مهم ترین آسیب های فرهنگی و اجتماعی فرا روی انقلاب اسلامی، با عنایت به نظرهای رهبران فکری و سیاسی انقلاب اسلامی عبارتند از:
نفوذ اندیشه های غیر دینی
این اندیشه ها ممکن است از طریق دشمنان یا دوستانی که مجذوب آرای دیگران شده اند نفوذ کنند. نمونه این گرایش ها در سده های آغازین اسلامی دیده می شود. در این قرون، شیفتگان فلسفه یونانی و آداب و رسوم ایرانی و تصوف هندی، با هدف خدمت و خیانت، نظرها و اندیشه هایی را به گستره اندیشه های اسلامی وارد کردند.
یکی از علل رواج مانوی گری و مزدک گرایی، عدم اجرای عدالت از سوی حکومت هایی بود که خود را اسلامی می خواندند. بنابراین در مساله ورود و نفوذ اندیشه های غیر دینی باید به زمینه های دخلی آن نیز توجه کرد.
نفوذ اندیشه های غیر دینی، گاه در قالب تغییر جهت دادن اندیشه های انقلابیان و زمانی به شکل تردید در آرمان های انقلاب رخ می نماید.تجدد گرایی افراطی، زهد گرایی منفی، لیبرالیزم و به طور کلی جدایی سیاست از دیانت نیز نمونه هایی از ندیشه های غیر دینی است که انقلابیان برای حفظ و تداوم انقلاب، باید از آن دوری گزینند.
دنیا طلبی
گرایش به زندگی تجملی و روحیه تکاثر طلبی بویژه در میان عناصر انقلابی، انگیزه دفاع از انقلاب و ارزش ها را تضعیف می کند و افراد را به زندگی شخصی و برآوردن نیازهای تجملی مشغول می سازد.
تفرقه ونزاع میان مراکز علمی - دینی کشور
حوزه و دانشگاه، دو رکن اساسی در شکل گیری نظام بوده و هستند و به عنوان مغز متفکر انقلاب فعالیت می نمایند. این دو بخش تربیت کننده نیروهای آینده انقلاب به شمار می آیند . تفرقه و کشمکش بین این دو نهاد باعث دور شدن از اهدافشان می گردد.