آل مأمون
«408 385 ق / 1017 995 م»
آل مأمون ، سلسلهای از فرمانروایان محلی خوارزم بودند که از حدود 385 تا 408 ق/ 995 تا 1017 م بر این ولایت فرمانروایی داشتند. مرکز حکومتشان شهر گُرگانج یا جرجانیه بود. آل
مأمون یا مأمونیان، در آغاز
مطیع سامانیان بودند و پس از بر افتادن این سلسله، اندک زمانی به گونه مستقل فرمان راندند و پس از قدرت یافتن
غزنویان، زیر سلطه
محمود غزنوی درآمدند.
از آغاز تأسیس این سلسله و شروع حکومت آنان اطلاع دقیقی در دست نیست. آن چه در حدود العالم آمده است؛ در اواسط نیمه دوم سده 4 ق / 10میلادی، شهر گرگانج حکومتی مستقل از کاث () پایتخت رسمی خوارزمشاهیان آل عراق () داشته است. در این کتاب یادآوری شده که گرگانج پیشتر در تصرف خوارزمشاهیان بود. لیکن اینک فرمانروایی مستقل دارد. این فرمانروا که نامی از او یاد نشده، احتمالا" فردی از مأمونیان بوده است. بر پایه اطلاعات موثق تاریخی نخستین فرد شناخته شده از این دودمان، ابوعلی مأمون بن محمد خوارزمشاه بوده است. وی به دنبال توسعه شهر گرگانج و تثبیت موقعیت آن، به عنوان منزل نهایی کاروانهای رهسپار به سوی مناطق جنوبی
روسیه ، آغاز به کشورگشایی کرد. در 385ق / 9995 م که ابوعلی سیمجوری، سردار فراری سامانیان توسط ابوعبدالله محمد بن احمد خوارزمشاه، واپسین فرد خوارزمشاهیان آل عراق، دستگیر و زندانی شد، مأمون بن محمد به بهانه آزاد کردن او به شهر کاث هجوم برد. وی خوارزمشاه را دستگیر کرد و در همین تاریخ در برابر چشمان ابوعلی سیمجوری به قتل رساند و بدین سان سراسر ولایت خوارزم را به تصرف خود در آورد و نام خوارزمشاه را که عنوان قدیمی فرمانروایان خوارزم بود بر خاندان خود نهاد.
فرمانروایان آل مأمون
از هنگامی که آل مأمون سراسر خوارزم را به تصرف خود درآورد تا انقراض این سلسله به دست محمود غزنوی، چهار تن از آنان به شرح زیر به حکومت رسیدند:
ابوعلی مأمون اول 387 385 ق / 997 995 م
ابوالحسن علی بن مأمون 399 387 ق / 1009 997 م
ابوالعباس مأمون 407 399 ق / 1017 1008م
ابوالحارث محمد بن علی 408 407 ق / 1017 م
دانش دوست و دانش پروری مأمونیان
فرمانروایان آل مأمون توجه خاصی به فضل و دانش داشتند و به رغم کوتاهی دوران حکومت، دربار آنان در گرگانج، مرکز دانشمندان بزرگ آن روزگار بود. خود مأمونیان نیز غالبا" اهل فضل بودند. پس از انقراض آل عراق ، دانشمندانی همچون ابوریحان بیرونی، و ابونصر عراق که در نزد آنان بودند، به درگاه مأمونیان آمدند و به گرمی پذیرفته شدند. دانشمندان دیگری همچون ابوعلی سینا، ابوالخیر خمار و ابوسهل مسیحی نیز در مجموع علمی آنجا گرد آمده بودند. بیرونی گذشته از پرداختن به تحقیقات علمی، در اداره حکومت نیز شرکت داشت و جزء مشاوران آل مأمون بود. نظامی عروضی، در چهار مقاله، داستانی درباره دانشمندانی که پیرامون آل مأمون بودند، یاد کرده که با واقعیات تاریخی چندان سازگار نیست. مطابق این روایت، محمود غزنوی، طی نامهای درخواست که دانشمندان مأمونیان به درگاه وی بروند. برخی از آنان درخواست محمود را پذیرفتند و نزد وی رفتند، لیکن دیگران تمایلی نشان ندادند و به خراسان کوچ کردند. این مطلب با مستندات تاریخی تطبیق نمیکند، چنان که دیگر مورخان نیز به آن اذعان کردهاند.
مأمونیان به هنرهای دیگر از جمله معماری نیز علاقه داشتند. از بناهایی که آنان در شهر گرگانج ایجاد کردند؛ یکی کاخ مأمون بود که نزدیک دروازه حجاج قرار داشت. دروازه این کاخ در سراسر خراسان مانند نداشت. از دیگر آثار برجای مانده مأمونیان، باید از منارهای نام برد که در میان ویرانههای گرگانج کهنه دیده میشود. این مناره در 401 ق / 1010 م توسط ابوالعباس مأمون خوارزمشاه ساخته شده است.