انتقاد علی علیه السلام از عمر به غیر از مواردی که همراه با ابوبکر او را به حساب می آورد به دو نکته باز میگردد. اول خشونت و غلظت عمر بود. به شکلی که بسیاری از مردم آن عصر از عمر میترسیدند. واکابر صحابه از ملاقات با عمر پرهیز داشتند.
دِرّهی عمر یعنی تازیانه او ضرب المثل هیبت بود به شکلی که بعدها گفتند دِرّه عمر اهیب من سیف حجاج عمر نسبت به زنان خشونت بیشتری داشت در مرگ ابوبکر عمر زنان را به کرات از گریه منع میکرد. و آنها این کار را ترک نمیکردند تا اینکه عمر ام مَروه خواهر ابوبکر را با تازیانه زد.
امر دیگر بحث شتابزدگی عمر در صادر کردن نظر بود و بارها نظر اشتباه خود را عوض می کرد. بطوری که گفته می شد. همه شما از عمر داناترید حتی خداوند آن جمله همچنین جملهی لولا علی بهلک عمر که نزدیک به هفتاد بار از او شنیده شده حضرت در مورد اول میفرماید:
«ابوبکر زمام خلافت را در اختیار طبیعتی خشن قرار داد که آسیب رساندنهایش شدید و تماس با او دشوار بود. آن که می خواست با او همکاری کند مانند کسی بود که شتری چموش و سرمست را سوار باشد که اگر مهارش را بکشد بینیاش را پاره میکند و اگر سست کند به پرتگاه سقوط مینماید».
حضرت در مورد شتابزدگی او می گوید:
«لغزشهایش و سپس عذر خواهیش از آن لغزشها بسیار بود». انتقاد رمز نهجالبلاغه بیشتر به صورت کنایه است و کمتر حضرت به انتقاد مستقیم از کسی پرداخته. مثل آنجا که در نامه با عثمان بن حنیف سخن میگویند از موضوع غصب فدک نیز سخن به میان می آورند.
و یا در نامه ی 62 میفرمایند: «باور کردم که عرب این امر را از من برگرداند ناگهان متوجه شدم که مردم دور فلانی را گرفتهاند و حضرت از لفظ فلان برای انتقادهای خود استفاده می فرمودند».
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد