مقدمه
با این که از عمر کهنترین بخش پوسته اقیانوس عظیم آرام کمی بیش از 200 میلیون سال میگذرد، با این حال خود عارضه بسیار کهنتر بوده و تاریخ پیدایش آن سراسر
دوران فانروزوئیک و شاید جلوتر از آن را شامل میگردد. از جمله اساسیترین تفاوتهای بین اقیانوس آرام و
اقیانوس اطلس ، احاطه شدن آن بوسیله فرولغزهای فعال است. محل فرولغزشهای این اقیانوس نقش موثری در
تاریخ زمین شناسی آن بر عهده داشته و بین فرآیند پوسته زایی و گسترش آن را از یک طرف و عمل انهدام و ویرانگری پوسته قدیمی را از طرف دیگر تعادل برقرار می سازد.
رشته کوههای زیردریایی این پهناب عظیم برخلاف دیگر اقیانوسها بطور قرینه جایگزین نشده و در فاصله بسیار کمتری از حاشیه خاوری در مقایسه با حاشیه غربی قرار گرفتهاند. این رشته از نقطهای واقع میان انتهای جنوبی
نیوزلند و کرانههای قاره جنوبگان آغاز گردیده و رو به سوی شمال تا طول جغرافیایی 120 درجه غربی پیش میرود و سپس در راستای تقریبی شمال به جنوب تحت عنوان برجستگیهای آرام شرقی قرار میگیرد. رشته کوههای مزبور از جمله بخشهای معدودی است که به کمک دستگاههای اقیانوس نگاری و کاربرد وسایل نوین ژئوفیزیکی و استفاده از ناوک غواصی که به دوربینهای تلویزیونی و عکاسی بسیار قوی مجهز است، موشکافانه از نزدیک مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
رشته کوههای اقیانوس آرام نیز همانند رشته کوههای میان اقیانوس اطلس بوسیله شماری گسل که امتداد آنها تقریبا بر محور رشته کوهها عمود است، قطع گردیده و برجستگیهای آرام شرقی را در چند مورد به مرکز گسترشی فعالی به نام خلیج کالیفرنیا مربوط میسازند. عدم تقارن چشمگیر بستر اقیانوس آرام نسبت به رشته کوههای مزبور به واقعیت استثنایی و شگفت انگیزی به نام لغزش قاره آمریکا و به زیر رفتن پوسته بخشهای شرقی اقیانوس در ارتباط است.
رشته کوهها و برجستگیهای اقیانوس آرام
به کمک وسایل بسیار پیشرفتهای که بوسیله سازمانهای علمی و پژوهشی در سالهای اخیر بکار گرفته شده ، نهشتهای سولفیده موجود در برجستگیهای آرام خاوری تحت آزمایش واقع شده و بر دانش روز در زمینه شناخت اقیانوس آرام به نحو چشمگیری افزوده است. پژوهشگران فرانسوی به کمک ناوک غواصی به نام
سپانا ، دست به شناسایی اقیانوس آرام زده و به جزئیات مهمی در زمینه نحوه پیدایش پوسته اقیانوسی است یافتهاند و با نیم رخ برداریهای طولی و عرضی ، آگاهیهای بس گرانبهایی از برجستگیهای آرام شرقی کسب کردهاند.
برجستگیهای مزبور که پهنای آن به حدود سی کیلومتر و ارتفاعشان از کف دریا به 500 متر بالغ میگردد، به وسیله فروزمینی به موازات محور آن شکافته شده و دامنههای آن به آرامی به سوی اعماق مخاکی سرازیر میگردد. فزونی پهنای برجستگیهای مزبور را بایستی زائیدهای از روند گسترش بستر اقیانوس به شمار آورد. بررسی نوارهای مغناطیسی روندهای گسترشی گوناگونی را به میانگین 4.5 سانتیمتر در سال نشان میدهد. که این رقم بزرگتر از روند گسترش
اقیانوس اطلس میباشد.
اگر روند مزبور را اساس محاسبات قرار دهیم، به رقمی برابر 40 میلیون سال برای پیدایش سراسر بستر شرقی اقیانوس آرام خواهیم رسید. ساختمان بخش شمالی برجستگیهای مزبور ، واقع در غرب آمریکای مرکزی نسبت به دیگر جاها از پیچیدگی و ابهام خاصی برخوردار است. محور این بخش را شماری
گسلهای ترانسفورم بزرگ قطع میکنند که فاصله آنها از هم حدود 200 تا 300 کیلومتر است. بین گسلههای مزبور ، گسلههای کوچکتری نیز وجود دارد که فاصله آنها از هم حدود 10 کیلومتر میباشد.
بررسیهای مورفولوژیکی
بررسی های سالهای اخیر نشان داده است که از ارتفاع برجستگیها در مجاورت گسلههای بزرگ کاسته شده و در عوض هرچه از آنها دورتر شود بر ارتفاعشان افزوده میگردد. و با رسیدن به وسط دو گسله بزرگ به بلندترین ارتفاع دست مییابند. و نیمرخ میان دو گسله بزرگ ، گنبد عظیمی از گدازههای آذرین را مجسم میسازد. گنبدهای کوچکتر که میان گسلههای کوچکتر قرار گرفتهاند، شباهت فراوانی به تاولهای بزرگ دارند و هر کدام از آنها احتمالا مرکز گسترش کوچکی را تشکیل میدهند.
زمین شناسان براین باورند که
پوسته اقیانوسی جدید به وسیله فعالیت همین مراکز گسترش کوچک که تعدادشان بسیار زیاد است، زاییده میگردند. در سال 1981 برای شناخت هرچه بیشتر ساختمان زیر پوسته ، در فروزمین
کاستاریکا واقع در بستر اقیانوس آرام چاه عمیقی حفر گردید، این چاه که در بخشی از برجستگیهای آرام شرقی بین آمریکای جنوبی و
جزایر فعال گالاپاگوس قرار داشت ، تحت شماره 504B شماره گذاری شد و بستر اقیانوس را تا ژرفای 1076 متر شناسایی نمود و معلوم شد که پوسته این قسمت بایستی حدود 6 میلیون سال عمر داشته باشد.
حاشیه شرقی اقیانوس آرام و گسل سن اندریاس
حاشیه شرقی اقیانوس آرام در مقایسه با حاشیه غربی آن تفاوت بسیار دارد. حاشیه مزبور به دلیل حرکت غرب سوی صفحه قاره امریکا ، زمینهایی را از دست داده و ویژگی فرولغزشهای آن نسبت به محلهای فرولغزش حاشیه غربی بسیار متفاوت است. مرز میان صفحات حامل اقیانوس آرام و آمریکای شمالی از خلیج کالیفرنیا به سمت شمال بوسیله شماری گسلههای ترانسفورم قطع گردیده و کانونهای
زمین لرزه آن کلا در عمق کم (10 کیلومتر) قرار دارند و گسله سن اندریاس در همین حاشیه واقع است. با وجود اینکه حرکات فردی در امتداد گسله سن اندریاس و دیگر گسلهای مشابه آن کاملا کوچک میباشد. ولی اثر جمعی حرکات مزبور در طول مدتی معادل یک میلیون سال کاملا قابل توجه است.
زمین لرزههای مرتبط با گسل سن اندریاس
مقدار حرکت افقی حاصله از زمین لرزه سان فرانسیسکو در سال 1906 در امتداد گسله سان اندریاس رقمی معادل 5 متر بوده و مقدار جابجایی زمین در زلزلههای پیش از آن مانند زمین لرزه در اوئنز (Owens Valley) حدود 4 متر میباشد. بدیهی است مجموع جابجاییهای زمین در مدتی برای یک میلیون سال به رقم قابل توجهی بالغ خواهد گردید. قاره آمریکای شمالی طی دورههای سوم و
ژوراسیک روی بستر شرقی اقیانوس آرام لغزیده و گسله سن اندریاس مرز میان صفحههای اقیانوس آرام شمالی و صفحه حامل قاره آمریکای شمالی را تشکیل میدهد. اقیانوس آرام نسبت به آمریکای شمالی رو به سوی شمال و در جهت ژرفنای الوشن (Aleation) حرکت میکند و به همین جهت زلزلههایی را که گاهگاه در کالیفرنیا روی میدهد، موجب میگردد.
از صفحه آرام شرقی یا صفحه فرلون بخش عظیمی تاکنون به زیر صفحه آمریکا لغزیده است و فقط دو صفحه کوچک یکی به نام
صفحه کوکس (cocos) واقع در جنوب گسله سن اندریاس و دیگری
صفحه هوان دفوکه (Juan de Fuca) واقع در غرب مرکز ایالات متحده آمریکا و کشور کانادا به جای مانده که آنها نیز در حال فرولغزی میباشند. از آنجایی که برجستگیهای آرام شرقی به تدریج به زیرصفحه آمریکای شمالی فرو میلغزند، از این رو مرز میان آنها که منطقه بیثباتی است به آرامی به سوی حاشیه قارهای نزدیک میشود و تماس میان صفحه اقیانوس آرام و صفحه آمریکای شمالی را برقرار میسازد.
مباحث مرتبط با عنوان