تاریخچه ی:
امام علی علیه السلام و دلجویی از جوان گناهکار
از امام حسین (علیه السلام) نقل شده است که با علی بن ابی طالب (علیه السلام) در یک شب ظلمانی و کم نور در طواف بودم. طواف، طواف کنندگان به پایان رسید و زائران همه خوابیدند و چشم ها در آرامش فرو رفت. ناگاه صدایی شنیده شد که با صوت حزین از قلبی دردناک مشغول استغاثه و طلب رحمت از خداوند بود و در این باب اشعاری می خواند.
پدرم علی (علیه السلام) به من فرمود: یا ابا عبدالله آیا شنیدی که آن شخص برای گناهش چگونه به پروردگارش استغاثه می کرد؟
گفتم: بله، شنیدم. فرمود: بگرد و بررسی کن شاید او را بیابی.
من در آن تاریکی بدون اینکه روشنایی داشته باشم حرکت کردم و از بین کسانی که خوابیده بودند گذشتم تا بین رکن و مقام رسیدم.
به نظرم آمد که شخصی ایستاده است. نگاه کردم دیدم همان شخصی است که ایستاده است. به او گفتم: سلام بر تو ای بنده ای که به درگاه خدا اقرار به گناه داری و از او طلب مغفرت و گذشت و پناه می کنی. پسر عموی رسول خدا را اجابت کن. پس به سرعت سجده و تشهد را تمام کرد و سلام داد و سخنی نگفت تا اینکه با دست به من اشاره کرد که به نزد من بیا.
پس نزد او رفتم و او را پیش امیرالمؤمنین بردم و گفتم: حضرت اینجاست.
حضرت مشاهده کردند که جوانی است زیبا با لباسهای پاکیزه. از او و قبیله و گناهش سؤال نمود و او پس از توضیح و شرح حال خود دعایی از حضرت امیر (علیه السلام) دریافت نمود که شفا یافت.
منابع: بحار الانوار، ج 41، ص 224، حدیث 37- مهج الدعدات، ص 231.
مراجعه شود به:
((در کنار پدر در در دوران خلافت))