نبوت عامه به معنای بحث درباره همه پیامبران به صورت کلی می باشد صرف نظر از یک پیامبر خاص یا به عبارتی بحث هایی که به طور کلی درباره وحی و نبوت می شود یعنی قطع نظر از نبوت یک پیغمبر.
آیا مفهوم نبوت در همه ادیان به یک گونه برداشت می شود؟
واژه نبی و نبوت در ادیان الهی با تعبیرهای متفاوت و گوناگونی استفاده شده است. و از منظر آن ادیان تعبیرها و جایگاههای ویژه ای داشته اند.
تاریخچه و معناى نبى و نبوت عامه از دیدگاه عهد عتیق
واژه نبی و نبوت
واژهى انگلیسى Prophet در اساس از کلمه یونانى Prophetes گرفته شده است، یک اسمى است به معناى «کسى که سخن مىگوید» یا «کسى که اعلام مىکند» یا کسى که از پیش سخن مىگوید یا «کسى که از آینده سخن مىگوید» مىآید. (1) و همچنین به معناى مفسر و معبر معابد مقدس است فى المثل محراب
آپولو (خداى زیبایى، شعر و موسیقى در یونان) در
معبد دلفى که احتمالا مشهورترین عبادتگاه در عهد
یونان باستان بوده است، جایگاه عبادت خانم جوانى بوده که پوتیا نامیده مىشده است و ظاهرا با محتضران به نام خدا سخن مىگفته است، سخنان او به طور کلى نامفهوم بوده است و نیاز بوده است که توسط ملازمان کاهن که به آنها Prophet مىگفتند، به زبان واضح و معقولى تفسیر یا ترجمه شود. (2)
ریشهى نبا Naba عبرى در اکدى نبو Nabu است، به معنى تایید و اعلام و توبیخ کردن و در عبرى هم معنى جذبهاى خاصى دارد که ارزش اجتماعى پیامبرى را در اعلام کردن و دعوت کردن مىداند. (3)
کلمه نبى بیش از سیصد بار در
عهد قدیم آمده است. (4) و عنوان نبى در
بنى اسرائیل، معانى مختلفى دربرداشت. بیشتر منظور از آن، خبر دادن از احکام الهى و امور دینى و به تخصیص اخبار از امور آینده مىباشد. (5)
عنوان کلى که در
تورات براى پیامبر به کار رفته است، واژهى navi مىباشد. در دورههاى پیش از اسارت بابلى، لقب نوى Navi مخصوصا در
اسرائیل شمالى (افرائیم) عمومیت داشت، در این جا اصطلاح مذکور، عنوان کلى براى هر شکل و حالت پیامبرانه بود و تنها لقبى بود که به پیامبران قانونى و مشروع گفته مىشد.
در
یهودا و بالاخص در
اورشلیم، واژهى بیننده hozen تصویر مرجحى بود این لقب، اصالتا در متونى که از جنوب نشات مىگیرد، ظاهر مىشود.
یک دلیل مستند سنتى در مورد ماهیت نبوت در گذشته، این است که در طول قرن گذشته، باستان شناسان تعدادى از متون خاور نزدیک باستانى را آشکار ساختهاند. از جمله شهر
بین النهرین مارى بر روى دره
فرات، حفاریها موفق به کشف نامهها و رسالههایى از قرن 18 قبل از میلاد شدهاند که فعالیتها و پیامهاى متعددى از انواع مختلف اهل مکاشفه و غیب گویانه را وصف مىکند که با پیامبران اسرائیلى بعدى شباهتهایى دارد.
غیب گویان از سوى خدایان گوناگونى آمدهاند و به نظر نمىرسد که آنها را مورد خطاب قرار داده، دعوت و طلبیده شده باشند. برخى از غیب گویان وصف شده در این نامهها، افراد عادى و معمولى هستند اما برخى دیگر، داراى عناوین و القاب خاصى هستند که نشان مىدهد داراى رفتار خاصى مىباشند. و یک نقش مذهبى پذیرفته شدهاى را در
جامعه مارى، ایفا نمودهاند. از جمله «پاسخ دهنده» ، «جذبهاى» ، «سخن گوینده» ، «فریاد کننده» ، «وحى آورنده» و «پارسا» ذکر شده است. (6)
در عهد عتیق گاهى از نبى با عنوان مرد خدا یاد مىکردند. در کتاب اول پادشاهان باب هفدهم آیه 18 آمده است که زنى خطاب به
ایلیا مىگوید: اى مرد خدا.
الیاده در همین زمینه مىگوید: عنوان و لقبى که از همه بهتر تصدیق شده «مرد خدا» Ishha Elohim مىباشد که در منابع شمالى وجود دارد، مخصوصا در حکایات پیامبرانهى قدیم مربوط به حوزهى
الیاس الیشع در تاریخ سفر تثنیه. این لقب احتمالا در اصل به مردمى اطلاق مىشده که به تصور خود، مىتوانستهاند قدرت الهى را در اختیار خود داشته و آن را در طرق خارق العادهاى (معجزه آسایى) به کار برند.اما این واژه بسیار گسترده بود و نهایتا به هر کسى که رابطهى خاصى با خدا دارد، اطلاق مىشد» . (7)
حدود نبوت
انتخاب نبى: در کتاب مقدس، حقیقت نبوت امرى بدیهى و روشن است. به صورتى که خداوند اراده و خواست خویش را به وسیلهى پیامبران به انسانها ابلاغ مىنماید. (8) و انتخاب از جانب خدا و بر حسب مشیت و اراده او است. زمانى افراد پیش از انعقاد نطفه نظیر
ارمیا برگزیده مىشدند. (9) زمانى نیز از طرف نبى دیگرى به نبوت مسح مىشوند نظیر
الشیع از طرف ایلیا. (10)
درجات انبیا
در کتاب مقدس همه پیامبران در یک درجه نبودند، بلکه
موسى علیه السلام از همه بزرگتر بود به صورتى که خداوند مستقیما با او حرف مىزد (11) و دیگر پیامبران که خدا از طریق خواب و رؤیا با آنها سخن مىگفت. در بعضى موارد نیز نیرویى در وجود نبى وارد مىشده که او را وادار به سخن گفتن مىکرده است، اوحکمى مىکرده یا سخنان سودمندى مىگفته است یا تدبیرى الهى انجام مىداده است و تمامى آن در حال بیدارى و تصرف حواس انجام مىشده است. به همین نحو
داوود مزامیر و
سلیمان امثال و جامعه و سرود سرودها را نوشتند و به همین شیوه کتاب
دانیال و
ایوب و دیگر کتب نوشته شدند و نیز مىگویند به واسطه
روح القدس نوشته شدند و نظیر
بلعام که خداوند کلامش را در دهان او قرار داد. (12) و او به واسطه
روح القدس سخن مىگوید. (13)
بعضى از انبیا صاحب کتابند ولى بعضى نبوتشان به اندازهى یک کتاب نبوده، مانند
بئرى که نبوتش ضمیمه کتب
اشعیا شد. (14)
بعضى از انبیا تنها به قرائت کتاب و خبر دادن از گذشته و آینده اکتفا مىجستند. هدیهاى مىپذیرفتند و سخنى مىگفتند. اما برخى در هدایت و مخصوصا در انذار مردم سخت کوشا و پر توان بودند. از روحى تند و سرکشى سخن مىگفتند که چون تازیانه بر پیکر و اعصاب شنوندگان اثر مىگذارد و بعضى هم سخت مورد تمسخر قرار مىگرفتند. (15)
اطاعت از انبیا
در
کتاب مقدس آمده است که خداوند نبى را از میان مردم مبعوث مىگرداند و هر آنچه امر فرماید به ایشان خواهد گفت و هر کسى که سخنان او را نشنود، خداوند او را مجازات مىکند. (16) نبى نیز هر حکمى را دریافت کرد مکلف به ابلاغ است و خداوند او را حفظ مىکند. (17) هر زمان که مردم سخنان نبى را نشنوند، خداوند بر آنها خشم مىگیرد «دلهاى خود را مثل سنگ، سخت کردند و نخواستند دستوراتى را که من با روح خود به وسیله انبیاى گذشته به ایشان داده بودم بشنوند. به همین دلیل بود که خشم عظیم خود را از آسمان بر ایشان نازل کردم» . (18)
پیامبران زن
در عهد عتیق پیامبرى اختصاص به مردان نداشته، بلکه زنان نیز «نبیه» خوانده شدهاند انبیاى مرد اسرائیل «پدر» و پیامبران زن نیز «مادر اسرائیل» خوانده شدهاند. آنان عبارتند از «ساره» زوجه ابراهیم و مادر
اسحاق (19) «میریام» (مریم) خواهر موسى و
هارون دخت
عمران. «دبورة» که رهبر و مادر اسرائیل و نبیه نامیده شده است. (20) او همسر لفیدت بود که در زیر نخ دبوره بر مردم داورى مىکرد. «حنه» مادر سموئیل نبى. «حلده» زوجه شلوم، آبشالوم خیاط دربارى که ساکن محله دوم اورشلیم بود.
فیشهای مرتبط:
تعریف دین
دین یا ادیان
نبوت تبلیغی و تشریعی
نقش تاریخی پیامبران
پیامبران عامل اختلاف بین مردم؟
تفاوت پیامبران ، نوابغ و مصلحان
عقلانی بودن ایمان
شبهة تعارض عقل و دین
عقل و جزئیات دین
علما جانشین پیامبران
دانش جانشین نبوت تبلیغی
عصمت پیامبران و شبهات پیرامون آن
علل ختم پیامبران - نبوت تشریعی
تورات و انجیل تحریف شده
منابع:
1. دایرة المعارف الیاده: 12/16.
2. دایرة المعارف آمریکا ناج : 21/665.
3. نبوت اسرائیلى، نشریه دوم، ص 177; تحقیقى در دین یهود ، ص 327.
. Hastings :Encylopaedia of Religon and Ethiecz :10/757.
4. قاموس کتاب مقدس، ص 837.
5. دایرة المعارف الیاده: 12/15و16.
6. همان، ص 328; تاریخ تمدن ویل دورانت: 1/369.
7. داوران: 13/5، اول سموئیل1: 11.
8. ارمیا1: 4و 5و6.
9. اول پادشاهان19: 16.
10. دلالة الحائرین: 2/404; تنقیح الابحاث للملل الثلاث، ص 11.
. اعداد23: 5.
11. دلالة الحائرین: 2/443.
12. اشعیا8: 19.
13. نبوت اسرائیلى نشریه دوم دانشکده الهیات مشهد ص 197 به نقل از سلیمان مظهر قصة العقاید.
14. تثنیه18: 19و 15.
15. ارمیا1: 78 تثنیه18: 18.
16. زکریا7: 12.
17. اول پادشاهان18: 22.
18. پیدایش 21: 2 به بعد.
19. داوران4: 4و 5: 7.
20. دوم پادشاهان22: 14.