منو
 صفحه های تصادفی
رشته شیمی
انولوسل
سفالگری در ایران پیش از تاریخ
بخت نصر
عنوانبندی در تلویزیون
امام کاظم علیه السلام و حل مشکل یکی از اهالی ری
حوت «صورت فلکی»
دوربین دوچشمی
برنامه نویسی پیمانه ای
آمستردام
 کاربر Online
523 کاربر online
 : هنر
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه هنر 3 ستاره ها ارسال ها: 252   در :  دوشنبه 28 تیر 1389 [16:33 ]
  مکاتب هنری جهان تا پایان قرن بیستم
 

مکاتب هنری در جهان، تحت تأثیر جریان‌های ادبی، فکری و اجتماعی شکل گرفته‌اند، به طوری که هر یک از آن‌ها به بهترین وجه، نمایانگر روح واقعی دوره‌ای است که در آن پدید آمده‌است. این مکتب‌ها در واقع جنبش‌های همگانی‌ای هستند که در دوران‌های مختلف شکل گرفته و در قالب آثار هنری بروز کرده‌اند.
مکاتب هنری‌ای که تاکنون شناخته شده‌اند و هر کدام در جای خود، در عرصه‌ی هنر در جهان تأثیراتی داشته‌اند، بسیار متنوّع‌اند، به طوری که در یک مقاله، نمی‌توان تمام آن‌ها را مورد بررسی قرار داد از این رو، برای آشنایی بیشتر با آن‌ها، به معرّفی مهم‌ترین آن‌ها در قالب « گذری بر مکاتب هنری جهان» بر اساس کتاب «مکتب‌ها، سبک‌ها و جنبش‌های ادبی و هنری جهان تا پایان قرن بیستم» بسنده می‌کنیم.

اومانیسم (Humanism)،(اصالت انسان / انسان مداری)

`انسان`، `جهان` و `خدا` موضوعات عمده‌ی تفکّر غربی را از آغاز تاریخ مکتوب آن تشکیل می‌داده‌است. با این همه، اهمیت نسبی این موضوعات، از زمانی به زمان دیگر فرق می‌کرده است؛ امّا آن چه مشخص است، این است که تفکّر غربی، نسبت به نظام‌های بزرگ فکری شرق، تأکید بیشتری بر روی وجود فردی انسان داشته‌است.
اومانیسم که در کلّی‌ترین مفهوم، به اندیشه یا کوششی اطلاق می‌شود که مرکز توجّه‌ی آن، به انسان و شئون انسانی باشد، پرورش همه جانبه‌ی استعدادهای انسان و حفظ حیثیت و آزادی او را هدف تمام فعّالیّت خود قرار داده‌است.
اومانیسم، در قرون چهارده تا شانزده، در ایتالیا شکل گرفت و به اوج رسید و سپس به آلمان، فرانسه و انگلستان سرایت کرد. هدف آن در ابتدا مقابله با سیطره‌ی بلامنازع اندیشه‌ی سنّتی قرون وسطای اروپا و کلیسای کاتولیک و جزمیت‌های الهیات و فلسفه‌ی وابسته به آن‌ها بود. این مکتب، می‌خواست با بررسی، احیاء و مراقبت و نگهداری از زبان، ادبیات، هنر و فرهنگ دوره‌ی باستان، بتواند شخصیّت بشری را پرورش بدهد و احساسی لذّت بخش و این جهانی را برای انسان به ارمغان بیاورد. به همین منظور، اومانیست‌ها کم کم معنای شهوانی تر زیبایی را به مردم ایتالیا آموختند و در اثر همین تلاش‌ها بود که تحسین آشکار یک تن سالم انسانی – چه مرد و چه زن و ترجیحاً عریان – در میان طبقات تحصیل کرده مرسوم شد و پیکرها و تصاویری از این دست، به میادین شهرها و حتّی نمازخانه‌های کلیساهای ایتالیا و سپس تمامی اروپا راه یافتند.
هنرمندان اومانیست، در بهترین شکل، توجّه‌ی خود را به قهرمانان یا افراد نیرومند و تکامل یافته معطوف می‌کردند و سرودهایی عالی در ستایش پیروزی انسان بر ضعف و نقص خود، بدی اجتماعی و نیروهای کور طبیعت می‌سرودند و تابلوها و تندیس‌هایی از پیروزی‌های آنان پدید می‌آورند.
یکی از مهم‌ترین نشانه‌های خودآگاهی جدید هنرمندان و برخورد دگرگون شده‌ی آنان با اثر خویش در دوره‌ی اومانیسم، این واقعیّت بود که آن‌ها به آزاد کردن خود از سفارش‌های مستقیم آغاز کردند و خلق یک اثر هنری را بی آن که مأموریتی از سوی کسی داشته‌باشند، به میل خویش به عهده گرفتند. حاصل این تحوّل در آفرینش آثار هنری، رهایی هنرمند از اعمال نظر دیگران و خلق آثار هنری آزادانه، بر اساس خواست ها و نگرش‌های خود به دنیا و محیط پیرامونش بود و او را از این تعریف که `هنر، چیزی جز بازنمایی جمال الهی نیست و هنرمند، تنها وسیله‌ای است که از طریق او نظم جاودانه و فراطبیعی اشیاء نمودار می‌شود` جدا کرد.
«انجمن هنر»

تصویر


  امتیاز: 0.00