تاریخچه ی:
محافظت امام علی علیه السلام از حسنین
تفاوت با نگارش: 2
| - | از ابن عباس نقل شده است که در جنگ صفین ویم امیرالمومنین فرزندش ((محمد بن حنفیه ))را فرا خواند و او را به میمنه و سمت راست لشگریان معاویه فرستاد، محمد ه میم مله کرد و آ را مندم ساخت و به وی در بازشت و در حالی که مجروح بود ا اای آب کد. |
+ | در ((جنگ صفین))، ((رت امیرالمؤمنین علی علیه السلام)) فرزندش، ((محمد بن حنفیه))، را فرا خواند و او را به سمت راست لشگر ((معاویه)) فرستاد. محمد مله کرد و آن را از هم پاشید و مجرح خمی به سوی پدر بازگشت و تقاضای آب کرد. امام علی به وی آب داد پس از مدتی او را به سمت چپ دشمن رستاد. محمد پس از نابودی این بخش از لشگر با جراحات زیادی بازگشت و آب خواست. امام به و آب داد و پس از مدتی ا را به قلب دشمن فرستاد. او باز عدهای از شمن را کشت و در حالی که جراحات زیادی در بدن دات ک ز چشان جاری بود، زشت. |
| - | ر به وی دد و پ ا اندک ن او را ه میره و ت چپ من فرتا محمد پس ا انهدا میسره ا رت زیادی ا اای نمد ضر س ا ب اد انک مهلت او را به قل دشمن فرستاد ا ورکا م کت و گیه کنا اگت و راحا یای در بدن شت. |
+ | مم پیشانی او ر بوسید و فمو: « پدت فدای تو ا! به خدا سوگند این جهات مرا خوشحال کردی. چرا گیه می کنی گریهات از روی شحالی است یا سر یتای؟» />محمد پاسخ دا:« ای در را گریه نکنم، در حای که شما سه مرتبه ما ر ل مگ فستادید و داوند م ب ام باگداند. می بیید که مرو ستم، ام ه بار که اشت قداری اتراحت کنم مرا مهلت ندادی و به وی دشمن فرستادی؛ اا و را (( اما ن متبی لیه الام|ن)) و ((ضرت امام سین لیه اللام|حسین)) را به ن نمی فتی.» |
| - | رت ن د پیای و را بوسیدند و فرمودند: پدرت فدای تو باد ب خدا سوگن با این جهادت مرا خشحال کردی، را گریه می کنی آیا گریه تو از روی خوشحالی است یا از ری زع و بی تابی ؟
محمد پاسخ داد: ای پدر چرا گریه نکنم، در حلی که شما سه مرتبه ما در دل مرگ فرستادی و خداوند ما به سلامت بازگرداند و همین طر که می یی مجروح هستم، هر زما ک بازگشتم تا مقداری از جنگ استراحت بدهی ما مهلت ندادی و به سوی دشمن فرستادی و این دو برادرم حسن و حسین هستند که آنها را به جنگ نمی فرستی.
حضرت بلند شد و صورت محمد را بوسید و فرمود: تو پسر من هستی و این دو پسران رسول خدا هستند، آیا من نباید آنها را از کشته شدن محافظت کنم؟ > >محمد گفت: له ای پدر، خداوند مرا فدای شما و فدای حسن و حسین کند و از هر گزندی محافظت فرماید. |
+ | مم را بوسید و فرمود:« تو س من هتی ولی ای و پسران ((حرت ممد مطی ی اه لیه و آله|رسول خدا)) هستند. آیا من نباید آنها را از کشته شدن محافظت کنم؟» محمد گفت: « ری ای پدر، راست گفتید. خداوند مرا فدای شما و فدای حسن و حسین کند و از هر گزندی محافظت فرماید.» |
| | منابع: | | منابع: |
| - | بحار الانوار، ج 42، ص 105. |
+ | بحار الانوار، ج 42، ص 105. |
| | مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
| - | ((حضور در جنگ جمل)) > >((احترام ویژه به امام حسین علیه السلام)) |
+ | ((حضور امام حسین علیه السلام در جنگ جمل)) ((احترام ویژه به امام حسین علیه السلام)) |