سعادت هر چیزی عبارت است از رسیدنش به خیر وجودش تا بوسیله آن کمال خود را یافته و در نتیجه متلذذ شود. و سعادت در انسان که موجودی مرکب است (مرکب از روح و بدن) عبارت است از رسیدن به خیرات جسمانی و روحانیاش و متنغم شدن به آن است. |
تفاوت سعادت و خیر
تفاوت میان
سعادت و خیر این است که سعادت مخصوص نوع و یا اشخاص است ولی لفظ خیر عام است و به غیر انسان هم اطلاق میشود.
سعادت در منطق انبیا
سعادت چیزی نیست که در درون ذات انسان باشد و حتی نارساییهای محیط و
خانواده و
وراثت در مقابل تصمیم و
اراده انسان قابل تغییر و دگرگونی است مگر آنکه اصل اراده و
آزادی انسان را انکار کنیم.
ارکان سعادت بشر طبق قرآن کریم
طبق بیان
قرآن کریم در
سوره عصر ارکان سعادت و نجات انسان از زیانکاری در چهار چیز است.
اساسیترین رکن نجات و سعادت انسان
ایمان است. آنجا که خداوند متعال میفرماید: «
ان الانسان لفی خسر الا الذین امنوا»
اولین تفاوت انسان با حیوان در زندگی اجتماعی اوست که سبب شده انسان در زندگی با دیگران هم بهرههای فراوان ببرد و هم وظایف و تکالیفی در قبال این بهرهها داشته باشد.
آنجا که پای وظایف اجتمایی در میان است دیگر
غریزه و طبیعت حکم فرما نیست و نمیتواند نقطه اتکا قرار گیرد. زیرا معمولا انجام این امور برخلاف میل و غریزه است مثل
امانتداری و
فداکاری ، آنجاست که نیاز به نقطه اتکایی برای ارضای روح در انجام این فعالیتها احساس میشود و آن نقطه اتکا فقط ایمان است.
عمل صالح
رکن دیگر نجات بشر
عمل صالح است : «
... و عملوا الصالحات»
گاه مردمی پیدا میشوند که به
خدا و پیامبران و
کتب آسمانی ایمان دارند ولی در اثر بعضی انحرافات و اشتباهات گمان میکنند که تنها ایمان داشتن کافی است و عمل اهمیت چندانی ندارد. یا برخی عمل میکنند و عملشان هم متکی به ایمان و عقیده است ولی در تشخیص عمل اشتباه میکنند و چه بسا دیده میشود که مردم از روی عقیده و ایمان زحمتها میکشند اما بیهوده ، و کوچکترین اثر نیکی بر اعمال آنها مترتب نیست.
توصیه به ایمان و عمل صالح
رکن دیگر سعادت و نجات بشر طبق آیات قرآن تشویق دیگران به ملازمت ایمان و عمل صالح است : «
و تواصوا بالحق»تا جامعه تحت تاثیر تلقین کارهای خیر به سوی
سعادت و رستگاری حرکت نماید.
توصیه به صبر
توصیه افراد به
صبر و استقامت رکن دیگری از ارکان سعادت بشر است : «
وتواصوا بالصبر» تا افراد جامعه در مقابل ناملایمات و دشواریها شکست نخورده و با صبر و پایداری به سعادت برسند.
ارکان سعادت بشر طبق روایات
در روایاتی که از معصومین علیهالسلام نقل شده است به مسائل مختلفی به عنوان اسباب سعادت بشر اشاره شده که مطالعه آنها انسان را به طرز
تفکر اسلامی در این مساله آشنا میسازد. به عنوان مثال به چند حدیث پر معنی در این رابطه توجه فرمایید :
- امام صادق علیهالسلام میفرماید : حقیقت سعادت این است که آخرین مرحله زندگی انسان با اعمال سعادتمندانهای پایان یابد.
- امام علی علیهالسلام میفرمایند : سعادتمند کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد.
- پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند : چهار چیز است که اسباب سعادت انسان است : همسر صالح ، خانه وسیع ، همسایه شایسته و مرکب خوب با توجه به اینکه این چهار موضوع در زندگی مادی و معنوی هر کس نقش موثری دارد و از عوامل پیروزی میتواند باشد وسعت مفهوم سعادت در منطق اسلام روشن میشود.
اگر اسبابی را که برای سعادت در احادیث ذکر شده با توجه به عینیت همه آنها و نقش موثرشان در زندگی بشر را با اسباب و نشانههای خرافی مقایسه کنیم به این واقعیت میرسیم که تعلیمات اسلام تا چه حد منطقی و حساب شده است. هنوز بسیارند کسانی که نعل اسب را سبب خوشبختی و عدد سیزده را سبب بدبختی میدانند و چه بسیار انسانهایی که بر اثر گرفتار شدن به این خرافات از زندگی باز ماندهاند. اسلام بر تمام این پندارهای خرافی قلم بطلان کشیده و سعادت انسان را در گرو فعالیتهای مثبت و نقاط مثبت اخلاقی و طرز تفکر و عقیده هر کس میداند که نمونههایی از آن در احادیث فوق بیان شد.
منابع
- تفسیر المیزان/علامه طباطبایی/ج 11
- تفسیر نمونه/آیت اللّه مکارم شیرازی/ج 9
- صد گفتار/شهید مرتضی مطهری
همچنین ببینید