منو
 کاربر Online
604 کاربر online
 : روان شناسی
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 12 دی 1389 [14:09 ]
  عوامل موثر بر کندی پیشرفت تحصیلی نوجوان
 

چرا دانش آموزان نمی توانند از عهده انتظارات تحصیلی برآیند؟ بعضی از دلایل معمول به این شرح است:
-ناتوانی یادگیری
-اختلال نقص در توجه و بیش فعالی
- عوامل انگیزشی
-محیط مدرسه
روابط با همسالان
روابط خانوادگی مشکل دار
ضعف تحصیلی منفعل - پرخاشگرانه
مشکلات مربوط به خودمختاری
حمایت بیش از حد از نوجوان
روابط مشکل دار بین مدرسه و خانواده
خانواده مدرسه را مناسب نمی داند
- مدرسه خانواده را مناسب نمی داند
خانواده و مدرسه دانش آموز را ناتوان می بینند

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 12 دی 1389 [14:15 ]
  ناتوانایی یادگیری
 

ناتوانی یادگیری به طور کلی عبارت است از شکست در یادگیری مهارت های تحصیلی به رغم داشتن توانایی ذهنی مناسب. در بسیاری از موارد، ناتوانایی یادگیری در اوایل سال های مدرسه شناسایی می شود. هر چند در بعضی از موارد تا زمان نوجوانی این ناتوانی کشف نمی شود. نوجوانانی که ناتوانایی آنان در یادگیری تشخیص داده نشده است، غالبا در سال های اولیه مدرسه نقص های خود را جبران می کنند، ولی وقتی که تکالیف زیاد شود، از عهده بر نمی آیند. از آن جا که این کودکان قبلا در مدرسه موفق بوده اند، غالبا به عنوان ناتوان در یادگیری محسوب نمی شوند بللکه می گویند که این افراد به اندازه کافی انگیزه ندارند. این حرف ممکن است درست باشد ، زیرا دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری بیشتر در معرض سایر مشکلات در مدرسه قرار دارند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 12 دی 1389 [14:18 ]
  اختلال بیش فعالی - نقص در توجه
 

اختلال بیش فعالی یا نقص در توجه، سندرمی است که علت شناسی مربوط به اعصاب آن نامعلوم است و در توانیی هدایت و حفظ توجه بر تکالیف تاثیر می گذارد. در بعضی از موارد، ناتوانی در یادگیری نیز ممکن است وجود داشته باشد. در بسیاری از موارد، کودک نیز مشکل رفتاری همراه با تکانشی بودن و بیش فعالی از خود نشان می دهد که بخشی از این سندرم است.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 12 دی 1389 [14:28 ]
  عوامل انگیزشی
 

هر چند انگیزه و عملکرد تحصیلی به محض ورود دانش آموزان به دبیرستان کاهش می یابد، دانش آموزانی که بیش تر در جهت اهداف درونی هستند و بیشتر به توانایی های خود اطمینان دارند، بیشتر احتمال دارد که از خود پایداری نشان دهند و در تکالیف درسی موفق شوند.
دانش آموزانی که از لحاظ درسی موفقند، گرایش دارند به این که موفقیت خود را ناشی از عوامل درونی بدانند مانند من خیلی درس خوانده ام؛ ولی دانش آموزان ناموفق بیشتر احتمال دارد موفقیت خود را به عوامل بیرونی نسبت دهند، مانند این که امتحان ساده ای بود. بعضی از دانش آموزان ، به خصوص دختران متعقدند که موفقیت آنان تحت کنترل آنان نیست و به همین دلیل در برابر شکست احساس درماندگی می کنند . در مورد دانش آموزان ناموفق، بازخورد دیگران در برابر عملکرد تحصیلیشان چندان تاثیری در آنان نمی گذارد، چون آنان معمولا ارتباطی بین موفقیت و تلاش یا راهبردهای مطالعه نمی بینند.
بسیاری از دانش آموزان هرگز یاد نمی گیرند چگونه مطالعه کنند. مهارت های پایه درسی را ندارند و وقت کافی برای مطالعه نمی گذارند. به خصوص آن دسته از دانش آموزانی که از لحاظ هوشی بالای سطح متوسط هستند، احتمالا بدون تلاش در سطح بتدایی شاگرد موفقی بوده اند، ولی وقتی که به دبیرستان رسیده اند یعنی زمانی که باید بیشتر مستقلانه کار می کردند نمراتشان پایین آمده است. شوک مواجهه با شکست برای نخستین بار ممکن است منجر به شکست بیشتر شود که شروع آن از دوره اول دبیرستان و پایان آن دبیرستان است.
لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که بین انگیزه کم در مدرسه و انگیزه کم به طور کلی تمایز قائل شویم. دانش آموزانی که از لحاظ تحصیلی موفق نیستند ممکن است در سایر حوزه ها مانند ورزش یا هنر کاملا موفق باشند و دانش آموزانی که به طور کلی کم انگیسزه هستند ، به احتمال زیاد مشکلات بین یک فرد و فردی دیگر را علاوه بر مشکلات تحصیلی تجربه می کنند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 12 دی 1389 [14:36 ]
  محیط مدرسه
 

اصولا دوران اول دبیرستان نیازهای نوجوان در حال رشد تامین نمی شود. معلمان این دوره معمولا در مقایسه با دوران ابتدایی کم تر احتمال دارد که به دانش آموزان اعتماد کنند و بیشتر بر کنترل و انضباط در کلاس درس تاکید می کنند. در ضمن این دانش آموزان در مقایسه با دانش آموزان دوره ابتدایی معلمان خود را کمتر دارای رفتاری دوستانه و حمایتگر می دانند. در واقع عدم تناسب بین نیازهای دانش آموزان و محیط مدرسه ، عاملی است که به عدم موفقیت تحصیلی دامن می زند.
هماتن طور که می توان یک خانواده را از لحاظ عملکرد ضعیف دانست، مدرسه را هم میب توان به دلیل مشکلات مربوط به اولیای مدرسه و معلمان دارای عملکرد ضعیف محسوب کرد. معلمانی که بیش از حد کار می کنند یا از آنان تقدیر نمی شود، ممکن است بعضی از تنش های خود را بر سر دانش آموزان خالی کنند و آنها هم این رفتار معلمان را شخصی قلمداد می کنند و به نحوی واکنش نشان می دهند که صرفا احساس درماندگی معلمان را شدت می دهد.
برای بسیاری از دانش آموزان موفقیت شدیدا تحت تاثیر کیفیت رابطه با معلمان قرار دارد . عملکرد غیر معمول در مدرسه با نمراتی با دامنه گسترده که گاهی بالاست و گاهی پایین، غالبا نمایانگر این است که رابطه شخصی با معلم عامل مهمی در عملکرد تحصیلی دانش آموز است.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 12 دی 1389 [14:40 ]
  روابط با همسالان
 

دانش آموزانی که با افراد موفق معاشرت می کنند، معمولا برای موفقیت ارزش قائلند؛ حال آنکه دانش آموزانی که دوستانشان ناموفقند، احتمالا خودشان نیز ناموفق خواهند بود. تحقیر توانایی تحصیلی توسط همسالان در بین دانش آموزان رواج دارد، زیرا همسالان این گروه ممکن است در صورتی که این افراد نمرات خوبی بگیرند، آنان را متهم کنند که آنان خر خوان هستند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 12 دی 1389 [14:50 ]
  ضعف تحصیلی منفعل پرخاشگرانه
 

الگویی خانوادگی شناسایی شده است که می تواند با عدم موفقیت تحصیلی دانش آموزان ارتباط داشته باشد. این الگو ضعف تحصیلی منفعل پرخاشگرانه است، که شامل خشونت پنهانی نسبت به والدیناست، خشونتی که نمی تواند مستقیما ابراز شود؛ مسائل مربوط به رقابت با والدین و خواهران و برادران که منجر به ترس های شدید از شکست می شود؛ و ترجیح ابراز حالات انفعالی- پرخاشگرانه برای سازگار شدن با موقعیت دشوار.
این الگو ممکن است خصوصا در خانواده هایی که موفقیت به شدت با ارزش محسوب می شود برجسته باشد. در این گونه خانواده ها، نوجوان غالبا احساس می کند که پذیرفته شدن او شرطی است، به این معنی که ارزش دانش آموز بستگی دارد به این که تا چه حد می تواند به موفقیت تحصیلی دست یابد. این دانش آموزان به دشواری می توانند بین این مسئله که والدین از وضعیت تحصیلی آنان ناامید شده اند یا این که به طور کلی از آنان مایوس شده اند ، تمایز قائل شوند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 12 دی 1389 [14:55 ]
  تلاش برای خودمختاری
 

عملکرد در مدرسه ممکن است زمینه ای شود که در آن تلاش برای خودمختاری بین نوجوان و والدین کشمکش ایجاد کند. هر قدر که والدین بیشتر بکوشند تا نوجوان را وادار به اطاعت از انتظارات مدرسه کنند، نوجوان بیشتر مقاومت و سرکشی می کند و شاید با همکاری همسالان بخواهد موقعیت خود را در کشمکش های خانوادگی محکمتر کند. والدین ممکن است در واکنش به این حرکت تلاش کنند تا مشاور را با خود متحد کنند تا بتوانند دوباره بر نوجوان مساط شوند ، از این رو تلاش شدیدتر می شود مگر این که مشاور پویایی های سیستمی را تشخیص دهد.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 12 دی 1389 [15:01 ]
  حمایت بیش از حد والدین
 

بسیاری از والدین بدون عمد حس بی مسئولیتی را در نوجوان تقویت می کنند، به این ترتیبکه به شدت در جهت موفق شدن دانش آموز تلاش می کنند. نوعا خانواده هایی هستند که در آن موفقیت به شدت باارزش تلقی می شود و والدین بیش از حد به موفقیت تحصیلی دانش آموئز اهمیت می دهند . هر گاه احتمال شکست نوجوان زیاد شود، والدین برای جلوگیری از آن واکنش بیش از حدی از خود نشان می دهند. هر چند گاهی اوقات این کار ممکن است مانع از شکست دانش آموز شود، ولی دانش آموز را از به عهده گرفتن مسئولیت عملکرد تحصیلی خود باز می دارد.
اغلب کافی نیست به والدین توصیه کنیم که عقب نشینی کنند و به دانش آموز امکان دهند تا مسئولیت بیشتری در مورد تحصیل به عهده بگیرد. این که صرفا والدین عقب نشینی کنند، بی آن که نگرش آنها در مورد موفقیت تحصیلی و اهمیت موفقیت تغییر کند، صرفا جنگ آشکار را پنهان می کند. در واقع باید به والدین کمک کرد تا از لحاظ عاطفی خود را از نوجوان متمایز کنند تا این عقب نشینی چیزی بیش از صرفا کنترل نوجوان باشد.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 26 دی 1389 [12:10 ]
  مشکلات مربوط به نوجوان، خانواده و مدرسه
 

گاهی اوقات، روابط بین نوجوان، خانواده و مدرسه به مشکل تحصیلی دامن می زند. الگوهای متعددی معمول است و ممکن است چندین الگو وجود داشته باشد. این الگوها دربرگیرندة پویایی ای است که عدم کفایت نامیده می شود. و به این معناست که یک سیستم، سیستم دیگر را بی کفایت می داند. با توجه به سیستم نوجوان - خانواده - مدرسه سه الگوی عدم کفایت ممکن است مشاهده شود که عبارتند از خانواده مدرسه را بی کفایت می داند؛ مدرسه خانواده را بی کفایت می داند؛ خانواده و مدرسه دانش آموزان را بی کفایت می دانند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 26 دی 1389 [12:22 ]
  خانواده مدرسه را بی کفایت می داند
 

روزگاری همه به اقتدار بزرگترها احترام می گذاشتند. والدین از معلمان حمایت می کردند و برعکس؛ و دانش آموز جای چون و چرا نداشت. فرض بر این بود که دانش آموز و حتی والدین قضاوت معلم را به عنوان یک متخصص در مورد نیازهای تربیتی دانش آموز قبول دارند. در این دوران به اصطلاح پیشرفته پذیرش مقام اقتدار و تجربه جایی ندارد و یا کم رنگ است. البته لازم به گفتن است که نوجوان نیز غالبا در مواجهه با والدین و سایر مراجع قدرت همین شیوه را در پیش می گیرد. البته آنچه از چشم غالب والدین پنهان است این است که خود آنها ممکن است در ارتباط با سایر مراجع قدرت در زندگی نوجوان ( معلمان) همین شیوه را در پیش بگیرند.البته امکان دارد برخی از والدین در انتقاد از توانایی معلم چندان آشکار عمل نکنند، ولی در عین حال عدم تایید خود را در مورد روش های معلم به طور غیر مستقیم منتقل کنند. برای مثال ، والدین ممکن است از معلم در حضور نوجوان انتقاد نکنند، ولی مرتبا با رئیس مدرسه دربارة اشکالات معلم حرف بزنند. یا والدین ممکن است وقتی که نوجوان می گوید معلمش را دوست ندارد او را به خاطر نمرة بد سرزنش نکنند و به این ترتیب این نکته را القا کنند که دانش آموز مسئولیت موفقیت و شکست تحصیلی خود را بر عهده نگیرد. در حقیقت، ممکن معلمی با دانش آموز بخصوصی به طور ناعادلانه ای رفتار کند، ولی این مسئله باید به گونه ای حل و فصل شود که معلم از چشم دانش آموز نیفتد و اقتدار او را دست کم نگیرد.
درگیری بیش از حد والدین در پرونده های تحصیلی دانش آموز نیز ممکن است سبب شود که دانش آموز مدرسه را دست کم بگیرد. این امر باعث می شود که دانش آموز نتواند بدون کمک والدین کارهای مربوط به تحصیلش را انجام بدهد.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 26 دی 1389 [12:26 ]
  مدرسه خانواده را بی کفایت می داند
 

گاهی اوقات اولیای مدرسه والدین دانش آموز را بی کفایت می داند و امور مربوط به دانش آموز را به موقع به آگاهیس آنان نمی رسانند. همین امر باعث القای این پیام به والدین می شود که مدرسه هیچ احترامی برای عقیده ای که آنان دربارة تحصیلات فرزند خود دارند ، قائل نشوند. بنابر این، استفاده از عقاید و نظرات والدین در امور تحصیلی دانش آموزان می تواند به بهبود و پیشرفت تحصیلی آنان کمک کند و ارتباط بین مدرسه و خانواده را بیشتر شود.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 26 دی 1389 [12:33 ]
  خانواده و مدرسه دانش آموز را بی کفایت می دانند
 

از آنجا که والدین و مدرسه می خواهند به ظاهر نشان دهند که با هم توافق دارند، گاهی اوقات نمی توانند مسئولیت دانش آموز را در تعیین اهداف تحصیلی به رسمیت بشناسند. البته این کار ممکن است در مورد کودکان خردسال تر قابل دفاع باشد، ولی برای نوجوانان نامناسب است؛ زیرا این افراد باید تشویق شوند تا در تعیین اهداف خودمختاری بیش تری داشته باشند. اگر والدین و مدرسه به گونه ای عمل کنند که دانش آموز را در به عغهده گرفتن مسئولیت برای حرفة تحصیلی خود ناتوان بدانند، ممکن است باعث شوند که در دانش آموز احساس پیشگویی خودبسندگی ایجاد شود.
در جلسات مدرسه گاهی والدین حضور دارند ولی نوجوان حضور ندارد و از حضور آنان در جلسه جلوگیری می شود. همین کار ، این پیام را به نوجوان منتقل می کند که بزرگترها یعنی والدین و اولیای مدرسه در فکر او هستند و به خاطر او گردهم آمده اند؛ ولی دعوت نکردن او این پیام را منتقل می کند که بزرگسالان مسئولیت را به عهده می گیرند و احتیاجی به او نیست. جای تعجب نیست که بسیاری از دانش آموزان در چنین موقعیتی نمی توانند تکالیف مدرسة خود را انجام دهند. از آنجا که این پیام به آنها منتقل شده که عقاید آنان دربارة تعلیم و تربیت خودشان اهمیتی ندارد، دیگر هیچ مسئولیتی در قبال حرفة تحصیلی خود به عهده نگیرند.

  امتیاز: 0.00