آشنایی
دگرگونی دینامیکی با دگرشکلی سنگها و تبلور مجدد ناشی از
استرن مشخص بوده و معمولا با کاهش اندازه کانیهای سنگ همراه است. هنگامی که سنگ اولیه (
رسوبی ،
آذرین یا
دگرگونی) تحت تاثیر دگرگونی دینامیکی قرار گیرد، فابریک آن درهم میریزد. به همین دلیل در نامگذاری سنگهای حاصل از دگرگونی دینامیکی در مقایسه با سنگهایی که از
دگرگونی مجاورتی یا
ناحیهای بوجود میآیند، ترکیب کانی شناسی نقش مهمی ندارد و آنچه که برای تمیز انواع آنها حائز اهمیت است، فابریک این سنگها است.
رفتار کانیها در مقابل نیروهای دینامیکی به جنس آنها و شرایط فیزیکی محیط بستگی دارد. چنانکه کربنات و
کلسیت در بسیاری از شرایط حاکم در پوسته زمین تغییر شکل پلاستیک پیدا میکنند، در حالی که
اولیوین تنها در شرایط گوشته ، چنین حالتی از خود بروز میدهد. بنابراین اگر کانی اخیر ، در شرایط پوسته زمین تحت تاثیر
نیروهای تکتونیکی قرار گیرد، ساختمان آن درهم میریزد. همین حالت برای
کوارتز و کربنات در شرایط نزدیک به سطح زمین بوجود میآید.
این دو کانی ، بر اثر تغییر شکل مکانیکی ابتدا از حاشیههای خود خرد شده و در صورت ادامه این عمل به دانههای ریزتری تبدیل میشوند. کلیه این تغییرات بر اثر جریان یافتن سنگ اتفاق میافتد و نتیجه آن ایجاد سنگهای جهتدار است. در عین حال نیز ممکن است دانههای کوچکتر ، به هم جوش بخورند و یا مجددا متبلور شوند. اقسام مهم سنگهای دگرگونی دینامیکی عبارتند از:
میلونیتها از دگرشکلی
کاتاکلاستیک شدید سنگها تا حد خرد شدن بوجود میآیند. در این حالت ترکیب شیمیایی سنگ اولیه تغییر نمیکند، ولی تحت تاثیر نیروهای شدید تکتونیکی (مانند حرکتی که در طول یک
گسل در سنگهای دو طرف آن پدید میآید) سنگ خرد میگردد و به قطعات کوچکتر تقسیم میشود. قطعات مزبور به وسیله سیمانی از مواد خرد شده دانه ریزتر به هم متصلاند.
میلونیتها غالبا بسیار دانه ریزند و در آن معمولا چشمهایی از سنگهای خرد نشده اولیه در سیمانی از کانیهای خرد شده بطور پراکنده دیده میشود. در زیر
میکروسکوپ ، در حاشیه دانهها نشانههای خرد شدگی واضحی ملاحظه میکنیم. بسیاری از کانیها خاموشی موجی دارند. علیرغم شرایط خاصی که در تشکیل آن دخالت میکند، میلونیتها سنگهای سخت ، به هم پیوسته بوده و این مسئله نشان میدهد که خرد شدن ذرات در شرایط فشار شدید انجام شده است.
در میلونیتهایی که خرد شدگی بسیار شدید باشد، به
سپودوتاکی لیت تبدیل میشود که ظاهری شیشه مانند و تیره رنگ داشته و به صورت رگههای ناپیوسته در بعضی از میلونیتها دیده میشوند. عموما تشکیل سپودوتاکی لیت را به ذوب سنگهای خرد شده در درجات حرارت زیاد ناشی از گرمای اصطکاک مربوط میدانند، ولی بررسیهای
اشعه ایکس و تعیین ضریب شکست ثابت نموده است که بعضی از سپودوتاکی لیت مخفی متبلورند و از خرد شدن بعضی از سنگها مانند
گرانیت بوجود میآیند، بدون آنکه عمل ذوب رخ داده باشد.
- پروتوژین یا پروتوژن : سنگی گرانیتی و مخصوص مناطق آلپی است که ساخت گنیسی دارد. در آن سریسیت ، کلریت ، اپیدوت و گدونا هم دیده میشود.
- گابرومیلونیتی : با توجه به کانیهای حرارت بالا و مقاوم گابروها ، این قبیل سنگها ممکن است به حالت میلونیت درآیند.
- پریدوتیتهای میلونیتی : مخصوصا در مناطقی که پوسته اقیانوسی به زیر صفحه قارهای کشیده میشود، با توجه به شکنندگی کانیهای آن در شرایط پوسته زمین (مخصوصا اولیوین) ، ضمن حرکت خرد میشوند و به این طریق پریدوتیت میلونیتی بوجود میآید که با ساخت ورقهای یا خطی خود مشخص میباشد.
- گنیسهای چشمی : بعضی از گنیسهای چشمی منشا میلونیتی دارند. فلدسپاتهای بزرگ آن به شکل چشم میباشد، پورفیروکلاستهایی هستند که در هنگام جریان یافتن سنگ ، به صورت بلورهای مقاوم و پابرجا باقی ماندهاند. گاهی قطعات خرد شده آن ، در دو انتها و در پناه بلور محفوظ مانده است.
- پروتومیلونیت : عبارت از میلونیتهایی که پورفیروکلاستهای زیاد داشته باشد.
- اولترامیلونیت : میلونیتهای شدیدا خرد شدهای میباشند که پورفیروکلاستهای آن بسیار اندک و یا فاقد پورفیروکلاست باشد. در حالتی که پورفیروکلاست دیده شود و اطراف آن به شدت خرد شده و کانی حالت مدور پیدا میکند.
سنگی بسیار سخت ، متراکم و دانه ریز با ساخت نواری است. این نوارها ظریف و موازی هم بوده، از نظر ترکیب شیمیایی و
کانی شناسی با هم فرق دارند. این قبیل سنگها در نتیجه دگرشکلی شدید (اولترا _ میلونیت) بوجود میآیند و با سایر سنگهای میلونیتی همراه میباشند.
کاتاکلازیت
اصطلاح کاتاکلازیت معمولا در مورد سنگهایی بکار میرود که اختصاصات دگرشکلی کاتاکلاستیک در آن ظاهر شود، ولی حد نهایی دانهای شدن (ریزدانه) که مشخصه میلونیتها است، در آن دیده نمیشود. به نحوی که به آسانی میتوان کانیها و بافت سنگ مادر را از روی قطعات موجود تشخیص داد. اصطلاح
فلیزر گابرو یا
فلیزر گرانیت ، عبارتست از سنگهای دگرگونی که در آن ، عدسیها یا قطعاتی از کانیهای اصلی یا کانیهای دست نخورده و سالم
گابرو یا گرانیت که در زمینهای از مواد خرد شده و سائیده شده قرار گرفته و سنگ ظاهری جریان یافته داشته باشد. در گسل ، خرد شدگیهای موجود که به آن برش گسلی هم میگویند، نوعی کاتاکلازیت میباشد.
فیلونیتها یا فیلیتهای میلونیتی سنگهایی شبیه فیلیتها بوده (در نمونه دستی) و در نتیجه دگرشکلی شدید سنگهای دانه ریز مانند
اسلیت ،
شیست ، یا دانه درشت نظیر گرانیت ،
گنیس و
گریواک بوجود میآید. کاهش در اندازه دانهها ، نتیجه جریان یافتن سنگ در حال جامد است که ممکن است با تبلور دوباره کانیهایی مانند کوارتز و کلسیت و یا رشد سایر کانیها که به آن
کانیهای نوظهور میگویند (مانند
میکا ،
کلریت ،
آلبیت و
اپیدوت) همراه باشد.
یکی از مشخصههای مهم در تکامل فیلونیتها ، حرکت ناهماهنگ دانهها در سطح لغزش است که سنگ ، ظاهری شیستی به خود میگیرد و به این ترتیب در آن چینهای کوچک در مقیاس میکروسکوپی بوجود میآید. محصول نهایی این فرایند ایجاد فیلونیت است که از نظر کانی شناسی و ساختمانی شبیه
فیلیت ، ولی از نظر منشا و ساخت با آن متفاوت است. کانیهای سازنده فیلونیت ، همان انواعی هستند که در فیلیت دیده میشوند و از نظر رخساره هم جز
رخساره شیست سبز محسوب میگردند.
مباحث مرتبط با عنوان