حذیفه بن یمان می گوید:
هنگامی که
جعفر بن ابیطالب از سرزمین
حبشه برگشت،
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در
خیبر بود. جعفر برای رسول خدا عطرهای گرانقیمت و پارچه های نفیس هدیه آورده بود .
پیامبر قطیفه ای ( پارچه ای گرانقیمت و نفیس که در بافت آن، طلا به کار رفته) را که جعفر برایش آورده بود، برداشت و فرمود:« این قطیفه را به مردی می دهم که خداوند و رسولش را دوست دارد و خداوند و رسولش نیز دوستش دارند.»
با این سخن پیامبر خدا، همه اصحاب، گردن کشیدند که ببینند آن شخص کیست. پیامبر فرمود:«
علی کجاست؟ »
عمار یاسر رفت و او را صدا زد. علی علیه السلام آمد و پیامبر خدا قطیفه را به او داد.
علی علیه السلام وقتی به
مدینه برگشت، به بازار مدینه در بقیع رفت و قطیفه را به زرگری داد تا آن را قطعه قطعه کند. مجموعا هزار مثقال شد و علی علیه السلام آنها را میان فقیران
مهاجر و
انصار تقسیم کرد.
منابع:
- بحارالانوار، ج 37، ص 105، حدیث 8 ------ امالی شیخ