تاریخ فیزیک، با آنکه جزئی از عرصهی جامعتر تاریخ علم است و تاریخ علم هم اساساً جزو علوم انسانی است، با خود فیزیک و نهادهای آن نیز در ارتباط است. بسیاری از انجمنهای ملی و بینالمللی فیزیک بخش تاریخ فیزیک دارند، و در مواردی پژوهشهای تاریخ فیزیک در دانشکدههای فیزیک انجام میگیرد نه در دانشکدههای تاریخ یا مطالعات میانرشتهای.
چرا مطالعهی تاریخ فیزیک مهم تلقی میشود؟ برای بسیاری از متخصصان تاریخ علم، اهمیتش در این است که جزئی از فرایند تاریخی بزرگتر است، فرایند تحول علم و تعامل آن با نیروهای اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی. از این منظر، تأکید بر تاریخ فیزیک است نه بر تاریخ فیزیک.
فیزیک، به عنوان علمی که به پرسشهای علمی بنیادی میپردازد و اهمیت اساسی برای تصویر عالم دارد، بخشی از فرهنگ امروزی است؛ تا آنجا که این فرهنگ را محصولی تاریخی میدانیم (که این چنین هم هست)، تنها راه درک ارزش فیزیکی به عنوان محمل و مظهر فرهنگ را باید بررسی تحول تاریخی آن دانست. مثلاً، علم قطعیت کوانتومی اغلب در حوزههای خارج از فیزیک هم مورد بحث است و تصور بر این است که پیامدهای فلسفی بنیادی دارد. برای دستیابی به درک معنای این اصل باید پیدایش و تحول آن را از لحاظ تاریخی بررسی کرد.
اما فیزیک، به مناسبت نقشی که در تولید دانش فنی بالقوه با اهمیت دارد نیز مهم است، و اهمیتش از این لحاظ حتی مشهودتر است. بمب اتمی، لیزر، ترانزیستور، و ارتباطات ماهوارهای از جمله شواهدی هستند که اهمیت خاص فیزیک را در نیمهی دوم قرن بیستم نشان میدهند. این وسایل چگونه اختراع شدند؟ چه ارتباطی با پیشرفتهای دانش فیزیک داشتند؟ پیامدهای اقتصادی و سیاسی آنها چه بود؟ به این پرسشها هم فقط میشود با مطالعهی تاریخی فیزیک، نه با مطالعهی خود فیزیک به تنهایی، به طرز رضایتبخشی پاسخ داد.
به عبارت دیگر، به خاطر اهمیت زیادی که فیزیک هم از لحاظ فرهنگی و هم از لحاظ اقتصادی در جامعهی امروزی داشته است، تاریخ فیزیک راهگشای درک بهتری از وضعیت کنونی ماست.
تاریخ فیزیک موارد استفادهی ملموستری هم دارد. مثلاً، عنصر مهمی در سیاستگذاری برنامههای جدید علم و فناوری است که توجیه یا نقدشان معمولاً براساس تجربیات تاریخی صورت میگیرد. به طور کلی تاریخ علم نقشی مهم، هرچند اغلب غیرمستقیم، در مباحثات تأمین منابع مالی برای علوم فیزیکی پایه دارد. آیا تاریخ نشان نداده است که حتی فیزیکی که ظاهراً اهمیت علمی ندارد ممکن است به فناوری مهمی منجر شود؟ اگر فیزیکدانهای نظری در قرن نوزدهم به مطالعات بنیادی الکترودینامیک نمیپرداختند، آیا میشد رادیو و تلویزیون را حتی به تصور در آورد؟ در تاریخ علمی که درست نوشته شده باشد، رابطهی دقیق (ولی پیچیدهی) میان دانش فیزیکی و پیشرفتهای فناوری موضوع اصلی بحث است. و استفادهی فیزیکدانها از مباحثات تاریخی برای رسیدن به هدفشان نیز همینطور است.
گفته شده است که علم از دانش تاریخی مستقیماً بهره میگیرد، و علمپیشگانی که دانش تاریخیشان بیشتر باشد برای رسیدن به کشفهای جدید موقعیت بهتری دارند. اگرچه این عقیده ممکن است جای سؤال داشته باشد، اما تردیدی نیست که تاریخ فیزیک نقش مهمی در تکامل فیزیک ایفا میکند. مدتهاست معلوم شده است که رهیافت تاریخی مزیتهایی در آموزش فیزیک دارد. در آموزش سنتی، فیزیک به مفهومی بسیار فنی و انتزاعی به صورت مجموعهی بیزمانی از شناخت واقعیتها و دستورالعملهای لازم برای حل مسائل، عرضه میشود. با گنجاندن چشماندازی تاریخی، تصویر واقعیتری از فیزیک حاصل میشود: علمی که جاری است و وضعیت کنونیاش محصول تاریخی چالشهای افراد و گروههایی است که برای گشودن رازهای طبیعت در تلاش بودهاند.
علاوه بر این بُعد انسانی، رهیافت تاریخی فرصتی هم فراهم میآورد تا بتوانیم به نحوی صحیحتر و هیجانانگیزتر بسیاری از نتایج کلاسیک فیزیک را مرور کنیم و نظریههای نادرست و آزمایشهای ناموفق را هم در برنامهی درسی بگنجانیم. این رهیافت به خصوص برای دانشجویان رشتههای غیرعلمی، و به عنوان وسیلهای برای نشان دادن ارتباط بیشتر و جالب توجهتر فیزیک با زنان و گروههای دیگری که به لحاظ سنتی کمتر در معرض آموزش این علم بودهاند، توصیه شده است. پژوهش فیزیکی، اگر به صورت فعالیتی انسانی به تصویر کشیده شود، برای این گروهها جاذبهی بیشتری خواهد داشت.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!