الکترومغناطیس (
Electromagnetism)
تاریخچه پیدایش الکترومغناطیس
مبدا علم
الکتریسیته به مشاهده معروف
تالس ملطی (
Thales of Miletus) در 600 سال قبل از میلاد بر میگردد. در آن زمان تالس متوجه شد که یک تکه
کهربای مالش داده شده خردههای کاغذ را میرباید. از طرف دیگر مبدأ علم
مغناطیس به مشاهده این واقعیت برمیگردد که بعضی از سنگها (یعنی
سنگهای ماگنتیت) بطور طبیعی
آهن را جذب میکند. این دو علم تا سال 1199 - 1820 به موازات هم تکامل مییافتند.
در سال 1199-1820 هانس کریستان
اورستد (1777 - 1851) مشاهده کرد که
جریان الکتریکی در یک سیستم میتواند
عقربه قطب نمای مغناطیسی را تحت تأثیر قرار دهد. بدین ترتیب الکترومغناطیس به عنوان یک علم مطرح شد. این علم جدید توسط بسیاری از پژوهشگران که مهمترین آنان
مایکل فاراده بود تکامل بیشتری یافت.
جیمز کلرک
ماکسول قوانین الکترومغناطیس را به شکلی که امروزه میشناسیم ، در آورد. این قوانین که معادلات ماکسول نامیده میشوند، همان نقشی را در الکترومغناطیس دارند که
قوانین حرکت و
گرانش در مکانیک دارا هستند.
پیشگامان علم الکترومغناطیس
اگر چه تنفیق الکتریسیته و مغناطیس توسط ماکسول بیشتر مبتنی بر کار پیشینیانش بود. اما خود او نیز سهم عمده ای در آن داشت. ماکسول نتیجه گرفت که
ماهیت نور ، الکترومغناطیسی است و سرعت آن را میتوان با اندازه گیریهای صرفا الکتریکی و مغناطیس تایین کرد. از اینرو
اپتیک و الکترومغناطیس رابطه نزدیکی پیدا کردند. تکامل
تعداد بازدید ها: 302267