تاریخچه ی:
سر امام حسین علیه السلام در مجلس یزید
((سهل بن سعد ساعدی)) روایت کرده است که هنگامی که می خواستند سر مقدس امام حسین (علیه السلام) را به مجلس ((یزید بن معاویه|یزید ))وارد کنند آن را در ظرفی گذاشتند و بر یزید وارد شدند. من هم با آنها رفتم. یزید را دیدم که بر تخت نشسته و تاجی بر سر دارد که درّ و یاقوت در آن نشانیده است و برگرد او پیرمردان قریش بودند.
هنگامی که حامل سر بر او داخل شد این دو بیت شعر را خواند: « شترم را از سیم و زر سنگین بار کن که من پادشاه با فرو شکوهی را کشتم، کسی را کشتم که بهترین مردم است از جهت پدر و مادر و نژاد او والاتر از همه است.»
یزید گفت: اگرمی دانستی بهترین مردم است چرا او را کشتی؟! گفت: به طمع جایزه تو یزید فرمان داد و سرش را بریدند آن گاه سر امام (علیه السلام) را در طبقی زرین نهاد و می گفت: کیف رایت یا حسین؛ ای حسین قدرت مرا چگونه دیدی؟
منابع: نفس المهموم، ص 241.