برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : پنج شنبه 18 خرداد 1385 [07:45 ]
کاریکاتور؛ هنر یا ژورنالیسم؟
این صحبت، یکی از آن چیزهایی است که خیلی دربارهاش بحث شده است. در ایران از همه کجا بپرسی، احتمالاً کاریکاتور را هنر میداند. البته این معیار نیست. اگر همین سئوال را درباره رمان بپرسی، بیشتر آدمها رمان را تفریح و سرگرمی و خزعبلات میدانند و کمتر کسی است که آگاهانه رمان را جزو ادبیات بداند. در حالی که میدانیم این طور نیست.
در سطح جهانی – متاسفانه منظور کشورهای غربی است، چون آنها افکار جهان را رهبری میکنند – معمولاً کاریکاتور را جزو هنر – Seven Art – یا به اصطلاح هنرهای هفتگانه نمیدانند. در یکی از دوسالانههای کاریکاتور تهران، یکی از مهمانهای خارجی که به عنوان داور به ایران سفر کرده بود از اینکه جشنواره کاریکاتور در موزه هنرهای معاصر برگزار میشد خیلی تعجب کرده بودو ذوق زده شده بود. در غرب معمولاً چنین اجازهای نمیدهند چون کاریکاتور را جزو هنرها نمیشمارند، نمیگذارند جشنوارههایش در موزه تشکیل شود.
اما در واقع خیلی وقتها هست که کاریکاتور هنر است. اگر از نقاشها بپرسید، پوزخندی میزنند و این جمله را مسخره میخوانند. اما اشتباه میکنند. بعضی وقتها کاریکاتور رسماً یک مولفه ژورنالیستی است. در کنار کلمات و عکسها درمطبوعات، یک کاریکاتور معمولاً سیاسی – یا بعضی وقتها اجتماعی – خیلی اثر و قوت موضوع را تقویت میکند، اما در مقابل کاریکاتوریستهایی هستند که حرف دلشان، مرامشان و نگاهشان به جامعه را در قالب طنز میکشند و اصلاً آثارشان بار سیاسی ندارد. در این حالت، این آثار به نقاشیهای سوررئال اجتماعی نزدیک میشوند و مرزی بینشان نیست.
بعضی وقتها کاریکاتورهایی بوجود میآید که حرفی غیرمادی دارند و مخاطب با جهان نادیده متافیزیکی و یا احساسات انسانی پیوند میزنند. آثار کامبیز درمبخش یا اردشیر رستمی در ایران از آن نوعاند. چه کسی میتواند بگوید این هنر نیست؟
بعضی کاریکاتورهای سیاه، چنان حس ناامیدی و یأس عمیقی دارند که بیشک از جنس هنر ابزورداند. مگر هنر چیست؟
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!