مقدمه
اخترنماها منابع انتشار
امواج رادیویی در کیهان به شمار میروند. بعضی از آنها از مدتها قبل با
تلسکوپهای نوری قابل رؤیت بودند و ستاره شناسان فکر میکردند که ستارگانی معمولی هستند. وقتی
رادیو تلسکوپهای بزرگ بکار گرفته شدند. آنها علائمی را دریافت کردند که با نشانههای اشیای ستاره مانند (اخترنماها) که قبلا از طریق عکسبرداری معمولی شناخته شده بودند یکسان تشخیص داده شدند. اخترنماها به دلیل قوی بودن منابع رادیویی آنها به صورت معمایی در آمدند و در بعضی موارد هنوز هم چنین هستند.
کشف اخترنماها
وقتی با تلسکوپهای بزرگ از طیف امواج آنها عکسبرداری شد، چیز خاصی در مورد آنها کشف نشد. تا اینکه بعدا در سال 1963
مارتن اشمیت ، ستاره ناس آلمانی ، که در
رصدخانه پالومار کار میکرد، طیف اخترنمایی را به تصویر کشید و ناگهان دریافت که تغییر مکان سرخ دیگری که قبلا دیده بسیار بزرگتر است. اگر این تغییر مکان سرخ بسیار بزرگ ناشی از همان علتهایی باشد که پژوهش قبلی هابل نشان داده است (یعنی کم نورترین شیء دارای بزرگترین سرعت پسروی است) در آنصورت اخترنماها واقعا اجرام شگفت انگیزی بوده و سرعت پسروی برخی از آنها ظاهرا به سرعت نور یعنی 300000 کیلومتر (186000 مایل) در ثانیه میرسد.
نظریات ستاره شناسان
با اینکه اخترنماها ظاهرا مثل
ستارگان با نور ضعیف و بسیار دور دست میتابند، ولی درخشندگی واقعی آنها ممکن است صدها برابر درخشندگی تمام
کهکشانها باشد، و لو اینکه تابشهای آنها از مناطقی از کیهان دریافت میشود که پهنای کمتر از یک سال نوری دارند. (پهنای
کهکشان راه شیری ما حدود 100000 سال نوری است). به دلیل این حقیقت تکان دهنده برخی از ستاره شناسان ، این نظر را که اخترنماها اجرام بسیار دور دست هستند رد میکنند. شاید هم نظر هابل در مورد تغییر مکانهای سرخ کهکشانها نادرست باشد. بعضی بر این عقیدهاند که جابجاییهای (تغییر مکانهای) بسیار بزرگ خطوط طیفی در مورد اخترنماهای دور دست ممکن است در اثر چیز دیگری (مثلا جاذبه) ایجاد شده است. یا اخترنماها ممکن است اشیای نزدیکتری باشند که در اثر عواملی که هنوز ناشناختهاند، با سرعت بسیار بالایی از راه شیری به بیرون پرتاب شدهاند. اکثر ستاره شناسان معتقدند که اخترنماها اشیایی بسیار دور دست بوده و با سرعتهای خیلی زیاد در حال دور شدن هستند. با این حال هیچ کس نمیتواند به این نظر اطمینان کامل داشته باشد.
مباحث مرتبط با عنوان