- گفته شده است که بیشتر دینداران، دینداریشانعلت دارد نه دلیل. چنین نیست که همه مسیحیان، با سنجیدن همه آیینها و مذاهب،به مسیحیت روی آورده باشند و از طریق اقامه دلیل قطعی، به حقانیت مسیحیتاذعان کرده باشند، بلکه ایمانشان، اغلب، ایمانی موروثی و تقلیدی است. این حکم،درباره مسلمانان و یهودیان و زرتشتیان و ... ثابت و صادق است. فردی که اینک مسیحی است، اگر در جامعه اسلامی زاده میشد، مسلمان بود وبالعکس.
- زبان حالعمومدینداران، این است که «انا وجدنا آباءنا علی امه و انا علی آثارهم مهتدون،43،زخرف،:22» نه فقط عامیان که عموم روحانیان دینی هم، چنیناند. اینان بهحقیقت مقلداناند و محققانی که از سر حریت راستین و به حکم حکمت، به اندیشهایسر فرود آورند، نادرند. این نهنگان دریای تحقیق، در آبگیرهای کوچک مذاهب ومسالک رایج نمیگنجند، بل هر یک از آنان، خود، مذهبی هستند. جهان را، متوسطانیپرکردهاند که بر آنها سنت و تقلید و سابقه و محیط و معیشت و خشم و شهوت، بیشتر فرمان میراند، تا دلیل و قرینه و برهان و حجت، و بیشتر محکوم جبرند تا اختیارو بیشتر معذورند تا مسئول.
ارزیابی و نقد
پلورالیسم در صدد حل چه مشکلی است؟
- پلورالیسم دینی به معنای جان هیکی در صدد حل مشکل حق وباطل و رستگاری و نجات است، اما مسئله سلوک اخلاقی و ادب معاشرت با همکیشان یاهمدینان، بحث دیگری است که مربوط به تسامح و تولرانس (Tolerance) است نهپلورالیسم. گرچه حیات دینی، با حیات اخلاقی، ارتباط تنگاتنگ دارد، ولی مشکلی راکه پلورالیسم دینی درصدد حل آن است، روشن کردن حساب حق و باطل و طریق سعادت وشقاوت است که آیا در دین و مذهب خاصی یافت میشود یا در مجموع ادیان و مذاهب،اما توصیههای اخلاقی، نظیر فروتنی، همدردی رحمت ورزی نسبت به دیگران، با قول بهاینکه همه ادیان از حقیقتسهم دارند و پیروان همه ادیان بر حقاند و به نجاتو رستگاری خواهند رسید، ملازمه ندارد. چنین توصیههای اخلاقیای، با اعتقاد به انحصارگرایی دینی هم ممکناست. امام علیعلیهالسلام خود و روش خود را، اسلام ناب و خالصمیداند، در عینحال به مالک اشتر توصیه میکند که نسبت به مردم، مهربان باشد،خواه همآیین او باشند و خواه پیرو مذهب و آیین دیگری .
نسبت تحقیق و تقلید با حق و باطل
- چنین نیست که هر تحقیقی، به حق و رستگاری منتهی گردد، و هر تقلیدی، بطلانو خسران را نتیجه دهد. به عبارت دیگر، تحقیق و تقلید، به خودی خود، نهممدوحاند و نه مذموم. حسن و قبح آن دو، تابع شیوه و موضوع تحقیق و تقلید است.
- نکوهشهای قرآن از تقلید مشرکان، به دو دلیل بوده است:
یکی این که تقلید آناندرباره مسایل بدیهی عقلی و اخلاقی بوده که فهم آن در دسترس همهافراد است. چنان که میفرماید: «
واذا فعلوا فاحشه قالوا وجدنا علیها آباءنا واللهامرنابها،اعراف، 28» دیگر اینکه روش نیاکان، به خودی خود، حجیت و اعتباری ندارد; زیرا، آنان معصوم نبودهاند تا عملشان حجت عقلی و شرعی باشد چنان که میفرماید:«
واذا قیل لهماتبعوا ما انزلالله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آباءنااولوکان آباوهم لایعقلون شیئا ولایهتدون،2 ،بقره،170» .بنابراین، تطبیق این آیات برعموم دینداران و عالمان دینی، نادرست است. اینآیات، وصف حال مشرکان و بتپرستان در برابر موحدان است، نه وصف همه افراد بشر یا همه دینداران.
دین داری با دلیل
- بنابراین دینداران، اعم از این که محقق باشند یامقلد، هرگاه تحقیق و تقلید آنها از نوع پذیرفته آن باشد، رای و عقیده آنان،خواه مطابق با واقع باشد یا نه، حجت و معتبر است و اینگونه دینداری، دینداری با دلیل است. بنابراین، ایمان و اعتقاد اکثریت افراد، گرچه تقلیدی است، ولی با دلیل نیزهمراه است، نه فقط دارای علت، هر چند دلیل آنها نقد پذیر خواهد بود.
محققان راستین
- در این که محقق راستین، کمیاب است و نمیتوان همه کسانی را که به«عالم» و «محقق» معروفاند چه در علوم دینی و چه در غیر آن محقق واقعیدانست، سخنی نیست، ولی دایرهآن به چنان تنگی که نویسنده محترم صراطهایمستقیم تصویر کرده، نیست. تصویری که وی از محقق راستین ارایه داده است، تنهاکسانی را شامل میشود که وابسته به یک دین و مذهب خاص نباشد. بنابر این نظریه، ائمه اطهار(علیهم السلام )، محققان راستین نبودهاند! زیرا،این افراد خود را وابسته به یک مذهب یعنی مذهب تشیع دانستهاند.وانگهی دو عبارت «این نهنگان دریای تحقیق، در آبگیرهای کوچک مذاهب و مسالکرایج نمیگنجند.» و «بل هریک از آنان، خود، مذهبی هستند.» متعارض وپارادوکسیکال است; زیرا، از یک طرف، کسی که خود، یک مذهب است، افکار و اعمالاو، خطوط یک مذهب را معین میکند و قهرا خود او وفادار به آن مذهب و وابسته بهآن است و از طرف دیگر چون نهنگ وادی تحقیق است، وابسته به یک مذهب خاص نیست واین تناقضی است آشکار.
منابع
- دکتر عبدالکریم سروش ،صراطهای مستقیم، ص46-45
- علی ربانی گلپایگانی ، تحلیل و نقدپلورالیسم دینی ، ص168- 161