منو
 کاربر Online
479 کاربر online

دو مادر و یک فرزند

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > دوران زندگی > قضاوت ها
(cached)

در حکومت عمر بن خطّاب دو نفر زن بر سر کودکی نزاع کردند و هر دو مدعی بودند که کودک از آن اوست و هیچکدام نیز دلیلی نداشتند. عمر برای حلّ مشکل به امیرالمؤمنین (علیه السلام) مراجعه کرد حضرت هر دو زن را فرا خواند و آن دو را نصیحت کرد و ترساند ولی آنها دست از اختلاف بر نداشتند.
حضرت که پا فشاری و اصرار آنها را بر نظر خود دید فرمود: اره ّای برای من بیاورید در این حال یکی از آن دو نفر گفت: ارهّ برای چه می خواهید؟! حضرت فرمود: برای اینکه کودک را دو نیم کنم و هر نیم آن را به یک نفر از شما بدهم.

با شنیدن سخن حضرت یکی از دو زن سکوت کرد ولی دیگری گفت: ای ابوالحسن، خدا را خدا را در نظر بگیر. اگر چاره ای جز دو نیم کردن کودک نیست، من از حق خودم گذشتم.
در این هنگام حضرت فرمود: الله اکبر این فرزند پسر از آنِ توست زیرا اگر برای او بود او نیز باید از دو نیم شدن او بترسد و بهراسد و بر او دل بسوزاند در این هنگام آن زنی که سکوت کرده بود گفت: آری کودک از آنِ من نیست.
در این حال اندوه و اضطراب عمر از بین رفت و برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) که در این داوری و قضاوت به او کمک کرده بود، دعا کرد.

منابع:

  • بحارالانوار، ج40، ص 252، حدیث 26 --------- مناقب

مراجعه شود به:



تعداد بازدید ها: 12510


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..