روزی
هارون الرشید تصمیم جدی بر قتل
امام موسی کاظم علیه السلام گرفت. بنابراین نقشه ای عجیب طراحی و شخصاً آن را اجرا کرد: خرمای بسیار خوبی آماده ساخت، نخی را که مدتها در زهر آغشته کرده بود به سوزن کشید، یکی از خرماها را با آن مسموم کرد و آن را در میان 19 خرمای دیگر مخفی نمود. آنگاه به غلام مخصوص خود گفت:«این خرماها را پیش امام ببر و بگو خرمای بسیار خوبی است که خلیفه خورده و مابقی را برای شما ارسال نموده تا آن را میل کنید. و اصرار کن تا تمامی خرماها را بخورد.»
وقتی غلام خرماها را نزد امام برد و پیام هارون را ابلاغ کرد، امام با بصیرت الهی خود، آن خرمای مسموم را جدا کرد و آن را جلوی سگ هارون افکند. سگ آن را بلعید و بلافاصله به زمین افتاد و جان داد. آنگاه امام بقیه خرماها را میل فرمود.
وقتی خبر به هارون رسید به شدت عصبانی شد و گفت:«با موسی چه کنیم!؟ خرماهایمان را خورد و سگ مان را کشت!»
منابع:
بحار الانوار، ج 48، ص 222، ح 26 از عیون.
مراجعه شود به:
تلاش هارون در ترور امام کاظم علیه السلام