منو
 صفحه های تصادفی
درمان زگیل های کف پایی
خطای دید در عکاسی
مرزبند
صدای « یا علی » از کوبه در بهشت
آمازونیت
امام سجاد علیه السلام و زمامداران اموی
علم به اسم اعظم پروردگار
گزاره‌های ساده
آخرین وصیت حضرت علی علیه السلام
مباهله با مسیحیان نجران
 کاربر Online
704 کاربر online
تاریخچه ی: مقدمات ولادت حضرت زهرا علیهاسلام

((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم ))با عده‏ای از اصحاب در((بطحاء - ابطح، وادی محصّب| ابطح )) نشسته بودند که ناگهان ((جبرئیل|جبرئیل )) فرود آمد و بال‌های خود را گشود، به‌طوری که شرق و غرب را فرا گرفت. سپس رسول خدا را صدا کرد که « یا محمد، خدای تعالی تو را سلام می‏رساند و امر می‏فرماید که از ((حضرت خدیجه علیهاسلام| خدیجه )) چهل روز کناره بگیر.»
این امر برای پیامبر به دلیل محبت زیادی که به خدیجه داشت، سخت بود، ولی دستور خدا را اطاعت کرد و از خدیجه کناره گرفت. روزها روزه بود و شب‌ها به عبادت مشغول می‌شد. پیامبر، ((عمار یاسر|عمار یاسر ))را به خدمت خدیجه فرستاد که به او بگو:
«ای خدیجه، چنین نپنداری که دوری من از تو به علت ناراحتی یا خشم من از توست؛این فرمان خدای تعالی است. ای خدیجه، خیال بد نکن و دلت روشن باشد؛ چرا که خدای تعالی هر روز چندین بار در برابر ملائکه اش، به وجود تو مباهات می‏کند . شب‌ها در خانه را ببند و به بستر خود برو. من هم در منزل ((فاطمه بنت اسد)) (مادر ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی))) هستم».

خدیجه سلام الله علیها هر روز از دوری رسول خدا غصه‌دار بود تا سرانجام، آن چهل روز به پایان رسید و جبرئیل نازل شد و گفت: « ای محمد، خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید برای تحفه‏ای از جانبش آماده باش.» رسول خدا فرمود: « ای جبرئیل، تحفه خدای عالمیان چیست»؟
عرض کرد:« نمی‏دانم.» ناگهان میکائیل* با طبقی پوشیده با سندس (استبرق) فرود آمد و آن را پیش روی مبارک حضرت گذاشت.
جبرئیل پیش آمد و عرض کرد: «خدای تعالی فرمان داده است که امشب افطار خود را از این طعام قرار دهی».
امیرالمؤمنین در روایتی می‏فرماید: « رسول خدا هر وقت افطار می‏فرمود، دستور می‏داد در را باز بگذارند تا هر که می‏خواهد وارد شود. اما آن شب فرمود «ای علی، این طعام بر غیر من حرام است.» و به من امر کرد به کسی اجازه ورود ندهم. من کنار در خانه نشستم. رسول خدا پارچه را از روی غذا برداشتند.خوشه‏ای از خرما و خوشه‌ای از انگور بهشتی بود. رسول خدا آن غذا را به طور کامل میل کرد و آب خورد.سپس جبرئیل بر دست مبارکش آب ریخت و میکائیل آن را شست و ((اسرافیل| اسرافیل )) خشک کرد و آنچه از غذا مانده بود به آسمان بالا رفت.

رسول خدا برای ((نماز نافله )) برخاست، که جبرئیل پیش آمد و عرض کرد اکنون تا وقتی به نزد خدیجه نرفته‌ای، نماز برای تو حرام است؛ زیرا خدای تعالی قسم یاد کرده که امشب از صلب تو نسلی پاک بیافریند. پس رسول خدا از جا برخاست و به طرف منزل رفت.
خدیجه‏ علیهاسلام در روایتی درباره‌ی آن شب می‌فرماید: « من دیگر به تنهایی خو گرفته بودم، شب‌ها سر خود را می‏پوشاندم، پرده‏ها را می‏انداختم، در را می‏بستم، نماز خود را می‏خواندم، چراغ را خاموش می‌کردم و به رختخواب می‏رفتم. آن شب هنوز خوابم نبرده بود که شنیدم کسی در می‌زند. با خود گفتم فقط محمد این‌گونه در می‌زند. پرسیدم«کیست؟» رسول خدا با لحن لطیف همیشگی‌اش فرمود: «باز کن، خدیجه! منم، محمد.»
با شادی تمام بلند شدم و در را باز کردم. رسول خدا وارد شد و بدون اینکه بنا به عادت سابق به نماز بایستد، یک‌سره به بستر من آمد. قسم به خدای بر افرازنده‌ی آسمان و جوشاننده‌ی آب از زمین که وقتی رسول خدا از من کناره گرفت، سنگینی فاطمه را در شکم خود حس می‌کردم.»

*میکائیل یکی از چهار فرشته مقرب خداست که مأمور روزی رساندن به مخلوقات است .

منابع: بحار الانوار، ج 16، ص 78ـ

مراجعه شود به:

((ولادت فاطمه علیهاسلام))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 16 مهر 1384 [06:23 ]   3   شکوفه رنجبری      جاری 
 سه شنبه 16 فروردین 1384 [09:18 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 12 مهر 1383 [09:06 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..