نگاه اجمالی
در سال 1919
رادرفورد نشان داده بود که با استفاده از
ذرات آلفا که از عنصر
رادیوم به صورت خود به خود صادر میشوند، که می تواند
هسته نیتروژن را بشکافد، یک هسته هیدروژن از آن خارج شده، و نیتروژن به
اکسیژن تبدیل میشود. آنچه را که کیمیاگران قرون وسطی ، به قیمت شکنجه شدن یا قرار گرفتن در معرض خطر سوزانده شدن ، بدان اعتقاد داشتند، رادرفورد به اثبات رسانیده بود و بنابراین او
کیمیاگری نوین را پایهگذاری کرده بود.
در سال 1982
کاک ،
کرافت و
والتون شتابگری با ولتاژ زیاد را اختراع کرده بودند که با حدود 750000 ولت بر یک
پروتون وارد آمد و سپس این پروتون به عنوان پرتابه برخورد با هدف
لیتیوم مورد استفاده واقع شد. پروتون اتم لیتیوم را میشکافد، و به این ترتیب انرژی معادل 15 میلیون الکترون ولت از آن آزاد میکند. این کار یک امتیاز نسبت به کار رادرفورد به نظر میرسید.
رادرفورد با بی اعتنایی آن را منبع بالقوهای از انرژی مفید تلقی کرد. او خاطرنشان ساخت که از هر 10 میلیون پروتون پرتابی فقط یکی به هدف اصابت میکند. رادرفورد گفت : «
مثل این است که بخواهیم پشه ای را در یک شب تاریک با استفاده از 10 میلیون گلوله و شانسی در تالار آلبرت (لندن) شکار کنیم».
ارنست لارنس (E.Lawrence) در ایالات متحده با اختراع
شتابدهنده حلقوی (سیکلوترون) ، اتم شکن را تکامل بخشید. در
شتابدهنده حلقوی ذرات به کمک
میدان مغناطیسی به یک دایره بیانتها هدایت کردند که میتوانست سرعتهای بالا و بالاتری به وجود آورد و بنابراین به همین نسبت انرژیهای بیشتر تولید کنند. اما هنوز شکار پشه در
شب تاریک به قوت خود باقی بود همه این قضایا در طی دو سال بعد از مرگ رادرفورد تغییر یافت.
تعبیر شکافت
اولین بار
فردریک کرولیوت کوری و
ایرن ژولیوت کوری ،
اورانیوم را در معرض
بمباران نوترونی قرار داده و به نتایج شگفت انگیزی رسیدند.
اتوهان ، شیمیدان جوان آلمانی ، که در
دانشگاه مک گیل کار میکرد و شاگرد رادرفورد بود، به کمک همکارش
فریتس اشتراسمان Fritz strassmann ، توانست با
تاباندن نوترون بر اورانیوم سبب استحاله آن به دو عنصر شد. این کار نشان داد که اورانیوم بر اثر مداخله نوترون شکافته میشود.
لیزامایتنر (Lise Meitner) ، فیزیکدان اتریشی تبار و پسر عمویش
اوتوفریش (Otto Frisch) ، برای این موضوع تعبیر شایسته شکافت را به کار بردند. واژه شکافت اصطلاحی است که در
زیست شناسی برای تقسیم
یاخته به کار میرود، لذا از زیست شناسی به عاریت گرفته شده بود.
واقعیت مهم دیگر در مورد
شکافت اورانیوم توسط بمباران نوترونی این است که این نوترون میتواند سایر اتمهای اورانیوم را نیز بشکافد و این کار میتواند زنجیروار ادامه پیدا کند. مفهوم روشن واکنش زنجیرهای این است که هر رویداد ، رویداد دیگری به وجود میآورد و این عمل تا آخر به همین ترتیب ادامه پیدا میکند.
اگر یک واکنش زنجیرهای بتواند به صورت مستمر ادامه پیدا کند، نوترونهای ناشی از یک اتم اورانیوم را بتوان به وسیله هسته اتم
اورانیوم دیگر گیر انداخت، شکافتن دیگری و رهایی نوترونهای بیشتری به وجو د خواهد آمد. انرژی بیشتری نیز آزاد خواهد شد. اگر تعداد معینی از اتمها (
جرم بحرانی) در لحظهای از زمان ، فرآیند یاد شده استمرار یابد، منجر به انفجار خواهد شد.
ذره موثر در واکنش بمباران اورانیوم ، ذرهای که خود به خود نوترونها را آزاد میکرد، اورانیوم 235 بود که در
اورانیوم طبیعی به نسبت 140/1 اتمهای اورانیوم 238 ظاهر میشود. اگر بتوان به اندازه کافی U
235 جدا کرد، انفجار مقدور است. اما به طوری که
فرمی در
پیل اتمی در
دانشگاه شیکاگو نشان داد، میتوان فرایند به نحوی تنظیم کرد که نوترونهای سریع U
235 به اندازه کافی کند شده و به تسخیر اتمهای U
238 در آیند. این قضیه منجر به تولید عنصر دست ساز انسان موسوم به
پلوتونیم شد که ناپایدار بوده و در صورتی که تعداد آن به حد معینی برسد، به انفجار میانجامد.
بمب هیدروژنی بر پایه فرآیند هسته گرمایی استوار است، که همان ابزار تولید انرژی در
خورشید است. فرآیند یاد شده نه تنها به شکافتن اتمها ، بلکه به همجوشی آنها نیز ارتباط پیدا میکند.
هسته اتم هیدروژن از یک ذره تشکیل یافته است. اگر گرما کافی باشد (مثلا در حد 2x10
4 ) چها اتم
هیدروژن با یکدیگر گداخته شده و به
هلیوم تبدیل میشوند. مازاد انرژی در این فرآیند میلیونها بار بیشتر از
انرژی شیمیایی و هزاران مرتبه بیشتر از
انرژی شکافت میباشد.
به چنین دماهایی در روی زمین در لحظه انفجار
بمب اتمی میتوان دست یافت. بنابراین ، شگرد کار در این بود که این
دیگ زودپز برای تولید بمب هیدروژنی به کار گرفته شد. بنابراین غول دیگری ، نیرومندتر از غول فرآیند شکافت، بیدار شد و سریعا تلاش برای رام کردن آن آغاز شد.
کاربرد صلح آمیز انرژی همجوشی هستهای به سهولت بهره برداری صلح آمیز از
انرژی شکافت هستهای نبود. بنابراین ، دانشمندان پیبردند که اطلاعات کمی درباره رفتار ذرات وجود دارد و برای جبران این نقص بازهم علم جدیدی پا به میدان گذاشت که
فیزیک پلاسما نام گرفت. این مورد مثال جالبی از چگونگی تحریف کلمات در کاربرد علمی بود.
مباحث مرتبط با عنوان