پس از استقلال سیاسی
پاکستان ، فکر انتخاب پایتخت مناسب که مرکزیت ثقل سیاسی و اقتصادی داشته باشد به وجود آمد. نخست شهر کراچی به عنوان پایتخت مورد بررسی قرار گرفت ، اما مطالعات انجام شده نشان داد که انتخاب شهر موجود بنا به دلایل متعدد منطقی نمی باشد و ایجاد شهر جدید از جنبه های اقتصادی (ارزش افزوده اطراف شهر جدید و امثال آن) ، اجتماعی (عدم تعلق به یک گروه اجتماعی) ، فنی (تخریب بخش قابل توجهی از امکانات موجود) و با توجه به جنبه های شهرسازانه (ایجاد هسته مناسب برای یک جهان شهر) قابل توجه است. لذا با عنایت به مرکزیت ثقل و واقع شدن در محور جاده ابریشم ،
اسلام آباد به عنوان پایتخت در مجاورت شهر راولپندی انتخاب شد. برنامه ریزی این شهر از سال 1959 آغاز و تا سال 1963 به طول انجامید و در سال 1961 نیز وارد مرحله اجرایی شد (دوکسیادیس ، 1369).