معاویه نیازمند دست یابی به افتخارهایی در جامعه جدید بود. مهم ترین افتخار برای او، مصون ماندن از توبیخ و برکناری بود. در زمان عثمان همه فرمانداران عمر، حتی افرادی مانند:
عمار یاسر،
سعد وقاص،
ابو موسی اشعری و
مغیره بر کنار یا توبیخ شدند.
هنگامی که از
عثمان پرسیدند: چرا معاویه را عزل نمی کنی، گفت:
عمر بر کنارش نکرد، من نیز نمی کنم. عمر نسبت به حکومت اشرافی معاویه و بی اعتنایی اش به احکام اسلام سخت نگرفته بود؛ زیرا او را در برابر قدرت گرفتن احتمالی
بنی هاشم در آینده، پایگاهی استوار می دانست.
امام علی علیه السلام و
امام حسن علیه السلام این کار عمر را برتری و افتخار نمی دانستند. امام حسن علیهالسلام به معاویه چنین نوشت: عمر تو را فرماندار ساخت، ولی تو به خیانت روی آوردی و از اعتمادش سوء استفاده کردی.
افتخار دیگر معاویه، بارگاه باشکوهش بود. او با غرور می گفت: من نخستین پادشاهم. وی افتخارهای دیگری نیز برای خویش بر می شمرد. برای نمونه، در نامه ای به امیر مومنان علی علیهالسلام چنین نوشت: پدرم در جاهلیت از بزرگان بود و عمر مرا فرماندار
شام کرد. من از خاندان ((ام حبیبه (رمله دختر ابوسفیان)|همسر پیامبر))، دایی مومنان و نویسنده وحی هستم.
حضرت پس از خواندن نامه او فرمود: آیا فرزند
هند جگر خوار به برتری هایش افتخار می کند؟!
منابع:
- رسایل، صص 344 و 385.
- انساب الاشراف، ج 4، ص 499.
- مختصر تاریخ دمشق، ج 25، صص 7 و 30.
- بحار الانوار، ج 44، ص 79.
- الغدیر، ج 9، ص 35.
- مختصر تاریخ دمشق، ج 9، ص 161.
- تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 232.
- انساب الاشراف، ج 5، ص 119.