گروهی از اصحاب
امام حسن عسگری علیه السلام که به جرم قتل عبدالله بن محمد عباسی در زندان بودند، نقل می کنند که:
یک شب مشغول صحبت بودیم که زندانبان، دو زندانی جدید را داخل زندان کرد و سپس در زندان را بست.
یکی از زندانیان نزدیک رفت و پرسید:« شما کیستید؟»
یکی از آن دو پاسخ داد:« من
حسن بن علی (امام حسن عسگری علیه السلام) هستم و این برادرم،
جعفر بن علی، است.»
زندانی گفت:«اگر مایلید، به اتاق
ابوهاشم بیایید.»
امام با برادرش داخل شد. ابو هاشم با دیدن امام حسن عسگری علیه السلام، از جایش برخاست و صورت امام را بوسید و او را در جای خود نشاند.
جعفر مست به نظر میرسید و با صدای بلند، کنیزش را صدا می زد.
امام با عتاب به برادرش فرمود:« ساکت باش!»
و جعفر دیگر چیزی نگفت.
منبع:
بحار الانوار، ج 50، ص 306، ح 2
مراجعه شود به:
اندوه امام هادی علیه السلام در هنگام ولادت جعفر کذاب