در
ادیان الهی ، حهان از ابتدایی ترین تا عالی ترین آن این مطلب موج می زند که بشر، دارای گوهر یکسان است.
همه از خیری قدسی بر آمده اند و مایه های قدسیت در جانشان نهفته است و همه باید در مسیری واحد و با رویکردها ، اصول ، ضابطه ها و معیارهای واحد یکسانی اداره شوند، منتهی فرقی که در ادیان وجود دارد این است که هر دینی این حقیقت را در اختیار خود می داند ، ولی مسأله مهم، اعتقاد به چنین عقیده سترگ و ارزشمندی است.
نتیجه این اعتقاد مشترک میان ادیان، این است که هیچ انسانی نباید توسط انسانهای دیگر مورد ظلم و بهره کشی و
استثمار و ستمگری قرار بگیرد و با همین رویکرد ادیان است که نوع دوستی ، در ادیان ، محترم شمرده شده است.
- این نوع دوستی گسترده را در زبان سعدی چنین می بینیم:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
- در قرآن مجید ، نوعیت بشر، واحد ترسیم و تصویر گردیده ، که اشاره ای تام و کاملی به وحدت نوعی بشر، که اسلام آن را به صورت پررنگی مطرح فرموده است، دارد: « هو الذی خلقکم من نفس واحده» .