مقدمه
هدف اساسی
مکتب اسلام ایجاد رشد در فرد و جامعه است. این مکتب یکی از پایههای کار خود را بر پاداش نسبت به اعمال نیک و مجازات نسبت به اعمال بد گذارده است. اعلام این پاداشها و مجازاتها و بشارت نسبت به نتیجه اعمال نیک و ترساندن از نتیجه اعمال زشت ، و پیاده نمودن آنها ، اساس بعثت پیامبران
توحید میباشد و در آیات متعددی از قرآن ، این اصل را مشاهده مینماییم.
عملکرد نظام پاداش و مجازات در رابطه با رشد و تکامل فردی و اجتماعی
بشارتها و پاداشها براساس تصمیم فرد به اعمال صالح و پیاده کردن آنها انجام میپذیرد و زندگی جاوید با جنبههای معنوی و مادی متعدد که ارضای غرایز مختلف را نیز در بر دارد، شامل میگردد. در بعضی موارد این پاداشها نامحدود و بیحساب هستند. علاوه بر پاداشهای اخروی پاداشهای دنیوی ، مانند برخوردار بودن از احترام و اعتماد جامعه ، به فرد اعطا میگردد و البته از همه مهمتر رضایت خداوند از او میباشد.
از طرف دیگر مجازاتهای سخت در انتظار افرادی که منکر وجود خداوند گردیده و یا با اتخاذ قیافه منافقانه مانع سیر تکاملی جامعه میگردند، میباشد. مجموعه این تعالیم ، به منظور ایجاد حرکت و رشد در فرد و جامعه و از بین بردن موانع رشد و تکامل میباشد و بطور کلی جنبههای امیدوار کننده ارجحیت دارند. ناامیدی از بخشش گناهان به عنوان یک گناه کبیره و کفر را ناشی از یاس از رحمت خداوند تلقی مینماید.
چرا اکثرا انسانها در یک مرحله از زندگی به یک احساس یاس و گناهکاری میرسند؟
با توجه به سیر نوسانی که اغلب افراد بشر بین مسیر تکامل و سقوط میپیمایند و محدود بودن سیر تکامل کاملا مستقیم به پیامبران الهی و معصومین ، اکثریت افراد بشر به علت ابتلای به گناه ، به حق خود را گناهکار احساس مینمایند. در این مکتب راه جبران گناهان ، بوسیله پشیمیانی ، ترک و جبران نتایج اعمال ، آموزش داده میشود.
آیا برای همه راه بازگشتی هست؟
اگرچه با یک دید میتوان کلیه گناهان را در رابطه انسان با خداوند تلقی کرد، ولی بعضی از آنها مانند ترک عبادات که حق الله نامیده میشوند و در صورت ترک و جبران ، امکان بخشش دارند. گناهانی که در رابطه انسان با جامعه و مردم به وجود آمدهاند، باید حق به صاحب حق بازگردانده شده و از او عذرخواهی شود. پشیمانی و ترک و توبه به درگاه خدا ، امکان بخشش را فراهم میآورد. دستورالعمل بسیار جالب دیگر اینکه ، اعمال نیک ، قدرت از بین بردن اعمال بد را دارند و این خود وسیلهای برای بازگشت و ایجاد حرکت تکاملی و رشد در جامعه است و حتی با توبه ، ایمان به خدا و اعمال صالح ، ممکن است اعمال بد به اعمال نیک تبدیل گردند.
اصل پاداش و مجازات در روان درمانی
روان درمانی نیز باید بر همین اساس استوار باشد. روشهای ظاهرا ترحم آمیز که مجازاتها را تخطئه مینمایند، نشانگر برداشتی سطحی از طبیعت بشر و جنبههای روانی او میباشند. در این مذهب ، قصاص وسیله حیات بخشیدن به جامعه تلقی شده است. مجازاتهای اجتماعی ، به منظور ایجاد یک اجتماع سالم الزاما باید پیاده گردند تا علاوه بر مجازاتهای اخروی ، از ادامه اعمال ضد اجتماعی جلوگیری به عمل آید. بدیهی است که این مجازاتها تنها در صورت برخوردار بودن از تعقل (مکلف بودن فرد) پیاده میگردند.
نکته دیگری که از این اصل میتوان در روان درمانی فردی و گروهی استفاده نمود، این است که در مواردی که فرد احساس تقصیر و گناه افراطی میکند که به نوعی مانع زندگی و پیشرفت تکاملی او میگردد، باید روشهای جبران را مورد ارزیابی قرار داد و از طریق وادار نمودن فرد به پیاده کردن این روشها ، او را به رحمت خداوند امیدوار ساخت و به فعالیت تکاملی و رشد بیشتر وادار نمود.
نتیجه بحث
مساله جبران اعمال زشت و بازگشت به خط مستقیم تکاملی ، فصل بسیار عظیمی را در
فرهنگ اسلامی تشکیل میدهد. نکته مهمی که در این آموزشها جلب توجه میکند، لزوم توجه به گناهان ، اقرار و به زبان آوردن آنها و عذرخواهی از خداوند است. وقتی این آموزش را با برداشتهای دیگر اسلامی ترکیب نماییم، یعنی به این موضوع توجه نماییم که یک فرد مسلمان ، خداوند را در همه حال ناظر و با خود میبیند، مفهوم و معنی این آموزش کاملا مشخص میگردد.
این فردی که به علت عوامل مختلف اقدام به گناه نموده است، مراحل زیر را میپیماید:
- به اعمال بد خویش آگاه میگردد و تصمیم به ترک آنها میگیرد.
- آنها را در ذهن خود خطور و مورد توجه قرار میدهد و سپس به زبان میآورد.
- بر حسب مورد ، نسبت به جبران آن اقدام مینماید.
- از این اعمال در مقابل خداوند پوزش میطلبد و از او طلب بخشش میکند.
مجموعه این فرآیند که یک رابطه معنوی بین انسان و خداست، میتواند ایجاد آرامش کاملی بنماید و فرد را از احساس گناه و عوارض آن رهانده و مسیر رشد و تکامل روحی و جسمی فرد را فراهم آورد.
مباحث مرتبط با عنوان