رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بارها و بارها ظلمهایی را که در آینده نسبت به اهل بیتش روا داشته میشد، بازگو میکرد، از جمله درباره
فاطمه علیهاسلام میفرمود:« دخترم فاطمه، بانوی همه زنان عالم، و پاره تن، نور چشم و میوه دل من است. هر گاه او را میبینم، به یاد میآورم که چه مصیبتهایی به او خواهد رسید.
گویی او را میبینم که به خانه او
هجوم می بردند، حرمتش را می شکنند، حقش را
غصب می کنند و ارثش نمی دهند. آه، میبینم پهلوی او را میشکنند و بچهاش سقط میشود و در این حال با صدای بلند ندا میکند:« یا محمد، آه ای پدر! به فریادم برس!» ولی هیچ کس جوابی به او نمیدهد و دادرسی به فریادش نمیرسد. آه که فاطمهام بعد از من همیشه محزون و غمگین و گریان است و آرزوی مرگ میکند.
آری او اولین کسی است از
اهل بیت من که به من ملحق میشود. با حالتی غمزده و دلی پردرد و جانی به شهادت رسیده، نزد من میآید و در آن هنگام است که من ظالمین به حق او را نفرین میکنم و ملائکه آمین میگویند.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 43، ص 172، ح 13.
مراجعه شود به:
محبت پیامبر به فاطمه علیهاسلام