ابوطالب یحیی
«421 ق / 1030 م»
پس از درگذشت
ابوالحسن احمد هارونی، برادرش
ابوطالب یحیی با عنوان
الناطق بالله، امارت یافت،
اما فرمانروایی او ظاهراً طولی نکشید و بعد از برادر «یک سال تمام بر نیامده» او نیز درگذشت.
با مرگ او امارت
زیدیه در
گیلان و
دیلم هم مثل امارت آنان در
طبرستان قربانی منازعات خانوداگی و اختلاف های مذهبی شد، خاصه این که، بر خلاف گذشته،
علاقه عموم مردم هم در حمایت و تأیید آن ها کاهش یافته بود. این که غلام خدمتکارش به نام عمید، توانست بر ضد مولای خود سید ابو طالب معروف به الثائر، فتنهای راه بیندازد و «مردم گیلان بدو جمع شوند و سید را باز گذاشتند»، نشان از ضعف و تزلزل اعتقاد عامه در حق فرمانروایان زیدیه است.
به همین سبب حتی غلبه بعضی داعیان یا مدعیان رهبری، در دورههای بعد هم، نتوانست استمرار مذهب «
زیدیه» را در این نواحی تضمین کند.
طریقه اسماعیلی و مذهب امامی که از عهد ناصر کبیر فعالیت تبلیغی آنان قابل ملاحظه شده بود، نقش عمدهای در تضعیف مذهب زیدیه در این نواحی باز میکرد.