حاصل همه نظریات لیبرالیسم در موردانسان چنین خلاصه میشود:
1
انسان دارای سرشتی پاک و نیک است و شر در وجود او نیست.
2
هدف از زندگی اجتماعی صرفاً تامین منافع و خواستهای فردی است.
3
زندگی سعادتمند برای همگان زمانی فراهم می شود که آزادیهای فردی در جامعه تامین و تضمین گرددآنچه سبب بروز اختلاف در زندگی انسانی می شود مداخلات غیر طبیعی از جانب دولت یا امثال آن است.
در حالی که آدمی اگر آزاد شد به ایجاب عقل و سود فردی، به همکاری و مشارکت با دیگران جلب میشود.
بنابراین از دیدگاه لیبرالیسم، تلاش آزاد و بیقید وبند و به دور از کنترل جدی دولت، منتهی به برخورداری از یک زندگی فردی منظم و آزاد می شود، زیرا در این بینش انسان دیوانه نیست که زندگی اجتماعی خود را به سوی انحراف و انحطاط بکشاند. یکی از خدشههای اساسی لیبرالیسم، شناخت و تلقی یک بعدی و ناقص آن از انسان و سرشت پییچیده او است.
انسان شناسی لیبرالیستی همانند انسان شناسی مارکسیستی بر پایه روانشناسی قرن هجدهم است که انسان راموجودی صد در صد عقلانی می انگاشت که تنها طبق موازین عقلی عمل میکند.
در حالی که روانشناسی جدید ثابت کرده است که در مقابل عقل، نفس اماره با امیال و جاذبه های رنگارنگ به شدت هر چه تمامتر وجود دارد.
اگر انسان به خود رها شود عقل او به اندک غفلتی گرفتار نفس اماره و خودخواهی می شود.
عملا این برداشت به لاابالی گری و آزادی مطلق انسان لیبرالیستی در تمام جهات و بخصوص در زمینههای اخلاقی و اقتصادی شد.
بدینگونه لیبرالیسم تز «
له فر Laisseze fair» یعنی
بگذار هر کس هر چه می خواهد بکند را پیشه خود کرد که امروزه در سطح جهانی شاهد مفاسد اخلاقی و جنایات آن هستیم.
متقابلاً طرفداران نظریه جامعهگرایی (سوسیالیسم) که این مشکل را در لیبرالیسم حل نشده یافتند، چنان پنداشتند که اگر فرد راهیچ کاره بدانند و دولت و طبقه و … جایگزین او شود موفق به حل این مشکل میشوند. اما تجربههای قرن بیستم ثابت کردند که این نظریه نارساییهای فراوانی را نیز به ارمغان آورده است.
علیرغم نظریههای گوناگونی که تا امروز مطرح شده مسئله اصلی در این زمینه که همانا انسان و شناخت و تربیت واقعی او میباشد لاینحل مانده است.
حقیقت امر این است که شناخت واقعی و تربیت حقیقی انسان در همه ابعاد زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او، جز در صلاحیت وحی نیست تجربیات تلخ قرنها و تلاش و کوشش انسان بریده از دامان وحی الهی گواهی بر این ادعاست.
کتاب آشنایی با مکاتب و اصطلاحات عقیدتی و سیاسی
نویسنده: دفتر برنامه ریزی و کتب درسی
صفحه:143-145