از نظر ساختار برخوردار بوده و رنگ اراضی آنها به قرمز متمایل است و آثاری از بستر رودخانههای قدیمی در آن مشاهده میگردد و گرد و شیار قرمز رنگی که در هوا معلق است رنگی صورتی به آسمان مریخ میبخشد.
مباحث مرتبط با عنوان