من به دلیل خوبی به طبیعت اعتقاد دارم و آن این است که تمام موجودات زنده یک غریزه الهامی یا طبیعی برای حل مسائل زندگی دارند و اگر آنها غریزه فطری را نداشتند زندگی از بیلیونها سال به این طرف مرده بود و نور حیاتی در آن دیده نمیشد دنیایی که ما میشناسیم دنیای دانش و دنیای عالم هنرها و پیشه ها،فلسفه و جامعهشناسی دنیای کاملا نویی است و بیش از دو یا سه هزار سال بر عمر آن نگذشته است.
پیش از این در طول صدها هزار سال که انسان و اجداد او مستقیما از زمین اعاشه میکردند میدانستند چگونه مسائل حیات را حل کنند آنها بسیاری از چیزها را نمیدانستند و به موضوع آن جاهل بودند و از خیلی چیزها نگرانی و هراسی نداشتند و اکنون اطلاع بر موضوع این چیزها است که در طول این سه هزار سال کشف شده و نتایج این اکتشاف به ظهور رسیده است اما در هر زمانی وقتی انسان به کشف مهمی نائل میآید و مثلاً در دورهیی که باروت ، ریاضیات ، فلسفه را کشف میکند چیزهایی لایتغیر میماند که بین آن چیزها ثابت تر از همه ، انسان، جسم او و خوراکش میباشد که برای وجود او لازم است تا دستگاه بدن خود را نگهداری کند.
تحول انسانی به قدری کند و بطی است که پیش از هزار سال وقت لازم است تا پس از آن در کوچکترین تغییری که در حیوانی چون انسان به وجود میآید به چشم دیده شود و یا کشف گردد.
بالنتیجه ، در مدتی کمتر از صدهزار سال انسان مکلف بوده است با موفقیت مسائل زندگی را حل کند و اگر این کار را نکرده بود باقی نمیماند بدن او در طول این مدتدراز کم تغییر کرده و احتیاجات بدن او لایتغیر مانده است ، اولین مراحل قبل از هر چیز بین احتیاجات او غذا وجود دارد و این غذا تغییر زیادی نیافته ولی در طول این سالها دندان های انسان ضعیف گردیده و قد او به تدریج خمیده شده است.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد