منو
 صفحه های تصادفی
تصفیه امور شرکت ها
امام هادی علیه السلام و نجات جان یونس نقاش
آندوروژین
قارن بن ونداد هرمزد
فضایل منحصر به فرد اهل بیت علیهم السلام
پاسخ کوبنده امام حسین علیه السلام به معاویه
خونخواهی از قاتلان امام حسین علیه السلام
تهیه فولاد
نظر امام هادی علیه السلام در باره شهر سامرا
الف
 کاربر Online
443 کاربر online
Lines: 1-16Lines: 1-18
 +((ضحاک بن عبدالله مشرقی)) از کسانی بود که با ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) وارد ((کربلا)) شد و تا اصحاب امام زنده بودند از امام حمایت کرد، ولی پس از آن، از امام اجازه گرفت و از کربلا گریخت. او برخی از وقایع شب و ((روز عاشورا)) را روایت کرده است.
-« اک بن بدالله مشری ا کانی ات که با امام (علیه السلام) ود ((کربلا)) د و تا احا امام ده ود از امام مایت کرد ی ا ن از اام ان گرت و از ه کرلا گریخت. +وی می گوی:
ا مالک بن نر ارحبی نزد امام حسین علیه السلام رفتیم. به او سلام کردیم و نشستیم. امام به ما خوشآمد گفت و سبب آمدن ما را رسید. گفتیم: آمده‌ایم ر تو سلام کنیم و رایت از خدای تعالی عافیت بخواهیم و عهدی نو کنیم و خبر مردم را ا تو باز گوییم و این که برای جنگ با تو همدست شده‌اند، تا درباره کار خود اندیشه کنی.»
امام علیه السلام فرمودا مرا بس است، و او نیکو وکیلی است.»
عد از مدتی با او داحافی کردیم. />امام فود چا دست از یاری من می کید؟»
مالک بن نضر ارحبی گفت بدهکارم و یالوار.»
من
فم:« هم همین ط. ام گر اجازه بدهی، تا نگامی که ا یاران تو سی باقی است، ر خدت تو خواهم بود و از و اع خواهم کر، ولی اگر یاوری برای تو باقی نماند، بازخواهم گشت.»
-ی می گید: با« اک نر اری ند اام ین ی السام) رفیم. به آ ا کردیم و بیم. ضر ج ام دا و و مد گت: و مدن ما رسید. گفی: آمدیم ب ت ا نی و بی و ا دای تی ای یی و عهدی نو کیم بر مردم ا با ت بز گییم و ای که ای ا تو متفق د ا. تا ربره کار د اندیه کنی. +اام اجاز داد و من با سا مانم. روز عاشور وقی سپاه ((عمر بن عد)) اسب ای ما پی ی کرد، ن اسب خد را در یکی ز خیمهای نها کرده بودم و یه می نگیدم. ن رو ی چم ام، دو نفر را کتم و ت یکی ا جدا ر و ین لیه للم چندین بار را تحسین کرد.
اما هن
گمی ک دیدم اصحاب همه کشت داد و لشر دشمن ب او و اهل بی روی ورده‌ان، ه مام فتم:« ای فرزند ((حضرت مم صطفی ی لله ی و آله|رسول خدا)) بر اساس عهدی ک بستم ون کسی بای نمانده است، اجاز ده بازگردم.»
ا
مام فرمو:« چونه می وانی از دست شکر عمر سعد بگیزی؟ اگر ی توانی بروی، آزاد هستی
س از اجازه مم اسب ا برداشتم و فرار کد. جاسان مر بن عد سر راه را بر من گتند و چون مرا شناختند هایم کردند.
-امام (علیه السلام) فرمود: خدا مرا بس است و او نیکو وکیلی است. ما ازاین وضعیت از مردم و روزگار دلتنگی کردیم و با آن حضرت خداحافظی نمودیم. حضرت فرمود: چرا دست از یاری من می کشی؟ مالک بن نضر ارحبی گفت: بدهکارم و عیال مند. من گفتم: من هم وام دارم و عیال.

لکن اگر اجازه دهی تا هنگامی که از یاران تو کسی باقی است و توان دارم تا در خدمت تو باشم و از تو دفاع کنم در دفاع از تو کوشم، ولی اگر یاوری برای تو باقی نماند، باز خواهم گشت. حضرت اجازه دادند و من با آن حضرت بودم. ضحاک می گوید: در روز عاشورا هنگامی که دیدم اصحاب امام (علیه السلام) همه کشته شدند و لشگر دشمن به آن حضرت و اهل بیت او روی آوردند و کسی جز دو تن از اصحاب به نام« سوید بن عمرو» و« بشیر بن عمرئ» باقی نماندند گفتم: ای فرزند رسول خدا بر اساس عهدی که بستم چون کسی باقی نمانده است اجازه بده بازگردم.

امام فرمود: چگونه از دست این مردم می توانی بگریزی؟ اگر می توانی بروی آزاد هستی. ضحاک می گوید: وقتی سپاه ((عمر بن سعد)) اسبهای ما را پی می کرد من اسب خود را در یکی از خیمه های اصحاب پنهان کرده بودم و پیاده می جنگیدم و در آن روز پیش آن حضرت دو نفر را کشتم و دست یکی را جدا کردم و حسین (علیه السلام) چندین بار مرا تحسین کرد.

و پس از اجازه امام اسب خود را برداشتم و فرار کردم و جاسوسان عمر بن سعد سر راه را بر من گرفتند و چون مرا شناختند رهایم کردند.

1- این مرد برخی از وقایع شب و روز عاشورا را روایت کرده است.

منابع:
ترجمه نفس المهموم، ص 155.
+!منبع:
*ترجمه نفس المهموم، ص 155.

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 01 آبان 1384 [12:03 ]   5   شکوفه رنجبری      جاری 
 یکشنبه 04 اردیبهشت 1384 [08:27 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 پنج شنبه 04 فروردین 1384 [17:04 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 09 دی 1383 [05:20 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 شنبه 20 تیر 1383 [09:43 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..