یک سوال مهم
ممکن است گفته شود که انسان مومن نیز خدا را بر خود حاکم کند، خواست او را خواست خود میداند و هر چه او میگوید عمل میکند و نقطه اوج توحید و ایمان، سراپا تسلیم خدا شدن و به کلی خود را فراموش کردن است پس انسان موحد هم از خود بیگانه است .
اینطور نیست بلکه برعکس در حالی که انسان هویتی خدایی دارد که از اونشأت گرفته، به سوی او باز میگردد. حقیقت او عین ربط به خدا و تسلیم خدا شدن، عین بازیافتن خویش است.
خدا اصل ماست و ما با تسلیم خداشدن شدن، اصل خویش را باز می یابیم.
ما از آن خداییم و به سوی خدا باز میگردیم .
اگر خود را بیابیم خدا را مییابیم، اگر تسلیم او شدیم و خدا را یافتیم خود را یافتهایم.
با این دید حدیث شریف: هرکس خود را شناخت ،خدا را شناخت معنا مییابد.
این نکته نیز شایان توجه است که در برخی از آیات، از اهتمام به خود نکوهش شده است که مقصود اهتمام به خود حیوانی و غفلت از آخرت و بدگمانی به وعدههای خداوند است.
کتاب: انسان شناسی
نویسنده: محمود رجبی
صفحه: 81