آل جستان
«396 176 ﻫ / 1005 792 م»
ورود طوایف
دیلم در صحنه حوادث عصر که نقش قابل ملاحظه ای به برخی سرکردگان آنها در برخورد با سلالههای محلی و قدرتهای بزرگ عصر داد، به دنبال انحطاط و انقراض
علویان طبرستان شدت و اوج بیشتری یافت. البته سلاله محلی قوم دیلم که
آل جستان یا جستانیان خوانده میشدند، استقلال خود را در تختگاه خویش، رودبار
الموت، از مدتها پیش حفظ کرده بودند و در عین حال اظهار طاعت ظاهری را در برابر دستگاه خلفای عباسی را مغایر با حفظ قدرت خانوادگی خود نمییافتند.
این سلاله محلی با آن که مدتی یحیی بن عبدالله علوی را به رغم رضایت خلیفه عباسی پناه داد - 176 ﻫ / 792 م - با این وجود مانع از اعلام عصیان او نیز نشد ، هنگامی که
هارون الرشید خلیفه عباسی به
ری آمد، از سوی او مورد تأیید واقع شد و خلیفه، امیری را که در آن زمان، در این نواحی امارت داشت مورد دلجویی و استمالت قرار داد - 189 ﻫ / 805 م - . بعد از این امیر که مرزبان بن جستان نام داشت، نوادهاش وهسودان بن جستان با گرایش به مذهب
زندیه به جمع مخالفان خلیفه پیوست و با علویان طبرستان دست بیعت داده و از آنها پشتیبانی نمود - 250 ﻫ / 864 م -. پسرش جستان نیز، به استثنای یک فترت کوتاه همچنان - حدود 304 ﻫ / 916 م - حامی و مدافع زندیه باقی ماند.
معهذا برادرش ، علی بن وهسودان ، که به خدمت عباسیان در آمده بود زمانی که به قتل رسید، - حدود 307 ﻫ / 919 م - سلاله جستانیان را از تبعیت
زیدیه خارج کرد و حتی
داعی صغیر فرمانروای زیدی طبرستان را مدتی توقیف و محبوس کرد. قتل علی بن وهسودان به دست محمد بن مسافر ظاهرا" غیر از نا خرسندی از ارتباط با (عباسیان) انتقام جویی از خون وهسودان ( برادر علی که به دست وی به قتل رسید) نیز محرک آن بود. بدین ترتیب پیکر فرتوت و بیجان فرمانروایی جستانیان به سیاه چشم بن
خسرو فیروز ، برادرزاده علی بن وهسودان رسید. اما حکومتش در این بین به دست
اسفار بن شیرویه خاتمه یافت - 316 ﻫ / 928 م -. از آن پس ، هر چند ، جستانیان گهگاه سکه امارت میزدند، اما در حقیقت قدرت بیمنازع و قابل ملاحظه ای از خود نداشتند. فیالمثل کسانی از آنها مانند ماناذر - وفات حدود 360 ﻫ / 1 970 م - و پسرش خسرو شاه - وفات حدود 396 ﻫ / 1005 م - غالبا" یا محکوم به تبعیت از قدرت روحانی علویان هوسم بودند و یا تحتالحمایه
آل بویه قرار میگرفتند. با این وجود اعقاب آنها تا پایان عهد آل بویه ظاهرا" چیزی از نام و آوازه آل جستان بود که دستاویز داعیه امارتهای محدود محلی خویش میساختند.
مطالب مرتبط با موضوع :