عایشه به دلیل نسبتش با
رسول اکرم صلی الله علیه و آله از احترام خاصی برخوردار بود.
امام علی علیه السلام مقدمات سفر او را فراهم ساخت و به
محمد بن ابی بکر دستور داد خواهرش را همراهی کند و او را به
مدینه برساند. امام به همه یاران مَدَنی خود که مشتاق بودند به مدینه بازگردند، اجازه داد عایشه را تا مدینه همراهی کنند و به این نیز اکتفا نکرد و چهل تن از زنان محترم و سرشناس
بصره را همراه او راهی مدینه کرد.
روز شنبه، یکم
ماه رجب سال 36 کاروان عایشه به راه افتاد و عدهای از مردم، او را مشایعت کردند. عایشه در برابر محبّتهای امام علی علیه السلام بیاختیار منقلب شد و به مردم گفت:« فرزندان من! برخی از ما به برخی دیگر اعتراض میکنند، ولی این کار سبب تعدّی نگردد. به خدا سوگند، میان من و علی، جز آنچه میان زن و بستگان او رخ میدهد چیز دیگری نبوده است. او اگر چه مورد خشم من قرار گرفت، از اخیار و نیکان است.»
امام علیه السلام از سخنان عایشه تشکر کرد و افزود:« مردم! او همسر پیامبر شماست.»
آن گاه او را تا مسافتی مشایعت کرد. چهل زنی که به فرمان امام علیه السلام عایشه را همراهی میکردند، لباس مردانه پوشیده بودند تا غریبهها خیال کنند آنها مرد هستند و به ذهن کسی افکار ناروا درباره آنان و همسر رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطور نکند.
عایشه نیز تصور میکرد که علی علیه السلام برای حفاظت از او مأموران مرد گماشته است و پیوسته از این موضوع گِله کرد تا وقتی به مدینه رسید و دید آنها زن هستند. آنگاه از اعتراض خود پوزش خواست و گفت:« خدا فرزند ابوطالب را پاداش نیک دهد که حرمت رسول خدا را دربارهی من رعایت کرد.»
منابع: