تعریف واحدی از بیخوابی وجود ندارد که بتوان آن را به همه افراد تعمیم داد. چون مقدار نیاز افراد به خواب متفاوت است. بنابراین بیخوابی باید در رابطه با نیازهای ویژه شخص به خواب تعریف شود. |
نگاه اجمالی
بیخوابی مشکلی است که حداقل در مقاطعی از زندگی افراد 20 درصد از جمعیت را تحت تاثیر قرار میدهد. مقدار خوابی که افراد نیاز دارند، کاملا متفاوت است. فرد کم خواب چه بسا پس از 5 ساعت خواب احساس سرخوشی کند، در صورتی که فرد پر خواب چه بسا پس از ده ساعت خواب هنوز احساس کسالت نماید.
انواع بیخوابی
- برخی افراد به نوعی از بیخوابی کاذب جالب توجه و در عین حال تاسف آور مبتلا هستند. آنان در رویا میبینند که بیدار هستند. رویای آنها این نیست که در که در سرزمین شاه پریان هستند، بلکه خواب میبینند که در بستر خویش دراز کشیدهاند و بطور مایوسانهای در تلاشند که به خواب روند. صبح هنگام خاطراتشان درباره شبی مملو از بیخوابی است و چنان احساس کسالت میکنند که گویی واقعا بیدار بودهاند.
- شکل دیگری از بیخوابی ، البته بیخوابی واقعی و نه نوع کاذب آن ، از عدم توانایی به خواب رفتن و تنفس همزمان با آن ناشی میشود. بیماران مبتلا به این اختلال یعنی وقفه تنفسی غرق خواب میشوند و سپس از تنفس باز میمانند. تقریبا همه مردم بویژه کسانی که خروپف میکنند، گاهی دچار این وضع میشوند، ولی نه به نحوی که مزاحم خواب آنها شود.
طی دوره وقفه تنفسی سطح دیاکسید کربن خون ، گیرندههای شیمیایی را تحریک میکند و شخص از خواب بیدار میشود و با دهان باز برای بدست آوردن هوا نفس میکشد. سپس میزان اکسیژن خون به مقدار طبیعی باز میگردد، فرد به خواب میرود و دوباره همین چرخه تکرار میشود. خوشبختانه بسیاری از موارد وقفه تنفسی توسط گرفتگی نای ایجاد میشود که میتوان آن را از راه جراحی برطرف کرد.
گاهی نوزادان را بدون هیچ علائم ظاهری بیماری در گهواره مرده مییابند، اینان قربانی نشانگان مرگ ناگهانی نوزاد هستند. بسیاری از محققین بر این باورند که یکی از علل اساسی مرگ ناگهانی نوزاد وقفه تنفسی است، اما در این مورد برخلاف وقفه تنفسی نوزادان که میزان بالای دیاکسید کربن در خونشان وجود دارد، از خواب بر نمیخیزند. شواهد نشان میدهد که استعداد ابتلا به نشانگان مرگ ناگهانی نوزاد ارثی است.
درمان بیخوابی
بطور کلی بیخوابی یکی از چند مشکل اساسی در روان شناسی و پزشکی است که طبیب بدون داشتن شواهد بالینی مستقیم مبنی بر وجود آن به درمانش اقدام میکند، اما مطالعات مربوط به خواب افرادی که از بیخوابی شکایت دارند، نشان میدهد که بیشتر آنان مقدار زمانی را که واقعا میخوابند را خیلی کمتر تخمین میزنند. محققین پی بردهاند که بیشتر کسانی که بیخوابی دارند، حتی بدون مصرف
داروهای خوابآور در کمتر از 30 دقیقه به خواب میروند و حداقل مدت شش ساعت میخوابند. این عده با مصرف داروهای خواب آور چیزی کمتر از 15 دقیقه کاهش در خواب رفتن بدست میآوردند و طول خوابشان هم فقط حدود 30 دقیقه افزایش مییابد. به این ترتیب با توجه به عوارض جانبی داروهای خواب آور به نظر نمیرسد که این داورها ارزش چندانی داشته باشند.
مباحث مرتبط با عنوان