منو
 صفحه های تصادفی
روش تعیین نقش شهرهای ایران
امام علی علیه السلام و تعلیم قرآن به جنیان به امر پیامبر
عیادت بیمار، زیارت خداست
در هوای گرم چه اتفاقی می افتد؟
شورای جنگی پیامبر برای جنگ بدر
اتصال بیس مشترک
رنگ
کارشناس اوقاف
اصلاحات عباس میرزا
دستگاههای تشدید مغناطیسی هسته
 کاربر Online
646 کاربر online
 : خلاقیت
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر دوره متوسطه ارسال ها: 94   در :  سه شنبه 18 مرداد 1390 [05:24 ]
  خلاقیت در آسیای شرقی و آمریکا(قسمت اول)
 

- خلاقیت در تعلیم و تربیت آسیای شرقی و آمریکا
- چکیده :
نظام های آموزشی از انتظارات فرهنگی و ایدئولوژی شکل گرفته و عمل می آیند. نظام های آموزشی شرق و غرب به همان اندازه ای که فرهنگ هایشان با هم تفاوت دارند، فرق کرده و از یکدیگر متمایز می‌شوند .این نظام ها ناشی از نقاط ضعف و قوت این گونه فرهنگ ها هستند . در این مقاله در وهله ی اول ، نقاط قوت و محدودیت های آموزش و پرورش آسیای شرقی بحث می شود و در وهله ی بعد به نظام تعلیم و تربیت آمریکا پرداخته شده و سرانجام، در خصوص افزایش توانایی‌های این دو فرهنگ و نظام های تعلیمی شان ، پیشنهاداتی ارائه می‌شود.
تمام نظام های آموزشی حتی اگر متضاد هم باشند می توانند اصلاح شوند و تغیراتی را در خود ایجاد نمایند .
به هر روی این دو نظام آموزشی با هم تفاوت دارند اما باید بدانیم که هر رویکردی،واجد فوایدی است که رویکرد آموزشی و تعلیمی دیگر می تواند از آن‌ها بهره ببرد. اگر چه در غرب ، در خصوص آموزش و تعلیم آن شور و هیجانی که می باید دیده شود مشاهده نمی‌گردد اما از طرفی فراوانی خلاقیت در غرب که رو به رشد هم هست قابل تحسین می باشد .
بالعکس در کشورهای آسیای شرقی ، اغلب اوقات ، خلاقیت فدای آموزش می شود و آموزش در این کشورها مبتنی بر حفظ کردن امور و دروس و بالطبع مغایر با خلاقیت است .
برای این که بتوانیم به نقاط قوت و ضعف نظام های آموزشی در دنیا پی ببریم ، طبعاً می باید تحقیقات وسیعی در مدارس و آموزشگاه های متعددی به عمل آوریم ( 1992 wollam)اشخاص و نهادهایی که مسوول و یا سهام دار امور آموزشی و تعلیمی هستند از طریق این گونه تحقیقات می توانند در خصوص کلاس های متنوع و گوناگون پی ببرند که بهترین روش ها را برگزینند ( 1998 yak& albert ) .
این مقاله در مورد تفاوت‌های دو نظام آموزشی شرق و غرب راجع به خلاقیت دانش آموزان و نگرش به این دو به خلاقیت متمرکز می باشد طبیعی است که برخی از نقاط قوت و یا ارزش های آموزشی و تعلیمی آسیای شرقی به صورت نقطه ی مقابل ضعف ها و محدودیت های آموزش و پرورش آمریکا مورد توجه قرار می‌گیرند و همین امر به طور بالعکس مورد بحث قرار می گیرد و در آخر ، پیشنهاداتی مطرح می گردد .
- نظام آموزش شرقی : نقاط ضعف و قدرت :
کشورهای آسیای شرقی برای کیفیت تعلیم و آموزش ارزش خاصی قایل هستند. این ارزش و احترام به تعلیم و آموزش ناشی از دیدگاه کنفوسیوسی این کشورها می‌باشد . دیدگاه کنفوسیوسی ، اساس و پایه ی ارزش های فرهنگی آنها است و به مقدار بسیار زیادی بر روی آموزش و تعلیم تاکید دارد و همین گونه امور، سبب رشد اقتصادی جوامع آسیای شرقی بوده است (morris 1996).
این گونه کشورها مانند هنگ کنگ ، ژاپن، سنگاپور ، کره و تایوان که 5 غول اقتصادی آسیای شرقی هستند به برخی از امور با دیدگاه فضیلت می‌نگرند که این دیدگاه، ناشی از نگرش کنفوسیوسی آنها می باشد سخت کار کردن ، تحمل و بردباری ، پشتکار ، اکتساب مهارت و آموزش (chen& chung 1994) .
در این جوامع ، والدین یک نوع احترام بسیار زیاد و بالایی برای آموزش و تعلیم قایل هستند که سبب می شود انتظارات و خواسته های مثبت و روشنی برای یادگیری فرزندان شان داشته باشد در حالی که این قضیه در آمریکا معکوس است حمایت اجتماعی برای آموزش و تعلیم به اندازه ی کشورهای آسیای شرقی دیده نمی شود (henderson 1999)
البته در یک دوره هایی ، همین آمریکایی ها به نسبت مردم سایر کشورها از لحاظ اخذ مدرک و گرفتن دیپلم و.. جزء بالاترین و عالی ترین کشورها بودند اما در حال حاضر ، متاسفانه یک نوع اصول نظام اخلاقی در مورد آموزش و تعلیم حاکم شده است که سبب تضعیف آن شده است ( Thomson 1989) .
به نظر کلینتون رئیس جمهور سابق آمریکا این امکان وجود ندارد که آمریکا در پنجاه سال آتی بتواند هدایت و رهبری اقتصاد جهانی را در دست بگیرد مگر آن که دانش‌آموزان آنها بتوانند با آموزش و تعلیم عالی از دبیرستان ها فارغ التحصیل شوند (haynest&chalker). در کشور آمریکا بسیاری از دانش آموزان برای این که می‌خواهند وارد بازار کار بشوند از فرصت ها و امکانات آموزشی محروم شده و از این رو میزان ترک تحصیل در آنها زیاد می باشد .
مضافاً این که باید یادآور شد که سی درصد از جمعیت زندانیان آمریکایی از همین افراد ترک تحصیلی هستند و به همین سبب مالیاتی که مردم آمریکا برای تعلیم و آموزش پرداخت می کنند به جای این که صرف این امور شوند صرف تهیه ی غذا و نگهداری از زندانیان می شود (hodgkinson,19991).
کشورهای آسیای شرقی از این گونه هزینه ها ندارند چرا که آنها یک نوع آموزش و پرورش و تعالیم قوی و نیرومندی دارند که مبتنی بر اخلاق می باشند و دانش آموزان را تشویق می کنند تا برای رسیدن به موفقیت در تحصیل ، به کار سخت عادت کرده و از آن طریق به موفقیت تحصیلی نایل شوند (haynest&chalker 19997) .
حتی در خود آمریکا ، دانش آموزان و دانشجویان آسیایی ( آسیایی – آمریکایی) از استعداد و توانایی بیشتری برا ی انجام دادن کارهایشان هستند و میزان ثبت نام آنها در دانشکده ها بیشتر از میزان ثبت نام دانش آموزان غیر آسیایی می باشد (eallagher19997). در دانشگاه کالیفرنیا ، ثبت‌نام دانشجویان دوره ی کارشناسی در آسیایی ها بیشتر از سایر گروه های نژادی بوده است(.(vansamberouck1999
- سرمایه گذاری برای مدارس
اهمیت و ارزش گذاری تعلیم و تربیت در میزان سرمایه گذاری در این امر و در مدارس منعکس می شود . در کشور آمریکا که کشوری پیشرفته با فن آوری بالا و ثروت فراوان است و دارای قدرت اقتصادی و سیاسی می باشد سرمایه گذاری بالایی بر روی امور آموزشی دارد که از لحاظ میزان سرمایه گذاری ، الگویی برای سایر کشورهای جهان شود اما با وجود این سرمایه گذاری ها ، نظام آموزشی آمریکا از خیلی از کشورها مانند کشورهای آسیای شرقی برتری ندارد ( Haynes 1997). سرمایه گذاری برای طرح ها و برنامه های آموزشی در دبیرستان های دولتی در قیاس با آسیای شرقی ناچیز و کم است .
دولت کره درصد بالایی از تولید نا خالص داخلی اش را به نسبت برخی از کشورهای دنیا صرف آموزش و پرورش می‌کند (trotter 2003). هم چنین ، تفاوت قابل ملاحظه و چشمگیری در نوع استفاده و کاربرد از این گونه سرمایه گذاری ها وجود دارد . بیشتر پولی که صرف تعلیم و تربیت در آمریکا می‌شود ، به نوعی حیف و میل می شود و اغلب این پول‌ها صرف هزینه های جانبی می گردد مانند صرف هزینه برای حمل ونقل ، برنامه های غذا خوری و ناهار، پرداخت هزینه به سرایدارها و غیره که خود به خود سبب می شود که پول کمتری برای خرید کتاب ها ، وسایل و تجهیزات لازم و ضروری ، هزینه ی حق التدریس معلمان و استادان و غیره صرف می شود ، در حالی که این موارد برای مدارس ضروری هستند و اگر نباشند ، مدارس معنایی نخواهند داشت (havnest& chalker 1998) در کشورهای آسیای شرقی ، وضعیت بر عکس است مثلاً دانش آموزان به جای وسایل حمل و نقل ماشینی پیاده به مدرسه می روند و یا از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می کنند، به جای به خدمت گرفتن سرایدارها ، خودشان مدارس را تمیز و نظافت می کنند و مادران آنها به صورت داوطلبانه در تهیه غذا و سلف سرویس کار می‌کنند و از این رو ، آنها می توانند پول بیشتری را برای آموزش و امور تحصیلی و... صرف کنند .
- حمایت خانوادگی :
در آسیای شرقی ، پدر و مادرها در امور مدرسه سهیم هستند و به نوعی یک کمک کار و همیار مدرسه می باشند . در کشور کره ، خانواده ها برای موفقیت تحصیلی فرزندانشان به طور کامل حمایت می کنند اما نوع حمایت ها در بین خانواده های آمریکایی به صورت دیگری وجود دارد و کمتر از کره ای ها می باشد (wollam 1992). با یک مقایسه ادراکی و در واقع نوع فهم و برداشت آنها از یک مساله می توان به این نوع تفاوت ها پی برد مثلاً وقتی مشکل و مساله ای در این دو جامعه رخ می‌دهد و فرزندان آنها در مدارس با مسایلی مواجه می‌شوند ، والدین آمریکایی عملکرد و کارآیی مدرسه یا معلم را زیر سوال می‌برند و به نوعی عوامل خارج از خانواده را مسوول شکست یا عدم موفقیت فرزندان شان می دانند در حالی که در کشورهای آسیای شرقی والدین آنها برای به عهده گرفتن مسوولیت کودکان با معلمان متحد شده و همیاری می کنند .
به نظر معلمان آمریکایی بیشترین و مهمترین مساله ی جدی در مدارس دولتی این است که والدین آنها یک نوع بی تفاوتی در رابطه با این مدارس دارند (thomson1989).برخی از معلمان به طور ویژه ، برخی از نگرش ها و عقاید ( غلط و نادرست ) والدین را جز امور مشکل تلقی می کنند مانند این که والدین در ارتباط با امور انضباطی فرزندانشان از معلمان حمایت لازم را به عمل نمی آورند و یا این که والدین به فرزندان خود کمک نمی‌کنند تا به خوبی ، اهمیت طراحی و برنامه ریزی برای آینده را پی ببرند . در سوی دیگر ، فلسفه ی اخلاقی و آموزشی و تعلیمی کشورهای آسیای شرقی یک تاکید ویژه ای بر روی دوره اویل کودکی (مراحل شکل گیری شخصیت کودک) دارند (Haynes &chalker1997).
در این گونه کشورها ، مادران به شدت و عمیقاً در یادگیری فرزندانشان موثر بوده و دخالت دارند . در کشورهای آسیای شرقی ، کودکان مرکز و محور علاقه ی والدین شان هستند و جامعه نیز برای آموزش و تعلیم کودکان ارزش خاصی قایل است و به همین دلایل است که در این کشورها تقریباً تمام منابع و امکانات برای آموزش و تعلیم کودکان به کار گرفته می شود شامل صرف پول ، زمان و صرف انرژی .
والدین کودکان پیش دبستانی کودکان شان را برای پذیرش اقتدار والدین و هم چنینی پشتکار داشتن ، آماده می‌کنند .آنها در مدارس فرزندان شان حضور می‌یابند تا به عادات آنها ، اوضاع وعملکرد کاری و تحصیلی شان پی برده و این امور را مشاهده نمایند و به معلمان این اقتدار و حق داده می شود که کنترل بیشتر بر روی کودکان و دانش آموزان داشته باشند و از همین رو ، معلمان حق دارند تا از کودکان ، تلاش و کوشش بیشتری را در مدرسه طلب کنند (sorensen1994). والدین در این کشوها، برای انگیزه دادن به فرزندان ، دوشادوش معلمان تلاش می کنند و در واقع به دانش آموزان کمک می‌کنند تا در یادگیری امور مدرسه شان موفق شوند . بر خلاف دانش آموزان آمریکایی ، دانش آموزان آسیای شرقی ، تکالیفی در خانه دارند که می باید انجام دهند (Henderson 1990).از سوی دیگر، بسیاری از والدین آمریکایی در برابر این نظر که دانش آموزان می‌باید تکالیفی در خانه داشته باشند و این تکالیف مستمر باید یاشند موافق نبوده و از همین رو ، معلمان آمریکایی برای این که تکالیف منظم خانگی بدهند توفیقی نمی یابند (Haynes & chalker 1997).برعکس ، در کشورهای آسیای شرقی این موضوع خیلی طبیعی و رایج است که اولیا در کنار کودکانشان بنشینند و همراه آنها به تکالیف و مشق های دوره ای و منظم و زمان بندی شده بپردازند . در این کشورها ، تکالیف خانگی برای دانش آموزان یک فعالیت مبتنی بر یادگیری – پیشرفت تلقی می‌شود که واجد ارزش بالایی است و مدارس به دانش آموزان ، کتاب‌های درسی ارزان قیمتی می دهند که آنها می توانند در این کتاب ها چیزهایی بنویسند ، زیر خطوط مهم با ماژیک خط بکشند و یا بخش هایی از پاسخ‌ها را آنها بنویسند .
این قضیه در آمریکا ، معکوس است . کتاب های درسی آنقدر بزرگ هستند، آنقدر وزین و سنگین و گران قیمت هستند که دانش آموزان نمی توانند آنها را با خود حمل کنند و به خاطر قیمت آنها ، به راحتی نمی توانند درون آنها چیزهایی یادداشت کنند . در کشورهای آسیای شرقی مانند کره ، دانش آموزان بوسیله سنت ها و آداب و رسوم جامعه انگیزه به دست می آورند (park&kim 1999) لذا ، انگیزش ، یک عامل بیرونی است تا این که عامل درونی بوده باشد و از درون فرد نشات بگیرد (chong & michael2000).
البته این قضیه نقاط ضعفی دارد چرا که انگیزش درونی عاملی برای خلاقیت محسوب می شود در حالی که انگیزش بیرونی عامل مضر و زیان بخشی برای خلاقیت محسوب می شود (Torrance 1962). در جوامع آسیای شرقی ، میل برای موفقیت امری متداول و رایج در این جوامع است و لذا آنها بر خلاف دانش آموزان آمریکایی ، نیاز به انگیزش بیشتر برای مطالعه کردن ندارند . کودکان این جوامع به خاطر از خود گذشتگی و ایثاری که والدین شان برای آنها می کنند ، پاسخ آنها را با تلاش و مطالعه می دهند .
آنها از انتظاراتی که والدین شان از آنها دارند تا مطالعه ی سخت و نمرات عالی به دست آورند آگاه هستند و از سوی دیگر ، برای این که نکند به خاطر کسب نمرات کم از سوی والدین شان تحقیر شوند و احساس گناه کرده و آبروی شان برود، به سختی مطالعه می‌کنند . ترسیدن کودک از عملکرد ضعیف در مدرسه ، فقط وابسته به مدرسه نیست و مرتبط با نگرانی خانواده نیز می باشد . آنها این موضوع را می فهمند که موفقیت تحصیلی ، عامل تعیین کننده ای برای خوشحال شدن والدین شان می باشد . در این کشورها ، معلم نقش یک فرمانروا یا رئیس را دارد و والدین نیز یک عامل مشوق و هم چنین تسهیل کننده ی یادگیری هستند و دانش آموز نیز یک یادگیرنده ی کوشا و جدی محسوب می شود .
-اعتقاد و ایده ی کوشش و تلاش و جدیت :
فلسفه ی تعلیم و تربیت در آسیای شرقی ، نظام اخلاقی کار سخت و با علاقه ایثار و فداکاری و.. را آموزش می دهد . به افراد می گوید که بالاخره نوع نگرش به زندگی ، منجر به موفقیت خواهد شد و عامل هدایت کننده ای به سمت مستعد و پر توان شدن اشخاص خواهد بود والدین کودکان در آسیای شرقی بر این باورند که کسب نمرات خوب و پیشرفت تحصیلی نشات گرفته از سخت کوشی و پشتکار ، استقامت و سماجت و تداوم در کار است .دانش آموزان کشورهای آسیای شرقی پس از اتمام ساعات مدرسه ، در کلاس های فوق برنامه ثبت نام می کنند به اموری چون هنر ، آمادگی برای ورود به دانشگاه و.. می پردازند .
آنها با تکالیف خانگی و این کلاس های فوق برنامه ، حدود 16 ساعت در روز به مطالعه و فعالیت مشغولند . علاقه ای که جامعه برای موفقیت تحصیلی کودکان از خود نشان می دهد ، به صورت انگیزه ای قوی برای معلمان تبدیل می شود (ya& kierstead).این معلمان ، فضا و محیطی به وجود می آورند که واجد انتظارات و توقعات زیاد از دانش آموزان است و یک نوع ارتباط متقابل نمادین بین اولیا و مدرسه وجود دارد . نتایج ارزشیابی نمرات در برخی از دروس که نیاز به کار و تمرین و جدیت بیشتری دارد مانند درس ریاضیات و علوم در دانش آموزان آسیای شرقی در قیاس با آمریکا برتری آشکار و بارزی را نشان می دهد (1993kim ).
در خود آمریکا نیز ، موفقیت تحصیلی دانش آموزان آسیایی –آمریکایی به طور مداوم بالاتر از دانش آموزان آمریکایی است .(1986Hirschman&wong,) والدین آسیای شرقی بر کار سخت کردن و بالطبع ، موفقیت تحصیلی تاکید فراوانی دارند در حالی که والدین آمریکایی موفقیت تحصیلی را ناشی از تفاوت افراد و دانش آموزان در توانایی های ذاتی و فطری شان می دانند (1992Stevenson )
به نظر مردم ژاپن ، بهترین عامل تعیین کننده و پیش بین موفقیت آتی افراد ، پشتکار و استقامت است اما در آمریکا، این طور تصور می شود که بهترین عامل برای موفقیت آتی ، کنجکاو بودن و خلاق و مبتکر بودن است . در نظر مردم آسیای شرقی ، کار سخت کردن ، فقط یک اعتقاد ذهنی یا انتزاعی نیست بلکه یک راهنمای عملی در زندگی روزمره ی آنان می باشد (1992stevenson & stiglel).
معلمان و اساتید آمریکایی ، اشتباهاً تصور می کنند که دانش آموزان ژاپنی مرتباً تحت فشار وحشتناک هستند و به همین خاطر است که مرتکب خود کشی می‌شوند و میزان خود کشی بین آنها به طرز هشدار دهنده ای بالا می باشد ، در صورتی که با تعجب فراوان ، می بینیم که میزان خود کشی در بین سنین مدرسه در ژاپنی ها ، فقط به اندازه ی نیمی از همین خود کشی در بین دانش آموزان آمریکایی است و البته در حال کاهش هم هست. دانش آموزان مدارس ابتدایی در آسیای شرقی ، سرحال، پر شور ، جدی ، پر انرژی و مسوول هستند و درست همانند همتایان خود در آمریکا می باشند (1990Henderson,).
- احترام گذاشتن به معلمان
به این خاطر که جوامع آسیای شرقی متاثر از افکار و عقاید کنفوسیوسی هستند، به معلمان احترام بسیار بالا و خاصی می گذارند و شغل آنها تاثیر فراوانی بر روی آینده افراد جامعه دارد و این معلمان دارای مسوولیت زیاد بوده و نقش شان را خیلی جدی می گیرند (.(yao& kierstead در الگوهای نقشی که برای دانش آموزان تعریف می‌شود ، آنها خیلی می باید مراقب و محتاط باشند و اخلاق را رعایت کنند چرا که بروز رفتار منفی می تواند موجب انتقاد بسیار زیادی از جانب عموم مردم و هم چنین معلم شود . معلمان در این جوامع ، آنقدر مورد احترام هستند که به آنها القابی داده می شود که نشان از اهمیت نقش آنان دارد مثلاً در ژاپن با لقب (sensei) در چین ، (master) و در کره با لقب (sensangnim) مورد خطاب قرار می گیرند .
این القاب حاکی از بالاترین و عالی ترین شکل احترام به یک شخص است . در تایوان روز تولد کنفوسیوس به عنوان روز معلم جشن گرفته می شود و. در کره آنچه که معلمان می گویند به عنوان قانون محسوب می شود . به نظر معلمان، والدین و دانش آموزان نقش معلم ارائه دانش و بیان حقیقت است ، لذا به ندرت این مساله پیش می آید که دانش آموزان در آنچه که معلم می گوید تردید کنند و از این رو به ندرت پیش می آید که در خصوص توانایی و قدرت معلم سوالی برایشان پیش بیاید ( serensen1994) .این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که اگر ما به دنبال خلاقیت باشیم ، می باید در جهت ناهمرنگی و نا پیروی حرکت کنیم ( نه این که هر چه معلم گفت آن را حقیقت بدانیم ).
احترام وافر و زیاد به معلم و به جایگاه تعلیم و تربیت قطعاً سود و منافعی به دنبال خواهد داشت مثلاً حقوق آنان قابل توجه است و به نسبت مشاغل دیگر حقوق خوبی دریافت می کنند و طبعاً کار و تلاش بیشتری نیز از خودشان نشان می دهند در صورتی که این قضیه در آمریکا در قیاس با این کشورها این گونه نیست . از همین رو ، رقابت برای به دست آوردن شغل معلمی و استادی ، باعث می‌شود که سطح آموزش و تحصیل از کیفیت خوبی برخوردار باشد . در ژاپن ، دولت به معلمان وام های بدون بهره اعطا می کند تا مسکن تهیه کنند و در تایوان ، معلمان، مالیات بر در آمد پرداخت نمی کنند ولی در آمریکا ، به صورت آشکاری ، این گونه تسهیلات به معلمان داده نمی شود .
آنها حقوق بسیار پایینی دارند و در قبال کاری که می کنند چیزی دریافت نمی‌کنند هم چنین سرمایه گذاری در مدارس آمریکا پایین است و نیازهای دانش آموزان را برای تهیه امکانات ضروری مدرسه برطرف نمی سازد و حتی برخی از معلمان ، از حقوق خودشان بعضی از چیزها را می خرند و این اثر منفی هم بر روی دانش آموزان و هم بر روی خودشان می‌گذارد . همین امور باعث نگرانی والدین و آموزگاران شده و کاهش اعتبار مالی در مدارس آمریکا ، خود به خود سبب می‌شود که جوانان با استعداد ، کمتر به این فکر بیفتند تا معلم و آموزگار شوند .
- روابط بین معلمان و دانش آموزان :
از این جهت که در کشورهای آسیای شرقی یک نگاه و رویکرد جمعی دارند ، هم دانش آموزان و هم معلمان به گونه ای عمل می کنند تا مبادا شهرت و یا آبروی خود را بین جمع و اجتماع از بین برده و لطمه ای وارد نمایند. به معلمان احترام خیلی زیادی گذاشته می شود و هرگز حرفی مخالف آنها نمی زنند و از این رو ، دانش آموزان انتظار دارند تا معلم سر صحبت را باز کند و ارتباط برقرار نماید و دانش آموزان فقط زمانی سخن می گویند که از سوی معلم از آنها خواسته شود تا حرف بزنند . حتی اگر معلم چیزی یا مطلبی را بگوید که دانش آموز نفهمد ، دانش آموز حرف معلم را قطع نمی کند .
در این کشورها ارتباط بین معلم و دانش آموز، امتداد رابطه ی مادر – فرزندی است . در کره یک ضرب المثلی هست که پادشاه ، معلم و پدر در یک مقام و موقعیت هستند .در کشورهای آسیای شرقی ، معلمان حتی می توانند بر روی زندگی شخصی و خصوصی دانش آموزان نیز اثر بگذارند . آنها تقریباً هر چیزی را در خصوص تاریخچه ی زندگی و خصوصی دانش آموزان مانند نوع روابط آنها با والدین، خواهر و برادران و دوستان و غیره می دانند . از همین رو ، این فقط بحث تحصیلی و آموزشی نیست که اهمیت دارد بلکه معلمان به تربیت و پرورش شخصیت و خصوصیات فردی دانش آموزان نیز می پردازند .
در کشور کره ، والدین به معلمان اطمینان و اعتماد دارند و به آنها آزادی و اختیار می دهند که هدایت اخلاقی و دانش آموزان را بر عهده بگیرند و معلمان در بیرون از کلاس نیز به دانش آموزان مشورت می دهند همین نوع روابط بین معلم و دانش آموز ، سبب می شود که بین آنها کمتر به راه خطا بروند و در زمان هایی که قابل کنترل هستند روش های تربیتی بر روش شان اثر می گذارد . این گونه روابط نزدیک بین معلمان ، والدین و دانش آموزان سبب می گردد که به طور موثری مانعی برای گرایش نوجوانان به الکل ، ترک تحصیل از مدرسه و سایر رفتارهای خطر آفرین شوند ، رفتارهایی که در آمریکا به طور مکرر دیده می شود . از این رو ، برای معلم ضروری است نگران رفتارهای خارج از کلاس دانش آموز باشد و اگر خوب رفتار می کند می‌تواند مانع این خطرات شود (2000Patrick,) این قضیه در آمریکا معکوس است . معلمان آمریکایی با مجموعه ای متنوع از قوانین مختلف که در بین مردم و جامعه هست ، متوقف می شوند و نمی توانند مانند معلمان آسیای شرقی عمل کنند چرا که زندگی در آمریکا یک زندگی فرد گرایانه است و در چنین جامعه ای فرد گرایانه ، افراد از حقوقی برخوردارند که معلمان نمی توانند در امور آنان دخالت کنند از سوی دیگر ، تعریفی از نقش یک معلم در آمریکا می شود ، تعریف انتظارات و توقعات اجتماعی و هم چنین به خاطر این که قدردانی لازم از آنها به عمل نمی آید ، حقوق شان پایین است و غیره،معلمان نیز خیلی تمایل ندارند که وارد بحث زندگی شخصی دانش آموزان در بیرون از مدرسه شوند و همین موضوعات ، موجب می شود که کودک ، از توجه و مراقبت های بیشتر و بهتر از جانب یک معلم یا مربی محروم بماند .

  امتیاز: 0.00