مقدمه
هر انسانی که آماده یک سفر عادی میشود بدون اینکه کمترین تردیدی به خود راه دهد تمام چیزهایی که احتمال دارد در طول سفر به دردش بخورد به همراه خودش میبرد تا در مدتی که در مسافرت به سر میبرد با کمترین مشکلی برخورد نکرده مسافرتی خوب و دلچسب داشته باشد البته این در صورتی است که میداند او به تمام چیزهایی که در طول مسافرت به دردش میخورد در آنجا نیز به راحتی میتواند تهیه کند، با این وضع اگر این
انسان آماده مسافرتی گردد که در آنجا دست یافتن حتی به سادهترین نیازهایش مانند آب و غذا نیز مشکل باشد و او ناگزیر از رفتن به چنین مسافرتی باشد آشکار است که نیازمند چه مقدماتی میباشد تا در طول مسافرت با کمترین مشکل مواجه گردد. و حال اینکه هم به دلایل عقلی و فلسفی و هم بنا به بیان
قرآن و روایتهای رسیده، انسانها یک سفری در پیش دارند بنام سفر آخرت که خواسته یا ناخواسته به چنین مسافرتی خواهند رفت. در چنین شرایطی هر انسان عاقلی خود را به زحمت میاندازد تا وسایل مورد نیاز خود را با توجه به نیازهایی که پیش بینی میکند در آنجا بوجود آید آمادگیهای لازم را کسب کند تا در آنجا علاوه بر روبرو نشدن با مشکلات سفر به دلیل ستستکاری خودش، شرمنده عام و خاص نیز نگردد.
چند روایت
هر شخصی عاقلی نیز که خود را به چنینی مسافرتی آماده میکند برای خود چنین مقدماتی را فراهم میکند تا در طول سفر علاوه بر دست خالی نماندن در موقع نیاز به خاطر این سستکاریش شرمنده عام و خاص نگردد بر این اساس است که
جناب ابوذر وارد مکه شد کنار
کعبه ایستاد و مردمی که برای
حج از اطراف عالم در
مسجدالحرام جمع شده بودند صدا زد: ای مردم منم حبیب بن سکن غفاری منم خیرخواه شما و مهربان بر شما، به سوی من آئید. مردم از اطراف گرد او جمع شدند فرمود: ای مردم هرگاه یکی از شما بخواهد سفری برود هر آینه زاد و توشه به حدی که در آن سفر نیاز دارد برای خود تهیه میکند و بعد از آماده شدن زاد و توشه و وسایل سفر، آن وقت سفر را شروع میکند، پس بنابراین، سفر آخرت که ما را در پیش است و هیچ راه فراری از آن نیست سزاوارتر است به زاد وتوشه، پس هرچه برای هر سفر در دنیا آماده میکنیم باید بهتر و بیشتر و عظیمتر آن را به سفر آخرت آماده کنیم.
و حضرت
امام حسن مجتبی علیه السلام در موقع از دنیا رفتن به یکی از یاران خود فرمودند که آماده سفر آخرت شو و توشه آن سفر را پیش از رسیدن مرگ بدست آور و چون سفر آْخرت سفری است دور و هولناک و دارای منزلهای سخت و عقبات شدید و جاهای دشوار، به زاد و توشه بسیار نیازمند است که نباید لحظهای از آن غفلت نمود، بلکه باید شب و روز در فکر آن بود. چنانکه
حضرت علی علیه السلام در هر شب هنگامی که مردم به خوابگاه خود میرفتند صدای نازنینش بلند میشد به حدی که صدای آن حضرت را تمام اهل مسجد و کسانی که همسایه مسجد بودند میشندید. میفرمود: آماده شوید و اسباب سفر خود را مهیا کنید خدا شما را رحمت کند. همانا مرگ ندای سفر را در میان شما بلند کرده، توقف خود را در دنیا کم کرده و از دنیا بیرون روید درحالی که زاد وتوشهای از اعمال صالحه با خود داشته باشید بدرستی که در جلو عقبه و جاهای سخت و دشوار وهولناک است که باید از آنجاها عبور کنید.
در اینجا ما به یکی از عقبههای سخت و منزلهای هولناک سفر آخرت که آن نیز دارای دو ایستگاه میباشد اشاره کرده و بعضی از کارها و چیزهای مفید برای از بین بردن سختی و هول آن با نظر به آیه و روایت بیان میکنیم.
این سفر ما که با مرگ آغاز میشود دارای دو عقبه یا ایستگاه مرگ و عدیله عندالموت است که در زیر به هر کدام اشارهای میکنیم:
عقبه اول: سکرات موت
ایستگاه اول شدت جان کندن است خداوند در سوره ق آیه 19 میفرمایند: (و سکرات مرگ حقیقت را _ به پیش _ آورد این همان است که از آن میگریختی.) این منزلگاه بسیار دشواری است که شدائد و سختیهایش از هر طرف به انسان رو میکند، چون انسان از یک طرف از کار افتادن قوای بدنیش را میبیند که دیگر اعضای بدنش تحت اختیارش نمیباشد و به این نتیجه میرسد که بر خلاف ظاهر، اختیار بدنش را نداشته بلکه اختیاردار کس دیگری است، از این جاست که به معنی هیچ برگ درختی به زمین نمیافتد مگر به اذن ما، پی برده دچار حسرت گردیده متوجه سختی ادامه سفر میگردد، از طرف دیگر گریه زن و فرزند و خویشان و وداعش با آنها و غم یتیمی و بی کس شدن بچههایش، و از طرف دیگر غم جدا شدن از مال و منزل و املاک و اندوختهها و چیزهای نفیس خود که عمر عزیز خود را صرف آن کرده و بوسیلههای زیادی آنها را به دست آورده است، چه بسا بسیاری از آنها مال مردم بوده و به ظلم و غصب آنها را صاحب شده است، چقدر حقوق بر اموال او تعلق گرفته و نداده است. حالا که متوجه خراب کاریهای خود شده کار از کار گذشته و راه اصلاح آنها بسته شده. و از طرفی هول ورود به زندگی دیگر که غیر از این زندگی است که چشمش میبیند، چیزهایی را که پیش از نمیدید (فکشفنا عنک عظائک فبصرک الیوم حدید) میبینید
حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم و اهلبیت صلواتاللهعلیه و ملائکه رحمت و غضب را که حاضر شدهاند تا درباره او چه دستوری آید و چه سفارشی نمایند. و از همه مهمتر
ابلیس لعنتاللهعلیه و یارانش که برای آنکه او را به شک اندازند، جمع شدهاند و میخواهند کاری کنند که
ایمان او از او گرفته شود و بی ایمان از دنیا بیرون رود و از طرفی هول آمدن ملک الموت که آیا به چه هیبت و شکل و قیافه خواهد بود و چگونه نحو جان او را خواهد گرفت...چون در روایت است که پیامبر اکرم به
حضرت علی علیه السلام فرمودند وقتی ملک الموت به خاطر قبض روح
کافر نازل شود با خود شمشیری از آتش بیاورد و روح کافر را بیرون کشد. حضرت علی سوال نمودند آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح میشود؟ فرمود بلی حاکمی که ظلم کند، و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد و کسی که شهادت دروغ دهد.
آسانی سکرات موت
حال که ما سفری با این سختی در پیش دراریم بر اساس روایات میتوانیم با انجام برخی کارها از میزان سختی آن بکاهیم تا سختیهای آن را به راحتی پشت سر بگذاریم که به ترتیب زیر است:
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود هرکه میخواهد حق تعالی
سکرات مرگ را بر او آسان کند پس باید صله رحم (صله ارحام بر خویشان خود کند) کرده و به پدر و مادر نیکی و احسان کند. و در حدیث دیگر از امام صادق علیه السلام: هر که برادر خود را لباس زمستانی یا تابستانی بپوشاند حق است بر خداوند تعالی که او را بپوشاند از جامههای بهشت و آنکه آسان کند بر او سکرات مرگ را و گشاد کند بر او قبر او را.
و در حدیثی دیگر از پیامبر اعظم صلوات علیهم است: که هر که بخوراند برادر خود را حلوائی حق تعالی برطرف کند از اوتلخی مرگ را.
علاوه بر موارد یاد شده انجام یک سری اعمال عبادی مانند: خواندن سوره یس و الصافات وروزه یک روز از روزهای آخر ماه رجب و غیره نیز سفارش شده است.
یعنی برگشتن از حق و پیوستن به باطل در وقت مردن، زیرا هم چنان که گفتیم در موقع مرگ در کنار
محتضر علاوه بر حضور پیامبر و فرشتگان، شیطان نیز حاضر شده و به وسوسه میپردازد تا او را در اعتقاداتش به شک اندازد و بدین وسیله بدون ایمان از این دنیا برود. بر این اساس است که در روایات به گفتن (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم __ پناه میبرم به خداوند از این شیطان رانده شده، خدایا به سویت پناه می آورم از هرگونه وسوسهای در این دنیا در حال حیاتم و چه در حال احتضارم، تاکید شده است.
حفظ ایمان در هنگام مرگ
در تاریخ آمده که
فضل بن عیاض که یکی از رجال طریقت است شاگردی داشت که اعم شاگران او محسوب میشده هنگام مرگ این شاگرد، فضل به بالین او آمد و نزد سر او نشست و شروع به خواندن سوره یس کرد آن شاگرد محتضر گفت ای استاد این سوره را مخوان. پس فضل ساکت شد و به او گفت بگو لااله الا الله. گفت نمیگویم آن را به جهت آنکه من بیزارم از آن (العیاذ بالله) پس با این حال مرد. پس با نظر بر اینکه احتمال دارد انسان در حین مرگ به خاطر فرار از سختیهای جان کندن با
وسوسه شیطان از خدا دل ببرد و به خواستهای شیطان رو بیاورد برای رهایی از شر شیطان در حال مرگ بعضی از روایات راهنمایی کردهاند که به این ترتیب است:
- مواظبت به اوقات نمازهای واجب
در حدیثی است که در مشرق و مغرب عالم خانهای نیست مگراینکه ملک الموت در هر شبانه روز در اوقات نماز پنج مرتبه به ایشان نظر میکند. پس هرگاه کسی را که میخواهد قبض روح کند از کسانی باشد که به نماز مواظبت داشته (نمازها را در اوقات خود به جا آورده ملک الموت شهادتین را تلقین کند و ابلیس ملئون را دور گرداند.
- خواندن دعای یازدهم صحیفه سجادیه
و از
شیخ عباس قمی، معروف است که بیان میدارد برای عاقبت به خیر شدن و از شقاوت به سعادت رسیدن خواندن دعای یازدهم صحیفه کامله (یا من ذکره شرف للذاکرین)....نافع است.
- خواندن نمازی که وارد شده در روز یکشنبههای ذی القعده
- مداومت به ذکر آیه شریفه (ربنا لاتزع حلو بنابعه اذهدیتنا...) و تسبیح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و انگشتر عقیق بر دست کردن خصوصا اگر نام مبارک حضرت پیامبر و علی علیه السلام باشد.
- خواندن سوره مومنون در هر جمعه و خواندن لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم هفت مرتبه بعد از نماز صبح و مغرب و خواندن نماز حضرت علی علیه السلام.
مباحث مرتبط
منابع
شیخ عباس قمی، منازل الاخرة
نویسنده ام کلثوم عبدی