|
تصویر | تعریف | معادل فارسی | واژه لاتین
|
| نوعی ناپیوستگی که شیب لایه های زیرین با بالایی تغییر می کند | ناپیوستگی دگر شیب | Angular unconformity
|
| متفاوت بودن مقدار یک پارامتر در یک نقطه با نقاط دیگر مثلا آنومالی مثبت یا منفی | آنومالی | Anomaly
|
 | حالتی از چین که لایه های بیرونی سن جوانتری دارند و دارای خط الراسی می باشد | تاقدیس | Antidine
|
| به لایه ای رسوبی که دارای تخلخل و نفوذپذیری خوبی بوده و قادر به نگهداری آب در خود می باشد | سفره آب | Aquifer
|
| به کلیه مواد احاطه کننده سنگ کره و هیدروسفر که حالت گازی داشته (عمدتا) و بیش از 99% آن را نیتروژن و اکسیژن تشکیل می دهد | اتمسفر | Atmosphere
|
| خطی است که به موازات لولای آن است | محور چین | Axial live
|
| به منطقی از اقیانوس که عمقی بیش از 2000 متر است | منطقه عمق | Bathyal zone
|
| درزه هایی که بر روی لایه ها و موازی با امتداد آن بوجود آمده اند | درزه های لایه ای موازی | Bedding joints
|
| هوازدگی سنگها در اثر تولید مواد شیمیایی از ریشه گیاهان و یا توسط حفاری موجودات حفار | هوازدگی زیستی | Biological weathering
|
| به قطعه سنگهایی که اندازه آنها بیشتر از cm4 می باشد | تخته سنگ | Boulder
|
| به سنگهای رسوبی که در آن قطعات سنگی زاویه دار و نیمه گرد شده توسط سیمان به هم جوش خورده اند | برش | Breccia
|
| به حفره های بزرگ یا محفظه هایی که در داخل سنگهای کربناتی توسط انحلال بوجود می آید غار گفته می شود | غار | Cavern
|
| هوازدگی که توسط محلولهای شیمیایی یا بارانهای اسیدی رخ می دهد | هوازدگی شیمیایی | Chemical weathering
|
 | به تمامی ذرات رسوبی که اندازه آنها کمتر از 2 میکرون می باشد و دارای ترکیب شیمیایی خاصی هستند | رس | Clay
|
| به سطوحی از کانیها یا سنگها که در امتداد آن ضعیف تر بوده و زودتر می شکند | کلیواژ (رخ) | Cleavage
|
| به اشکالی که توسط آتشفشان اولیه (بانکه آ) به قاره های امروزی و حرکت آنها نسبت به هم را اشتقاق قاره ای گویند | اشتقاق قاره ای | continental drift
|
| به انتهای قاره هخا که زیذ آب بوده و مثل دشت مسطح می باشد و حداکثر عمق آن 200 متر می باشد. | فلات قاره | continental shelf
|
| به قسمت شیب دار قاره که شیب نسبتا کمی دارد و بعد از فلات قاره در سمت اقیانوس قرار دارد | شیب قاره | confinental slope
|
 | منظور هسته زمین می باشد که شامل هسته بیرونی و داخلی می باشد | هسته | Core
|
| خطی که نقطه های راسی تا تاقدیس را به هم وصل می کند | خط الراسی چین | Creast
|
| بیشتر منظور همان پوسته زمین گفته می شود که ضخامت حدود 60-8 کیلومتر را شامل می شود که اقیانوسها کمترین مقدار را دارد | پوسته | Crust
|
| به مواد جامدی که دارای شکل و ساختمان منظم داخلی یا خارجی هستند | بلور | Crystal
|
| به رسوبات و مواد حاصل از فرسایش و هوازدگی سنگها که در نزدیکی سنگ ما در جمع شده است (در پای کوهها) | واریزه | Deluvium
|
| به عمل ته نشینی رسوبات حمل شده توسط فرآیندهای مختلف مثل آب و باد و یخ را رسوبگذاری گویند | رسوبگذاری | Deposition
|
| به کلیه فرآیندهایی که بعد از رسوبگذاری بر روی رسوبات تا مرحله سنگ شدن انجام می پذیرد دیانز گویند | درونزادی (دیاژنز) | Diagenesis
|
| درزه هایی که همدیگر را در یک نقطه روی یک صفحه واحد قطع می کنند | درزه های متقاطع | Diagonal joints
|
| اشکال گنبدی مانند حاصل از رسوبات بادی را گویند | تلماسه ای | Dunes
|
| منظور همان کره زمین می باشد | زمین | Earth
|
 | به حرکات ناشی از تحولات داخل زمین که در سطح زمین رخ می دهد زلزله گویند | زمین لرزه | Earthquake
|
| به حرکاتی که باعث بالا آمدن کف دریاها بصورت چین خوردگی و یا پیروی آب دریا را حرکات خشکی زایر گویند | حرکات خشکی زایی | Epeirogeny
|
| به بزرگترین تقسیم بندی زمانی زمین شناسی دوران گویند | دوران | Era
|
| خرد شدن سنگها و انتقال خرده ها به مکان دیگر را فرسایش گویند | فرسایش | Erosion
|
| پرتگاههایی که در اثر گسل خوردگی و پایینی افتادن یا بالا آمدن یک طرف گسل بوجود می آید | پرتگاه گسلی | Fault scarp
|
| نقطه ای یا منطقه ای در داخل پوسته یا گوشته زمین که منشا تولید امواج زمین لرزه می باشد | کانون زمین لرزه | Focus
|
| شاخه ای از علم زمین شناسی که درباره عناصر تشکیل دهنده سنگها و کانیها بحث می کند | ژئوشیمی | Goechemisthy
|
| میزان افزایش دما با افزایش عمق زمین را گویند | شیب زمین گرمایی | Geothermal gradient
|
| ساختارهایی که شبیه آتشفشان بوده ولی به جای مواد گدازه ای آب داغ از آنها خارج می شود. | آبفشان | Geyser
|
| به مناطقی که در طول فصول سال دائما دارای برف و یخ می باشند | یخچال طبیعی | Glacier
|
| بالا آمدن قسمتی از زمین توسط گسلهای نرمال متوالی | بالا آمدگی | Groben
|
 | به ذرات رسوبی که اندازه آنها بین 2 میلی متر تا 4 سانتی متر می باشد | شن | Granule
|
| به مقاومت کانی در برابر خراشیدهع شدن را سختی گویند | سختی | Hardness
|
| به تمامی آب روی کره زمین چه بصورت آب یا بخار در دریاها ، رودها و یا بدن موجودات زنده هیدروسفر گویند | هیدروسفر (آبکره) | Hydrosphere
|
| تمامی سنگهایی که مستقیما از تبلور و سرد شدن ماگما بوجود می آیند | سنگهای آذرین | Igneous rocks
|
| به شکستگهایی که در سنگها بوجود آمده و هیچ حرکتی بین دو طرف آن دیده نمی شود. | درزه | joint
|
| محیط رسوبی حد واسط که دارای شرایط احیایی بوده و در نزدیکی سواحل دریا تشکیل می شود | مرداب | lagon
|
| لغزش قسمتی از پای کوهها در اثر سست شدن خاکها و حرکت آن در اثر نیروی جاذبه زمین | زمین لغزش | land slide
|
| به مخروطی که در محل خروج گدازه های آتشفشانی در سطح زمین تشکیل می شود که ممکن است و در داخل قاره ها یا اقیانوسها باشد | مخروط آتشفشانی | lava cones
|
| یعنی مربوط به محیط ساحلی مثلا تپه های ساحلی | ساحلی | littoral
|
| قسمت از گوشه که از عمق 1050 تا 2900 کیلومتر گسترده است | گوشته پایینی | Lower Mantel
|
| به قدرت انعکاسی نور توسط سطح کانیها را جلا گویند | جلا | Luster
|
| به مایع سیلیکاتی از گوشته فوقانی منشا گرفته و انواع سنگهای آذرین را تولید می کند. | ماگما | Magma
|
| به قسمتی از ساختمان داخلی زمین که از عمق حدود 100 تا 2900 کیلومتر قرار دارد. و دارای سه لایه مختلف می باشد | گوشته | Mantel
|
| به تغییر ترکیب و ساختمان سنگهای رسوبی یا آذرین در اثر گرما و فشار و یا محلولهای مختلف را دگرگونی گویند | دگرگونی | Metamorphism
|
| به مواد جامد بلورین طبیعی که از اجتماع عناصر حامل می شوند | کانی | Mineral
|
| به شاخه ای از علم زمین شناسی که وظیفه آن مطالعه چگونگی تشکیل و تغییر کانیها در اثر عوامل مختلف را کانی شناسی می گویند | کانی شناسی | Mineralogy
|
| به ساختمانهایی که در سطح زمین به صورت مخروطهایی ظاهر می شوند و از در درون آنها گل ، همراه با گازهای هیدروکربنی خارج می شود. | گل فشان | Mud Volcanoes
|
| گسله ای که فرا دیواره آن به سمت پایین حرکت کرده است | گسله عادی | Normal fault
|
| حرکات سریع زمین شناسی که باعث تحولات خاصی در تاریخ زمین نظیر چین خوردگیهای بزرگی شده است. | کوهزایی | oregeny
|
| به قطعات بزرگ رسوبی که اندازه آنها بیشتر از شن می باشد | قطعه سنگ | pebble
|
| به تقسیمات زمانی زمین شناسی که بعد از دوران قرار دارد | دوره | period
|
| به توانایی یک رسوب در عبور دادن سیالات مختلف گفته می شود | نفوذپذیری | permability
|
| به علمی که به مطالعه سطح زمین توسط امواج رادار و ماهواره می پردازد گفته می شود | سنجش از دور | Remote sensing
|
| به ذرات رسوبی که اندازه آنها بین 64 میکرون تا 2 میلی متر می باشد | ماسه | Sand
|
| نزدیکی نسبت اندازه دانه های رسوبی نسبت به هم را می گویند یعنی اکثر دانه ها دارای یک اندازه هستند | جورشدگی | Sorting
|
| به شاخه ای از علم زمین شناسی که به مطالعه ساختارهای زمین شناسی و چگونگی تشکیل آنها می پردازد گفته می شود | زمین شناسی ساختمانی | Structural geology
|
| به حالتی از چین که لایه های بیرونی قدیمی تر هستند و دارای خط القمر می باشد | ناودیس | Syncline
|
| به سطح آب زیرزمینی می گویند و بسته به عوامل مختلف ما ممکن است بالا یا پایین باشد | سطح ایستابی | Water Table
|
| خرد شدن سنگها در اثر عوامل فیزیکی مثل انجماد و یا عوامل شیمیایی مثل بارانهای اسیدی را گویند | هوازدگی | Weathering
|