ابن مقله شیرازی قواعد خوشنویسی را در رسالهی خط و قلم بیان کردهاست. وی قواعد خط را به دودسته تقسیم کردهاست: 1. حُسنِ تشکیل (اندازه و بهرهی هر حرفی از حیث سطح و دَور، بلندی و کوتاهی، باریکی و کلفتی، راستی در حالت عمودی و افقی و مایل، حرکات قلم) که قاعدهی «اصول» و «نسبت» از آن پدید میآید.
2. حُسنِ وضع (چگونگی پیوند دادن حروف پیوندپذیری و باهم آوردنِ حروف منفصل و طرز مجاورت کلمات و نظام سطرها و تناسب مدها(کشیدگیها)) که قواعد «ترکیب» و «کرسی» از آنها استفاده میشود. بعد از ابن مقله خطاطان دیگری نیز به تدریج این اصول را بسط داده و در هشت یا دوازده قاعده و بیشتر تنظیم کردهاند که چون درک مباحث مربوط به خط و خطاطی مستلزم شناخت آنهاست که به اختصار بیان میشود.
قواعد اصول در خوشنویسی یعنی حُسنِ نگارش مفردات حروف از الف تا ی و استحکام و اعتدال آنها از جهات قواعد و اصول بشرح ذیل میباشند: 1. قوت: استفادهی صحیح و به کاربردن جزیی از دم قلم بر سطح کاغذ یا همهی نیروی خود در وسط و انتهای مدها و وسط دایرهها و سریال و «ف» و «ق» و «و» و غیره.
2. ضعف: به کاربردن جزیی از دَمِ قلم و نیش آن در آغاز و وسط اکثر حروف و در انتهای آن که موجب نازکی میشود.
3. سطح: حرکاتراستی که با قلم در خط پدید میآید، اعم از افقی، عمودی و مایل، سطح نام دارد و چون این حالت در پایان مدهای کامل اصلی و برخی مدهای زاید و عارضی بیشتر به ظهور میرسد، سطح را غالباً مخصوص این نوع حرکات افقی شمرده اند.
4. دَور: یعنی گردش حروف که در دایرههای معکوس و مستقیم و در سرِ «ف» ، «ق» و «و» و مانند آن به وجود میآید و حالتی است برخلاف سطح. در ایجاد دَور قلم بر حسب استادی و هنر خطاط به نرمی و گرمی به گردش در میآید.
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!