حسن بن علی وشاء میگوید:
من برای اینکه به امامت
حضرت امام رضا علیه السلام ایمان پیدا کنم، مسائل زیادی را در نامهای نوشتم تا از او بپرسم و او را در امر
امامت امتحان کنم. به خانه او رفتم، و در پی فرصتی بودم که خانه خلوت شود و نوشتهام را به دست او بدهم. گوشه ای نشستم و در فکر بودم. عده ای هم منتظر دیدار امام نشسته بودند و با هم سخن میگفتند.
در همین هنگام، پسر بچه ای بیرون آمد و پرسید:«کدام یک از شما حسن بن علی وشاء پسر دختر الیاس بغدادی هستید؟»
من بلند شدم و گفتم:«من هستم.»
او کاغذی به دستم داد و گفت:«امام به من امر فرموده این نوشته را به تو بدهم.»
من نوشته را از او گرفتم و آن را خواندم. به خدا قسم در آن نوشته، امام رضا علیه السلام تمام سؤالات مرا جواب داده بود. از آن پس به امامت او ایمان آوردم و مذهب
واقفیّه را ترک گفتم.
منابع:
بحارالانوار، ج 49، ص 44، ح 37. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 250.
مراجعه شود به:
معجزات حضرت رضا علیه السلام