مقدمه
آبهای جاری را میتوان مهمترین عامل تغییر دهنده خشکیهای سطح زمین دانست. تغییرات ناشی از آبهای جاری از سه طریق ،
فرسایش ، حمل و
رسوبگذاری صورت میگیرد. هر قطره باران دارای مقداری
انرژی جنبشی است و بوسیله آن در لحظه برخورد به زمین میتواند موجب سست کردن و پراکندن ذرات خاک شود. سست شدن ذرات خاک مقدمه فرسایش بعدی است.
آب باران پس از مرطوب نمودن سطح زمین و قبل از آنکه به مجاری معینی بپیوندد، به شکل یک قشر نازک یا تعداد زیادی جویبار بسیار کوچک در سطح زمین جاری میشود.
این جریانهای کوچک که بطور کلی به آنها «آبهای هرز» گفته میشود، میتوانند ذرات ریز و در حد لای و رس را ، که بوسیله ضربات باران در محل خود سست شدهاند، بشویند و حمل کنند. فرسایشی که بر اثر آبهای هرز در سطح زمین ایجاد میشود «فرسایش ورقهای» نام دارد. فرسایش ورقهای نقش بسیار مهمی در تخریب خاک بازی میکند.
رودخانه در ضمن حرکتش باعث فرسایش بستر خود میشود و دائما آنرا عمیقتر و وسیعتر میکند. عمل فرسایش رودخانه به صورتهای مختلفی انجام میشود.
سایش
ذرات و قطعات موجود در آب رودخانه ، در حین حرکت با غلطیدن و ضربه زدن ، به تخریب و کندن بستر خود میپردازند. از طرف دیگر ضمن این عمل و همچنین اصطکاک با یکدیگر ، خود نیز خرد و ساییده و گودتر میشوند. آبهای جاری ، با ذرات همراه خود عامل نیرومندی در تخریب بستر رود هستند. قدرت فرسایش آبهایی که فاقد مواد معلقاند بسیار کم است. از طرفی ، قدرت سایش رودخانه رابطه مستقیم با جریان آب دارد.
کندن مستقیم مواد
آبهای جاری ، حتی اگر حاوی مواد معلق نباشند، میتوانند بر اثر عمل هیدرولیکی موجب فرسایش بستر خود شوند. کنده شدن ذرات و حمل یا رسوبگذاری آبها بستگی مستقیم با سرعت جریان آب دارد. به علاوه ، جریانهای آشفته با ضربه زدن به دیوارههای رودخانه میتوانند مستقیما به فرسایش آنها بپردازند.
انحلال
آبهای جاری در ضمن حرکت ، سنگهای بستر خود را تجزیه یا حل میکنند. برخی از مواد موجود در آب رودخانه باعث تشدید عمل انحلال آنها میشود. مقدار مواد محلول در یک رودخانه بستگی مستقیم با وضعیت
زمین شناسی و نوع آب و هوای منطقه دارد.
حمل
مواد موجود در رودخانه به 3 صورت حمل میشوند.
بار محلول
به موادی اطلاق میشود که بصورت محلول در آب رودخانه حمل میشود.
بار معلق
به ذرات ریزی اطلاق میشود که به صورت معلق در آب
رودخانه حمل میشوند.
بار بستری
به آن دسته از ذرات و دانهها گفته میشود که به علت بزرگی خود در کف بستر رودخانه یا مجاور آن و بر اثر غلطیدن ، لغزیدن یا جهیدن حرکت میکنند. نوع حرکت مواد جامد به یکی از دو شکل بار بستری و یا بار معلق ، بستگی به اندازه و جرم دانهها و سرعت جریان آب دارد. ازدیاد دبی و سرعت جریان آب ، هر دو در بالابردن ظرفیت حمل رودخانه موثرند. بنابراین در مواقع
سیلاب ، رودخانه میتواند قطعات بزرگتر و رسوبات بیشتری را حمل کند.
اگر به هر دلیلی سرعت رود کاهش پیدا کند آنچه را که دیگر قادر به حملش نیست در بستر خود به جا خواهد گذاشت. بطور خلاصه نحوه عمل یک رودخانه در فرسایش ، حمل یا رسوبگذاری مواد به دو عامل سرعت جریان آب و اندازه دانهها بستگی دارد. حمل نهایی تهنشین شدن قسمت اعظم موادی که بوسیله بستر رودخانهها حمل میشوند، اقیانوسهاست. ولی رودخانه بخشی از رسوبات خود را ، که ممکن است موقتی باشد، در خشکی بر جای میگذارد. این گونه رسوبات را بطور کلی «
آبرفت» مینامند.
اشکال و پدیدههای رودخانهای
اشکالی که بر اثر
فرسایش و رسوبگذاری در طول مسیر یک رود گذارده میشود بسیار متنوع است که عمدهترین آنها عبارتند از:
دره رود
مهمترین پدیده فرسایشی ناشی از عملکرد رودخانه ایجاد «
دره» است. شکل مقطع یک دره و سرعت فرسایش آن به عوامل مختلفی چون شرایط اقلیمی ، جنس ، وضعیت زمین شناسی ،
پوشش گیاهی ، سرعت ، شیب و مقدار آب رودخانه و مقدار موادی که بوسیله رودخانه حمل میشود، بستگی دارد. مقطع یک دره ممکن است متقارن یا نامتقارن باشد.
نیمرخ طولی رود
شیب یک رودخانه در طول بستر آن ثابت نیست و این تغییر را میتوان از روی «نیمرخ طولی» آن مطالعه کرد. نیمرخ طولی عبارت از یک منحنی است که در آن ارتفاع رودخانه در محور قائم و فاصله افقی در روی محور افقی با مقیاس معینی نشان داده میشود. بطور کلی در ابتدای
یدایش رودخانه فرسایش قائم آن زیاد است و به علاوه ظرفیت حمل رودخانه بیش از مقدار موادی است که در اختیارش قرار میگیرد. ولی به تدریج بار رسوبی رودخانه افزایش مییابد تا جایی که مقدار موادی که دریافت و حمل میکند در حد ظرفیتش خواهد بود. در این حال دوره فرسایش قائم و سریع رودخانه به پایان میرسد و فرسایش آن بیشتر از نوع جانبی میشود. رودخانه را در چنین وضعی اصطلاحا رودخانه در حال تعادل میگویند.
نیمرخ طولی یک رودخانه در حال تعادل مقعر است و شیب آن از بالای رود بهطرف پایین رود کاهش مییابد. هدف نهایی عوامل فرسایش ، از جمله رودخانه ، این است که سطح زمین را تا حد سطح دریا فرسایش دهند. البته نقش فرسایشی و هموارکنندگی فرایندهای بیرونی معمولا توسط فرآیندهای درونی خنثی میشود. وضعیت تدریجی تغییر سطح زمین را از یک حالت برجسته نسبت به سطح دریا تا نزدیک شدن به سطح مبنا با مفاهیمی چون «جوانی» ، «بلوغ» ، «پیری» نیز میتوان بیان کرد. در مرحله جوانی ، ناهمواریهای سطح زمین ، فرسایش قائم رود ، شیب نیمرخ طولی آن و مقدار
آبشارها و تندابها زیاد است.
دره رودخانه باریک و پرشیب و تعداد شاخههای فرعی کم و اندازه آنها کوچک است. در مرحله بلوغ از شیب نیمرخ رود کاسته شده اغلب آبشارها از بین میروند و ضمن پهنتر شدن دره ، دشت سیلابی و مثانورها آغاز به تشکیل میکند. در مرحله پیری فرسایش قائم در مقایسه با فرسایش جانبی ناچیز است. دشت سیلابی به همراه مثانورها و دریاچههای هلالی وسعت میگیرند، در این مرحله سطح زمین کم و بیش هموار و مسطح است و
هوازدگی تا عمق زیادی نفوذ کرده است.
آبرفتها
نتیجه نهایی فرسایش و حمل مواد توسط رودخانه ، برجای گذاشته شدن لایههایی از
رسوبات منفصل است. این رسوبات اگر در خشکیها برجای گذارده شوند «
آبرفت» نامیده میشوند. آبرفتها پرمصرفترین مصالح ساختمانیاند. قسمت اعظم حجم
بتن و
آسفالت از مصالح خردهسنگی است که محل تامین اغلب
آبرفتهای رودخانهای است.
مباحث مرتبط با عنوان