امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید :
" اگر نیکی کنی به کسی و او را مشمول انعام و خوبی قرار دهی آن کس هر که باشد رهین احسان تو و در فرمان تو و تو نسبت به او فرمانده خواهی بود ، و اگر نسبت به کسی استغنا و بی نیازی بورزی آن کس هر که باشد و دارای هر مقام باشد تو نیز مانند او و شخصی مثل او خواهی بود و اگر نسبت به کسی نیاز بورزی و از او حاجت بخواهی و استمداد کنی آن کس هر که باشد تو بنده او و رهین او و زیر دست او خواهی بود " (غررالحکم ، چاپ دانشگاه تهران ، ج / 2 ص . 584)
این کلمات بزرگ چنانکه ظاهر است مربوط به عزت و شرافت و آزادگی و زندگی شرافتمندانه است . برای انسان در این جهان موهبتی بزرگ تر از احساس عزت و شرافت نیست و هیچ زنجیری و زندانی بالاتر و خرد کننده تر از این نیست که احساس نماید در زندگی اسیر و مقهور و بنده دیگران است ، ناچار است عقیده دیگران را بجای عقیده خود بگیرد و اراده دیگران را بجای اراده خود اجرا کند ، فکر و نقشه دیگران را بجای فکر و نقشه خود عمل کند ، به هوا و هوس و آرزوهای دیگران احترام بگزارد ، تن به ذلت و اسارت و ستم بدهد .
برای آزادمردان ، مردن و زیر خاک رفتن بسی ترجیح دارد بر اینکه خوار و ذلیل و اسیر و بنده زندگی کنند . امیرالمؤمنین به فرزند برومندش حسن بن علی علیهما السلام میفرماید :
"
هرگز بنده دیگران نباش ، خداوند تو را حر و آزاد آفریده است (
نهج البلاغه ، نامه . 31)
در آغاز جنگ
صفین همینکه سپاه علی علیه السلام و سپاه
معاویه به یکدیگر نزدیک شدند سپاه معاویه پیش دستی کردند و جلو آب را بر سپاه علی گرفتند و مانع استفاده آنها از آب شدند و این را برای خود به فال نیک گرفتند .
خبر به علی علیه السلام رسید ، پیغام و نامهای برای معاویه فرستاد که ما آمدهایم بلکه بتوانیم از طریق مذاکرات اختلاف را حل کنیم و نگذاریم کار به کشتار و خونریزی بکشد و تو پیش دستی کردی و سواران خویش را برای جلوگیری از استفاده آب فرستادی ، گذشته از اینکه تو زمینه مذاکرات مسالمت آمیز را با این عمل خویش خراب کردی و سواران خویش را برای جلوگیری از استفاده آب فرستادی ، و گذشته از اینکه تو از قانون مردانگی و انسانیت خارج شدی و دست به عمل ناجوانمردانهای زدی و میخواهی از تشنگی سپاه من برای سپاه خودت کمک بگیری بدان که اگر از تصمیم ناجوانمردانه خود منصرف نشوی اصحاب و یاران من نخواهند نشست و منتظر اجازه تو نخواهند ایستاد ، مردانه تو را و سپاه تو را از آب دور خواهند ساخت .
ولی معاویه که این کار را برای خود فتحی میدانست چنان مست و مغرور شده بود که این سخنان در روح او تأثیری نکرد . اینجا بود که علی علیه السلام با چند جمله چنان حس آزادگی و شرافتمندی اصحاب و یاران خود را تحریک کرد که در اندک زمانی محل آب را به تصرف خویش در آوردند . به آنها فرمود :
"
همانا معاویه گروهی از گمراهان و نادانان را دور خود جمع کرده و از جهالت و نادانی آنها استفاده کرده و آب را بر شما گرفته است . آیا میدانید به چه وسیله میتوانید سیراب شوید ؟ همانا این شمشیرها را با خون کثیف این گمراهان سیراب کنید تا خودتان از آب گوارا سیراب شوید .
مردنی هست و زندگیای . مردن در این است که زنده بمانید و مغلوب و محکوم و محتاج باشید ، و زندگی در این است که بمیرید ولی با فتح و ظفر و غلبه " (نهج البلاغه ، خطبه . 51)
این جملههای آتشین غوغایی بپا کرد و در اندک زمانی دشمن از محل آب دور افتاد .
یاران علی خواستند انتقام بکشند و مانع آب برداشتن دشمن شوند ولی علی راضی نشد ، فرمود من هرگز دست به این گونه کارهای ناجوانمردانه نمیزنم .
علی علیه السلام در ضمن جملههایی که در اول گفتار از آن حضرت نقل کردیم ، به راه و طریقی که حس آزاد منشی و شرافت انسان را حفظ میکند اشاره میکند ، میفرماید :
آن چیزی که بشر را اسیر میسازد همانا احتیاج و قبول کردن عطایا و بخششهای مردم است .
احتیاج و دست پیش این و آن دراز کردن است که شرافت انسان را لکه دار میکند و همانا بی نیازی و احتیاج نداشتن است که حافظ کرامت و عزت و شرافت آدمی است ، و از همین جاست که کار و کسب و هر چیزی که احتیاج انسان را از ابنای نوع خودش رفع میکند مقام مقدس و محترمی پیدا میکند ، زیرا چه چیزی مقدس تر و محترم تر از آن چیزی که آبرو و حیثیت آدمی را نگهداری کند .
ایضا به آن حضرت نسبت داده شده که فرمود :
"
اگر میخواهی آزاد باشی و حریت داشته باشی مانند بندگان و غلامان زحمت بکش و کار کن ، امید و آرزوی خود را از مال و ثروت جمیع فرزندان آدم قطع کن ، هرگز چشم طمع به مال و ثروت و اندوخته دیگران نداشته باش . اگر کار و کسبی به تو پیشنهاد شد نگو این کار کسر شأن من است و درجه و مقام مرا در اجتماع پست میکند ، زیرا هیچ چیز به اندازه اینکه انسان از دیگران توقع و تقاضا داشته باشد و از دیگران استمداد مالی کند انسان را پست و حقیر و خوار نمیکند . تو تا وقتی که نسبت به دیگران بی نیازی و استغنا بورزی و چشم طمع به مال کسی نداشته باشی و از احدی عطیه و هدیه نخواهی و از کسی توقع و تقاضا نداشته باشی از همه مردم بلندقدرتر خواهی بود " (مضمون رباعی منسوب به علی علیهالسلام)
رسول خدا فرمود :
"
از رحمت خدا دور است آن کسی که سنگینی زندگانی خود را روی دوش اجتماع بیندازد " (اصول کافی ، ج 5 ، ص . 72 )
در حدیث دیگر است :
"
آن کس که برای عائله خود زحمت میکشد و رنج میبرد مانند کسی است که در راه خدا جهاد میکند " ( اصول کافی ، ج 5 ، ص . 88 )
منبع : حکمتها و اندرزها
نویسنده : شهید استاد مرتضی مطهری
صفحه : 85